معرفی کتاب:
دوشنبه 23خرداد ماه 1401* شماره 269، هفته سی و نهم*شعر
حضور باغ
از زمان حضور باغ در شعر تا بروز و بازتاب آن در نقاشی سنتی ایران راه طولانی ای سپری شد چرا که طرح باغ کسب شیوه های هنر پیچیده ای را در اثر نگارگری می طلبید تا بتواند به صورت یک مجموعۀ کامل از انواع گیاهان، درختان،گل های رنگارنگ و... بر روی کاغذ متجلی گردد. در واقع این تجلی الگویی از باغ ایرانی بود که چون بهشت مصور می شد.
نویسنده در این کتاب به بررسی واژة باغ از زوایای مختلف از زمان حضور در شعر کلاسیک فارسی تا بروز و بازتاب آن در نقاشی سنّتی ایران پرداخته است. در این مسیر روند تدریجی شعر در دورههای مختلف؛ طبیعتپردازی در شعر؛ سبکهای شعر فارسی شامل: خراسانی، عراقی، هندی و...؛ پیشینة نگارگری؛ شیوههای ترسیم نقوش گیاهی به ویژه باغ و... مطالعه شده است. همچنین در پایان به منظور مستند کردن کتاب تصاویری از بازتاب باغ در نقاشی سنّتی ایران به نمایش در آمده است.
این خصلت شاعری است که میتواند همواره با محیط پیرامون خود ارتباط برقرار کند و آن را به گونهای شایسته در شعرش منعکس کند. قدرت ذهن شاعر برای ایجاد ارتباط با جهان خارج، اشیاء طبیعت اطراف و کشف میان مفاهیم ذهنی خود و آنها نوعی تخیل، ابداع و ایجاد تصویرهای خیال است. شاعران با طبع حساس و زبان شاعرانه گل را مظهر زیبایی طبیعت توصیف میکنند، همچون باغبانی که در عالم واقع گلها را آبیاری و مراقبت میکند، آنها را در عالم خیال میپرورانند. بسیاری از شعرا اشعار زیبا و دلنشینی در وصف گل سرودهاند.
شناسنامه کتاب:
عنوان کتاب: بررسی باغ در شعر کلاسیک فارسی و بازتاب آن در نقاشی سنتی ایران
نویسنده: آذر باقری
ناشر: طهوری
تعداد صفحات: 195 صفحه
شعرای مشهوری چون منوچهری، فرخی، سعدی، حافظ، گوته، لامارتین، لرد بایرون و ... شیفتۀ گلها بودهاند. زبان گل زبان عشق و شیفتگی است و زبانی است که عاشقان را همدل و همنوا میسازد.
بررسی اشعاری که در وصف طبیعت سروده شدهاند، مواردی چند را یادآور میشوند؛ اول آنکه شاعران در هر منطقۀ جغرافیایی که به سر میبردهاند، خرمی طبیعت را یکسان دیدهاند. با وجود گستردگی جغرافیایی محیط زیست شاعران و با تمام تفاوتهای محیطی و حتی فرهنگی، رنگ عمومی شعرهای طبیعت مشابه هم است. بهار و پاییز در اشعار مسعود سعد و معزی و مقطران یکی است، هر چند سعد در هند، معزی در خراسان و قطران در تبریز میزیستند. دیگر آنکه طبیعت در همۀ ادوار مورد توجه بوده، اما با سلیقههای خاص همان دوره مطرح شده است. هر قدر از سدههای نخستین و از سبک خراسانی دورتر و به سبک عراقی نزدیکتر میشویم، به موزات انتخاب مطبوع، شیرینی و نرمی کلام بیشتر شده، شاعر از واژگان آهنگینی چون بوستان، گلستان، رضوان، خلد برین، روضۀ رضوان و ... سود میجوید.
شعر فارسی در قرون نخستین حیاتش پس از اسلام شعر طبیعت است. با اینکه در هیچ زمانی نمیتوان شعر را از طبیعت جدا کرد؛ اما میتوان گفت شعر پارسی در مکتب خراسانی از نظر توجه به طبیعت سرشارترین دورۀ شعر در ادب فارسی است و شاعرانی چون عنصری و منوچهری قصاید فراوانی در وصف طبیعت سرودهاند.
نقاشی ایرانی به دلیل برخی کمبودها چند سده دیرتر از شعر وارد میدان شد؛ اما تجربههایی که ایرانیان از هزاران سال پیش بر سفالینهها، دیوارنگارهها و نقوش برجستۀ کاخها داشتند و یادگاری که از نسخ مصور «ارژنگنامۀ» مانی برایشان بر جای مانده بود، موجب شد تا نگارگران بار دیگر خود را باز یابند. همانند ادبیات نگارگری ایران نیز تحت تأثیر شرایط اجتماعی قرار گرفت، چنانکه با تأثیرپذیری از دستاوردهای داخلی و تبادل نظر با فرهنگهای همجوار یا حتی مهاجم، به شیوههای متنوعی دست یازید. این شیوهها بر حسب اینکه در چه ناحیه یا مرکز هنری پا گرفت و توسط فرمانروایان چه دورهای تقویت شد، نامگذاری شده است. از جملۀ این شیوهها میتوان به مکتب سلجوقی، عباسی، مغولی، هرات، صفوی و قاجاریه اشاره کرد.
در این کتاب ابتدا مراحل شناسایی سرزمین ایران، نمادها و اسطورهها، پیوند دین و اسطوره، شناسایی گیاهان اسطورهای، ارزش نمادین باغ در فرهنگ ایران صورت گرفته است و سپس شعر و زبان فارسی، سبکهای شعری، طبیعتپردازی در شعر، حضور باغ در شعر، پیشینۀ نگارگری، سبکها و مکتبهای هنر نقاشی در دورههای مختلف تاریخی، ترسیم باغ در مینیاتور با تأثیرپذیری از شعر با کمک نمونههای شعری و تصویری بررسی شده است.
دوشنبه 16خرداد ماه 1401* شماره 262، هفته سی و هشتم*شعر
عاشق صادق
حضرت امام هرگز سر شعر و شاعری نداشت و خود را به این پیشه سرگرم نساخته بود. آن عاشق صادق هرگاه از ادای وظیفه و رسالت خویش فراغتی حاصل کرده شرح درد مهجوری را در قالب الفاظ و کلمات موزون بر ورق پاره ای رقم زده است. تعابیر و اصطلاحاتی که در آثار منظوم حضرت امام آمده همانهاست که عارفان شاعر و شاعران عارف در اشعار خود آورده اند.
حضرت امام در دوران جوانی غزلیات فراوانی سروده بودند و آنها را در دفتری نیز گرد آورده بودند؛ متأسفانه در جریان سفرهای پیاپی، این دفتر مفقود گردید. پس از آن نیز سروده هایی از ایشان در دست بود که برخی به خط خود ایشان ثبت دفتر گردیده بود، و تعدادی نیز به وسیلۀ همسر گرامیشان استنساخ شده در دفترچه ای گردآوری شده بود؛ این دفتر نیز در جریان تغییر مکرر محل سکونتشان مفقود گردید. برخی از دستنوشته های باقیمانده، در پی هجوم مأموران ساواک به منزل و کتابخانۀ شخصی ایشان از دست رفت؛ اما نسخه ای چند از آثار منظوم قدیمی ایشان، که در دست ارادتمندان و دوستان آن حضرت چونان امانتی ارزشمند نگاهداری می شده، به تدریج برای «مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی» ارسال گردیده است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حضرت امام بنا به خواهش و اصرار فراوان فاطمه طباطبایی، همسر فرزند گرامی ایشان – حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی – اشعاری در قالبهای متنوع و با مضامین عرفانی سروده اند که خوشبختانه همه نسخه های خطی این سروده ها در این مؤسسه نگهداری می شود. تمامی این سروده ها در مجموعه دیوان امام گردآوری و به علاقمندان ادب و عرفان اسلامی تقدیم شده است.
* در مقدمه کتاب خانم فاطمه طباطبایی چنین مینویسد:
«روزها میگذشت و امام بهای خواهش های ملتمسانهام را هر از چندگاه با غزلی یا نوشتهای میپرداختند. در این مرحله بود که دیگر هیچ درنگی را روا نداشتم.
عنوان کتاب: دیوان اشعار
نویسنده: رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران
خوشنویس: جلیل رسولی
ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)
تعداد صفحات: 438 صفحه
* موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان
نخست مجموعه رباعیها را به همسرم احمد نشان دادم که او نیز با شوقی وافر مرا به پیگیری واداشت سپس دفتری خدمت امام بردم و از ایشان تقاضا کردم به تناسب حال، سرودهها، نصایح و اشارات عارفانه خود را در آن دفتر مرقوم دارند.... و چنین بود که آن کریم، درخواست مرا اجابت کرد و از خوان معرفت و کرامت خویش توشهای نصیبم فرمود و مرا مکتوبی بخشید که به غزلی ختم میشد و جواب مثبتی به درخواست مصرانه من بود. اینک ثمره آن تلاشها، یعنی این میراث گرانقدر را در اختیار مؤسسه محترمی که آثار او را دنبال میکند میگذارم».
* هنرهای شعرى و بلاغى، صنعتهاى ادبى
بهطور کلى در اشعار امام خمینى، از نظر هنرهاى شعرى و بلاغى، صنعتهاى ادبى گوناگونى، مانند«إرداف»، «إستثناء»، «إستدراک»، «إستعاره»، «إشتقاق»، «إلتفات»، «إنسجام»، «إیجاز»، «إیهام»، «تشبیه»، «تضاد» (مطابقه)، «تکرار» (تکریر)، «تلمیح»، «توزیع»، «توشیح»، «جناس تام»، «جناس شبه اشتقاق» (إقتضاب)، «جناس لاحق»، «جناس مذیل»، «جناس مضارع»، «جناس مطرف»، «جناس وسط»، «حسن مطلع»، «حسن مقطع»، «حل و درج»، «رد القافیة»، «رد المطلع»، «سیاقة الأعداد»، «مبالغه»، «مجاز و مراعات النظیر» به کار رفته و بهخوبى قابل مشاهده است.[5]بهطور مثال، در دیوان امام خمینى(ره) حدود یکصد بار در ابیات مختلف، از تلمیحات اسلامى و ایرانى استفاده شده است.
از نظر سبک شناسى ادبى، میزان بهرهگیرى از واژگانى که القاى حالت نشاط و امید مىکنند در شعر امام بسیار زیاد است؛ برخلاف خیلى از شاعران دیگر که فضاى شعر و افکار آنها مشحون از پوچگرایى، یأس و بدبینى و سرخوردگى در زندگى است. جالب و گفتنى است که در موارد اندکى که فضاى نومیدى در اشعار امام ایجاد شده، ایشان به نحوى امیدسازى کرده، مانند غزل«رازگشایى» که قدرى یأسآلود است، لذا امام خمینى در تاریخ 25 بهمن 1365، حاشیهاى کوتاه به نثر بر آن نوشته و به این صورت آن را جبران و تصحیح و تصریح کرده است که: «بس کن که در گفتار و نوشتار تو با همه ادعاهاى پوچ، بویى از حق نیست... ولى از رحمت خداوند متعال مأیوس مباش که آن، سر حلقه همه خطاها است»
بىتردید این شادابى معنوى و خوشبینى و امید به زندگى، از باورهاى عمیق دینى و دریافتها و جاذبههاى عالى عرفانى ایشان سرچشمه گرفته است و بالاخره شعر امام، جوانگرا، حرکتآفرین، تأثیرگذار و داراى روحیه حماسى است که حاکى از روح لطیف و بلند او و ایمان و یقین به وعدههاى الهى است.
* بخش های مختلف دیوان امام:
دیوان امام شامل 150 غزل، 118 رباعی، 35 شعر غزل گونه، قطعه و چند شعر پراکنده، 3 قصیده، 2 مسمط و یک ترجیع بند است. بسیاری از شعرای معاصر همچون حمید سبزواری، جواد محقق، عبدالجبار کاکایی، رحیم زریان، محمدعلی بهمنی، کامران شرفشاهی، سعید بیابانکی، صابر امامی، عباس چشامی و امیر مرزبان، از این دیوان تحلیل و تجلیل کرده اند. اشعار این دیوان که عمدتاً در سبک عراقی سروده شدهاند، به زبانهای دیگری نیز ترجمه و انتشار یافتهاند. به ترتیب نگاهی گذرا به بخش های این دیوان داریم.
غزل:
بیشترین قالب شعرى مورد استفاده امام، غزل است که در آنها از نظر سبک شناسى، اغلب، از غزلهاى حافظ شیرازى تأثیر پذیرفته است. مهمترین موضوع مطرح شده در غزلهاى امام، مباحث عرفانى و بیان عشق به معشوق و معبود حقیقى است؛ با این تفاوت که عرفان امام(ره)، عرفانى حماسى، پویا و حرکتآفرین است، نه تصوف راکد خزیده در کنج خانقاه و بریده از مردم. او در غزلیاتش طبق سنت غزلسرایان عارف، در حد وسیعى از اصطلاحات عرفانى بهره جسته است؛ اصطلاحاتى چون: عشق، عاشق، معشوق، ساقى، مىخانه، ساغر، باده، مست، زلف، خال، رخ، لب، خرابات، میکده، دیر مغان، بت، بتخانه، رند، پیر خرابات و دهها مورد دیگر. روى آوردن امام(ره) به وادى شعر، آن هم قالب غزل که در آن مسائل عاشقانه مطرح مىشود و بالاتر از آن، استفاده او از اصطلاحات عرفانى خاص، یکى از ویژگىهاى اوست که خدمتى بسیار بزرگ به عرفان عاشقانه و عاملى براى تبرئه و احیاى عرفان راستین به حساب مىآید که از سوى ظاهربینان مورد تکفیر و تحقیر قرار مىگرفت. او عقیده دارد جمال یار، بىپرده ظاهر است، پس عیب از ماست که نمىبینیم:
«عیب از ماست اگر دوست ز ما مستور است/ دیده بگشاى که بینى همه عالم طور است/ هر کُجا پا بنهى حُسن وى آنجا پیداست/ هر کُجا سر بنهى سجدهگه آن زیباست»
و معشوق، چنان دلرباست که عاشق در راه وصالش هر سختى را به جان مىخرد، بلکه سر بر چوبه دار تسلیم مىکند:
«من به خال لبت اى دوست گرفتار شدم/ چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم/ فارغ از خود شدم و کوس انا الحق بزدم/ همچو منصور خریدار سر دار شدم»
و عشق نیز نعمتى الهى است:
«آنکه دامن مىزند بر آتش جانم حبیب است/ آنکه روزافزون نماید درد من آن خود طبیب است/ آنچه روحافزاست جام باده از دست نگار است/ نى مُدرس، نى مُربى، نى حکیم و نى خطیب است/ سر عشقم، رمز دردم، در خم گیسوى یار است/ کى به جمع حلقه صوفى و اصحاب صلیب است؟»
رباعى:
رباعیات حضرت امام(ره) نیز - جز چند مورد معدود - در خدمت تبیین مباحث عرفانى است که در اغلب آنها ضمن دعوت به طلب یار و برشمردن موانع راه سلوک، از فراق معشوق شکوه و آرزوى وصال او را مىکند:
-«از هستى خویشتن رها باید شد/ از دیو خودى خود جدا باید شد/ آن کس که به شیطان درون سرگرم است/ کى راهى راه انبیا خواهد شد»
-«اى مرغ چمن از این قفس بیرون شو/ فردوس تو را مىطلبد مفتون شو/ طاووسى و از دیار یار آمدهاى/ یادآور روى دوست شو مجنون شو»
-«اى دیده نگر رخش به هر بام و درى/ اى گوش صداش بشنو از هر گذرى/ اى عشق بیاب یار را در همه جا/ اى عقل ببند دیده بىخبرى»
-«تا کوس انا الحق بزنى خودخواهى/ در سر هویتش تو ناآگاهى/ بردار حجاب خویشتن از سر راه/ با بودن آن هنوز اندر راهى»
قصیده:
دیوان امام خمینى(ره) داراى سه قصیده زیبا و هنرمندانه است. ایشان اولین قصیده را به نام «مدیحه نورَین نیرَین»، در مدح حضرت فاطمه زهرا(س)، دختر پیامبر(ص) و حضرت فاطمه معصومه(ع) دختر امام موسى بن جعفر(ع) سروده است. ایشان در این قصیده از اصطلاحات فلسفى، مثل: واجب، ممکن، ازلیت، ابدیت، عرض، جوهر، نفس، موجود، معدوم، کون و مکان، ممکنات، باطل، علت، هستى و... و صنایع ادبى تضاد و مراعات نظیر، فراوان، بهره جسته است.
دو قصیده دیگر امام(ره) به نامهای «قصیده بهاریه انتظار» و «در مدح ولى عصر(عج)»، در ستایش حضرت مهدى موعود(س) است که در آن ضمن توصیف طبیعت زیباى بهارى، به پارهاى از اصطلاحات موسیقى کهن ایرانى اشاره کرده است.
مسمط:
مسمط اول (در توصیف بهاران)، مدح حضرت مهدى موعود(عج) و نایبش، آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائرى یزدى و مسمط دوم (حدیث دل)، عاشقانه و پر از سوز و گداز عارفانه، در غم فراق از معشوق و عشق به حضرت حق تعالى است. امام خمینى، در مسمط دوم با اشاره به آیه إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَة عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولاً. ، امانت مذکور را عبارت از عشق به حضرت حق دانسته است.
ترجیعبند:
در ترجیعبند 49 بیتی «نقطه عطف» که سروده اواخر عمر مبارک امام خمینى (بهمن 1367ش) است، این بیت:
«اى نقطه عطف راز هستى/ برگیر ز دوست جام مستى»
هفت بار تکرار شده است. این ترجیعبند، سرشار از شور و نشاط عرفانى است و در آن، اشتیاق به «لقاء الله» و «فناء فى الله» و ابراز دوستى به حضرت مهدى موعود(عج) و سوز و گداز از فراق آن ولى الله و صاحب مقام خاتمیت ولایت، بهصورتى لطیف و گرم و گیرا مطرح شده است.
قطعات و اشعار پراکنده
در این اشعار نیز گرایش عرفانى امام خمینى آشکار است و بهطور مثال در غزل کوتاه «باده»:
«ماه رمضان شد مى و مىخانه برافتاد/ عشق و طرب و باده به وقت سحر افتاد»
به «عشق به معشوق راستین» و ارزش فوق العاده مناجات با حضرت حق، اشاراتى شده است.
دوشنبه 9 خرداد ماه 1401* شماره 255، هفته سی و هفتم* شعر
نجوایی از درون جامعه
بستر رشد و تکامل تعزیه بطن جامعه است و صدایی که از آن شنیده می شود، صدای یک نفر یا دو نفر نیست، بلکه نجوایی است عمیق که از درون جامعه در طی قرون و اعصار برخاسته و اوج گرفته تا مگر فریادی را بازگو کند. تعزیه در حالی که جنبه فنی نمایشی حیرت انگیزی دارد، جنبه خاص خود را که تعزیت بر مرگ بزرگان دینی است، کاملاً حفظ می کند. کتاب دو جلد است. جلد اول آن از تعزیه ذبح اسماعیل شروع و با ذکر تعزیه شهادت غلام ترک در صحرای کربلا پایان می پذیرد و جلددوم از تعزیه طفلان حضرت زینب علیهاالسلام شروع و به تعزیه زوار غریب ختم می شود. اشعار این تعزیه نامه ها ترکیب و تلفیقی است از نسخه های تعزیه های مناطق مختلف، با ویژگی های فرهنگ و ادب محلّی که در شکل ساختی هر یک از تعزیه نامه ها و کلمات و ترکیبات و مضامین اشعار پیداست.
امّا این اشعار به طور کلی ساده و عامه فهم است، با این همه، برخی از آنها از حیث آرایه های ادبی و صور خیال چندان استادانه و با مهارت سروده شده اند که با بهترین نمونه های شعر فارسی پهلو می زنند: ای روزگار از تو و بی مهری تو داد / هرگز دل گرفته ای از تو نگشته شاد/ باب مرا به دامن محراب، از عناد،/ در خون کشیدی، از ستمت صدهزار داد/ ... این مجموعه، که در هر جلد متن 25 تعزیه را در خود دارد، گنجینه ای فرهنگی است که جز استفاده مذهبی، بهره های مردم شناختی و ادبی و فرهنگی فراوان دیگری هم دارد.
* کتاب هایی دیگر در شناخت تعزیه:
- کتاب شبیه خوانی (کتاب تعزیه خوانی):
کتاب شبیه خوانی یا کتاب تعزیه خوانی دوره 2 جلدی نوشته دکتر کیوان پهلوان است و در واقع کتاب مرجع تعزیه خوانی قلمداد می شود. تعزیه که به معنای دقیق کلمه «نوحه سرایی» یا «تسلیت» است، بخشی از مراسم ده روزه سوگواری است که هر ساله توسط شیعیان برای بزرگداشت شهادت امام حسین (ع) در صحرای کربلا، برگزار می شود. در فرهنگ و ادبیات مذهبی ایران، تعزیه و تعزیه خوانی به معنا و مفهوم مجموعه ای از نمایش های آیین-مذهبی و آیین-افسانه ای خاص به کار می رود.
در دوره صفویه مراسم سوگواری در مقیاس گسترده ای اجرا می شد. جمعیت عزادار با در دست داشتن پرچم و چراغ و علامت های مخصوص عزاداری به صورتی منظم از خیابان ها می گذشتند و مردم هم به آنها ملحق می شدند. راویان تصاویری از ندگی امامان را که بر روی پرده هایی کشیده شده بود، با صدای بلند برای مردم روایت می کردند.
عنوان کتاب: مجالس تعزیه (دوره دو جلدی)
گردآورنده کتاب: حسن صالحی راد
ناشر: سروش
تعداد صفحات : 983 صفحه
تکان دهنده ترین صف عزادارن، صف توابین بود که سعی داشتند برای نشان دادن شرمساری و نهایت خجالت خود، سخت ترین مشقات و خشونت ها را به خود وارد کنند که حداقل آن سوراخ کردن پوست و قفل زدن به آن بود.
پیش از آنکه شبیه خوانی به صورت نمایش صحنه ای درآید، صورت شبیه گردانی درد سته های عزا داشت. به این ترتیب که کسانی را شبیه امامان و شهیدان در می اورند. شبیه ها سوار اسب و شتر، یا سوار بر ارابه و چهارچرخ هر یک زبان حال شهیدی را بیان می کرد. این نوع شبیه گردانی و شبیه خوانی کم کم تحول یافت و به صورت نمایش کامل وقایع کربلا و مصائب در شکل تعزیه خوانی نمودار شد. ظاهرا این شکل نمایش اواخر دوره صفوی بوده است و همانطور که در کتاب شبیه خوانی یا کتاب تعزیه خوانی خواهید خواند اولین متن شبیه خوانی در سال 1111 هجری قمری است.
فهرست اهم مطالب کتاب به طور خلاصه:
- جلد اول:
تاریخ نمایش تعزیه از آغاز تا پایان دوره قاجاریه/ تاریخ نمایش تعزیه در دوره قاجار/ تکیه دولت/ نمایش تعزیه زنانه/ تاثیر تعزیه در زبان محاوره/ مهمترین مجموعه های شبیه نامه/ شبیه خوانی یا تعزیه خوانی در استان تهران/ نحوه برگزاری تعزیه/ تعزیه های سیار یا دسته تعزیه/ تعزیه های قهوه خانه ای/ تعزیه های دور کوچه ها/ تعزیه خوانی از زبان هاشم فیاض تعزیه خوان تهرانی/ تعزیه خوانی در شهرستان فیروزکوه، دربندسر و میگون/ شرح و تفسیر نسخه حضرت عباس (ع)/ رجز و رجزخوانی (مبارزخوانی)/ موسیقی در تعزیه/ تعزیه به مثابه متن/ ساختار سلسله مراتبی متن موسیقی و متن تعزیه/ بافت، بافت سازی و بافت زدایی/ فن شعر، گفتمان، آهنگینی، قافیه و ردیف و وزن/ قالب شعر، صور خیال یا بلاغت/ نمادهای سه گانه و روایت شناسی/ منابع، موضوع و تدوین تعزیه نامه ها/ نمایش تعزیه در دوران پهلوی/ دگرگونی های ادبی در تعزیه/ تکامل اجرای تعزیه/ نمایش تعزیه و تئاتر معاصر/ سعدی و تعزیه/ وداع در تعزیه و انواع وداع ها/ تجزیه و تحلیل موسیقیایی مجالس تعزیه استان تهران/ شبیه خوانی و تعزیه خوانی در استان فارس/ تعزیه سر امام در تنور خولی/ تعزیه بنی اسد و دفن اجساد شهدا/ تعزیه هفتاد و دو تن/ چاووشی خوانی در تعزیه/ تعزیه در امثال و حکم/ مرثیه به عنوان منابع تعزیه/ تعزیه در شهرهای استان فارس/ سوگ سرایی و انواع سوگ نامه ها/ روضه نویسی/ روضه شب عاشورا/ وسایل عزاداری و تعزیه/ جایگاه حضرت شاهچراغ در مجالس تعزیه استان فارس/ شبیه خوانی یا تعزیه خوانی در استان خراسان رضوی/ شبیه خوانی یا تعزیه خوانی در استان خراسان جنوبی/ شبیه خوانی یا تعزیه خوانی در استان البرز/ تعزیه در روستای برغان/ تعزیه در روستای مهران طالقان/ شبیه خوانی یا تعزیه خوانی در استان قزوین/ شبیه خوانی یا تعزیه خوانی در استان گیلان
- جلد دوم:
شبیه خوانی یا تعزیه خوانی در استان اردبیل/ نقش شعرا، نویسندگان و مداحان در حوزه ادبیات عاشورایی اردبیل/ تاریخ شهادت مختار ثقفی/ شبیه خوانی تاریخی در کوچه پیرزرگر اردبیل/ مراسم تعزیه خوانی در سایر شهرهای آذری زبان/ تعزیه خوانی در شهر تبریز/ مراسم تعزیه زنجان و تعزیه در سلطانیه/ تجزیه و تحلیل موسیقیایی مجالس تعزیه استان اردبیل
شبیه خوانی یا تعزیه خوانی در استان بوشهر/ مختصات تعزیه بوشهر و محل اجرای برنامه های تعزیه بوشهری/ خانه کُتلی – گُدام خانه/ لوازم و ادوات تعزیه در بوشهر/ موسیقی، متن، زبان در تعزیه بوشهری/ نقش شیر در تعزیه بوشهر/ نقش زنان در تعزیه بوشهری و طریقه تمرین زنان/ نمادهای سمبلیکی در تعزیه بوشهر/ تعزیه در محل خواجه های بوشهر/ مجلس حجله ی قاسم (ع)/ تعزیه شب سیزدهم محرم/ تعزیه در امامزاده و سار محلات و شهرهای بوشهر/ شبیه خوانی یا تعزیه خوانی در استان اصفهان/ مراسم قالی شویان/ مراسم لعن خوانی/ درباره شهادت حضرت سلطان علی (ع)/ تعزیه خوانی در زواره/ تصنیف مرغ سحر منسوب به ملک الشعرای بهار/ شبیه خوانی یا تعزیه خوانی در استان چهارمحال و بختیاری/ شبیه خوانی یا تعزیه خوانی در استان مرکزی و قم/ تحلیل و بررسی دکور، سمبل ها و موسیقی تعزیه در اراک/ روایت هاشم فیاض از تعزیه خوانی در قم/ تعزیه خوانی در تفرش و ساوه/ تعزیه خوانی در آمره (به طور مفصل)/ شبیه خوانی یا تعزیه خوانی در استان یزد/ شبیه خوانی یا تعزیه خوانی در استان کرمان/ شبیه خوانی یا تعزیه خوانی در استان هرمزگان/ شبیه خوانی یا تعزیه خوانی در استان لرستان و ایلام/ شبیه خوانی یا تعزیه خوانی در استان خوزستان/ شبیه خوانی عربی/ گسترش شبیه خوانی در خوزستان/ تعزیه در اهواز – بهبهان/ موسیقی تعزیه خوانی در شوشتر/ تعزیه در شوش (فارسی زبان ها)/ تعزیه عربی در خوزستان/ کفن و دفن/ مجالس حیدری ها/ مجالس نعمتی ها/ مراسم مناجات/ مقتل امام حسین نوشته ابومخنف در منابع تاریخ عاشورا/ ملاقات امام و عبیدالله بن حر الجعفی/ تجزیه و تحلیل موسیقیایی مجالس تعزیه استان خوزستان/ شبیه خوانی یا تعزیه خوانی در استان همدان/ شبیه خوانی یا تعزیه خوانی در استان کرمانشاه/ شبیه خوانی یا تعزیه خوانی در استان سمنان/ شبیه خوانی یا تعزیه خوانی در استان خراسان شمالی/ شبیه خوانی یا تعزیه خوانی در استان مازندارن.
دکتر کیوان پهلوان، نویسنده این اثر همچنین کتاب «ادیان و مذاهب و ارتباط آنها با موسیقی (3 جلدی)» را تالیف نموده اند. همچنین از پهلوان سه کتاب «نت نویسی موسیقی: راهنمایی برای روش امروزین» و « آن هنگام که دایرهنوازان زن بودند: سرگذشت معنوی ریتم» و «موسیقی مازندران» در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان موجود است.
- نمایش های ایرانی
«نمایشهای ایرانی»، عنوان مجموعهای هفت جلدی از تاریخ نمایش ایران است . صادق عاشورپور که عمری را صرف پژوهش و تدوین این کتابها کرده، هدف خود را از جمعآوری و نشر این مجموعه، عشق به تئاتر و مردم ایران زمین عنوان میکند.
این مجموعه یک کار تحلیلی- تحقیقی و تاریخی با موضوع نمایش در ایران از آغاز دوره تاریخی تاکنون است. این مجموعه تا کنون در هفت جلد و در 2380 صفحه توسط نشر سوره مهر تدوین شده است و در هر جلد به یک موضوع پرداخته می شود. جلد نخست این کتاب درباره «نمایشهای کیش زروان» (خدای نور و روشنایی و اولین خدایی که آریایی ها میپرستیدند) است و در این جلد سوگ سیاوش و نمایشهای کوسه برنشین، گلین، غول بیابانی و حاجی فیروز معرفی و بررسی میشود.
جلد دوم شامل معرفی و بررسی «تعزیه» است و به دو بخش تعزیه قبل و بعد از اسلام تقسیم میشود. در این بخش به تغییرات شکلی تعزیه پرداخته میشود.
جلد سوم نمایشهای «آیین مزدا یسنا» (آیین زرتشت)، جلد چهارم «نقالی در ایران» را در بر میگیرد. جلد پنجم شامل «نمایشهای ایرانی، قبل و بعد از اسلام» میشود. در این کتاب نمایشنامههای عامیانهای که در مجالس اجرا میشده اند، آورده شده است.
جلد ششم کتب به نمایشهای «جنگ و دفاع مقدس» اختصاص دارد و جلد هفتم عنوان «نمایشهای عامیانه» به همراه دارد و درباره نمایشهای عامیانهای است که 20 سال پیش در ماهنامه سوره با همکاری شهید آوینی معرفی و چاپ شد. در این جلد تمام نمایشهای عامیانهای که مردم در جشنها و محافل و عروسیها برای خنداندن مردم صورت میدادند، آورده شده است و سبک و سیاق آنها و نحوه اجرای آنها نوشته شده است.
نویسنده می گوید: «دراین مجموعه سعی کردهام به حکومتها کمتر توجه داشته باشم و بیشتر تمرکزم بر آیین و رسوم مردم بود. به اعتقاد من نمایش در ایران را میتوان به دو دوره قبل از اسلام و دوره اسلامی تقسیم کرد که قبل از اسلام نمایشهایی مثل سوگ سیاوش وجود دارد و در دوره اسلامی، ما تعزیه را داریم. این روند ادامه پیدا میکند تا دوره صفویه که در این دوره از سوی صفویان یک سری نمایشهای ایرانی بازسازی میشوند و با بهرهگیری از عنصر شیعی در تعزیه تبلور مییابند.». لازم به ذکر است که کتاب «نمایش های ایرانی» در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان موجود است.
دوشنبه 2 خرداد ماه 1401* شماره 248، هفته سی و ششم* شعر
شهر خورشید
وقتی نام خرمشهر می آید شعر زودتر آمده است. اگر تابلو شهید بهروز مرادی را به خاطر بیاوریم که جمعیت خرمشهر را 36 میلیون نوشت، می توان گفت: در سوم خرداد، ایران و ایرانی همه شاعر شدند و شعر و خرمشهر برای همیشه مقاومت و در صحنه تاریخ فرهنگ ایران به هم گره خورد. کمتر شاعری را می توان سراغ گرفت که این فضا را درک کرده باشد و شعری نگفته باشد. لذا در این معرفی در کنار کتاب «نخلهای سرخ» به معرفی چند کار دیگر و ارائه چند نمونه شعر از شاعران می پردازیم:
* نخلهای سرخ
(حماسه خرمشهر در آیینه شعر شاعران دفاع مقدس)
مجموعه حاضر، گلچینی از ادبیات پایداری ایران درباره حماسه سترگ فتح خرمشهر و گرامیداشت قهرمانان آن دوران است که در قالب غزل، نو، و مثنوی توسط شاعران متعددی سروده شده است. پارهای از عناوین شعرها عبارتاند از: سال شصت، خرمشهر؛ نخل شعلهور؛ سوم خرداد؛ شهر شوق؛ معنای استقامت؛ آزادی خرمشهر؛ راز فتح؛ سرود شط؛ تفسیر پایداری؛ دلیر جنگاور؛ خاطرات شنی؛ شهر شهید؛ و شهر نامآور.
در این کتاب بیش از هشتاد شعر شاعران معاصر درباره حماسه خرمشهر را در بر می گیرد. در ابتدای این کتاب، شرفشاهی دیباچه ای مفصل درباره حماسه خرمشهر نقل می کند. این دیباچه مشتمل بر بخش های متفاوتی است. شرفشاهی در بخشی از این دیباچه می نویسد: «در قلمرو ژرف و سحرانگیز ادبیات پایداری، حماسه خرمشهر از جایگاه رفیع و ویژه ای برخوردار است، چنانکه به تحقیق هیچ واقعه ای به اندازه حماسه خرمشهر ذهن و زبان و قلم شاعران را به خود مشغول نکرده است. حتی می توان ادعا کرد که حماسه خرمشهر انگیزه و الهام بخش بسیاری از شاعران برای سخن گفتن و سرودن پیرامون جنگ تحمیلی بوده است.»
وی می افزاید: «از دیگر سو مضمون زیباترین و ماندگارترین شعرهای دفاع مقدس به حماسه خرمشهر اختصاص یافته است و آثاری که در این مورد خلق شده است، با رویکرد اجتماعی افزون تری روبرو شده؛ تا جایی که برخی از این آثار در شمار شاهکارهای ادب معاصر مرتبه ای ممتاز یافته اند و همین منزلت و مقبولیت موجب شده تا بر سر زبان ها جاری شوند.»
عنوان کتاب: نخلهای سرخ (حماسه خرمشهر در آیینه شعر شاعران دفاع مقدس)
به کوشش: کامران شرفشاهی
ناشر: نشر شهر تهران (وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران)
تعداد صفحات: 156 صفحه
شرفشاهی می گوید: «در بررسی جلوه های حماسه خرمشهر می توان این رویداد بزرگ را از حیث مضامین به چند گروه تقسیم کرد: مظلومیت خرمشهر، حماسی، نوستالژیک، اعتراض و مضمون های دیگری مانند نقش امدادهای غیبی در پیروزی رزمندگان و نکوهش تجاوزگری.»
اکبر اکسیر، قیصر امین پور، محمود اکرامی، فاطمه راکعی، حکیمه دبیران، حمید سبزواری، محمود شاهرخی، کیومرث صابری فومنی، محمدرضا عبدالملکیان، مشفق کاشانی، جواد محقق، علی موسوی گرمارودی، حمید هنرجو از شاعرانی اند که شعرشان در مجموعه «نخل های سرخ» آمده است.
نمونه ها:
- حسین اسرافیلی: باز خونین شهر ما، خرم شود/ باز هر گلدسته ای پرچم شود
- محمود اکرامی: شهری که می گویند شهر خورشید باشد، همین جاست/ شهری که یوسف در آن جا ترس از برادر ندارد
- قیصر امین پور: تو همچون غنچه های چیده بودی/ که در پرپر شدن خندیده بودی/ مگر راه حیات جاودان را/ تو از فهمیده ها، فهمیده بودی
- آرش بارانپور: آه این کشف جاودان خونین شهر را/ با کدام زبان باید سرود؟/ بگذار جهان بداند/ بر این قوم قهرمان چه گذشته است/ بر خرمشهر/ که درود عشق، هزاران بار/ بر خاک مقدس و پاکش باد...
- نادر بختیاری: با این که هزار بار ویران شده ای/ در خاطر ما هنوز خرمشهری
- پرویز بیگی حبیب آبادی: یاران چه غریبانه رفتند از این خانه/ هم سوخته شمع ما، هم سوخته پروانه
- تیمور ترنج: هنوز هم از بندرگاه/ بوی عرق تن کارگران می آید/ باز گشته ایم/ تا این زخمی را/ که بر گرده خونین خاکمان نشانده اند/ التیام دهیم
- کاظم جیرودی: خرم آن شهر که در کشور دل جا دارد/ کوچه ای پر زگل لاله حمرا دارد
- احمد زارعی: شهیدم! محمد! برادر! منم/ که در شهر خونین قدم می زنم
- مجید زمانی اصل: خرمشهر!/ هرگز از خاطر نخواهیم برد/ صمیمیت سیال تو را/ بوی نخلی کتف هایت را و شرجی ات را...
- حمید سبزواری: به شهر آتش و خون و حماسه، خرمشهر/ به پای صبر زراهی دراز آمده ایم
- محمود شاهرخی: الا شهرخرم، الا شهر خون/ که شد از ستم خاک تو لاله گون
- بهمن صالحی: غم عظیم دل ما به دور شد زین فتح/ که جان مام وطن باد از شما مسرور
- محمدرضا عبدالملکیان: مژده فتح خرمشهر/ در ساعت چهار بعد از ظهر/ در خیابان آزادی/ غریو شادی در طوفان حنجره ها/ و اشک زلال شوق/ در سپیده چشمان شهر...
- علی عدالتی: الا شهر حماسه، شهر خرم/ تو را دست خدا آزاد کرده است
- همایون علیدوستی: ای چشمهایت تا ابد بیدار، خرمشهر/ وی کوه عزمت همچنان ستوار، خرمشهر
- ناصر فیض: خانه ام روزی در این جا بود و نیست/ آن طرف همسایه ما بود و نیست
- مشفق کاشانی: نیست در دیباچه یاد تو جز تصویر فتح/ آنچه در پیکار، شیران دلاور دیده اند
- سپیده کاشانی: ای شهر خرم شهر، ای خاک گهرخیز/ ای سینه، پر آذرت از غصه لبریز
- شیرینعلی گلمرادی: به شهر سوخته سرفراز می گویم/ که ایستاده چنین در فراز می گویم
- یدا.. گودرزی: ای شهر همیشه سبز و خرم/ از خاطره ها نمی شوی گم
- محمدعلی محمدی: خرمشهر/ دستان اهتمام پر از خالی/ چشمان انتظار نمکسود/ دلهای داغدار/ شگفتا/ امیدوار مثل اوان جنگ/ این جا هنوز جنگ به پایان نمی رسد...
- امید مسعودی: ... شهری که درآمد و شد کهکشانی از ستاره های خون آلود/ پیروزی را معنا کرد/ و استقامت را تفسیر/ هنوز هم میل بودن دارد/ خرمشهر
- علی موسوی گرمارودی: بلند آستان، شهر خونین ما/ ز تو خرم، آیین ما، دین ما
- سیمیندخت وحیدی: آه خونین شهر من، ای شهر من/ دشمنت کی می رهد از قهر من
- محمدرضا یاسری(چمن): گر چه کارون باشد از ما تشنه تر بر آب عشق/ همچو خرمشهر جاری آب دارد تاب عشق؟
درباره گردآورنده:
کامران شرفشاهی در دوازدهم اردیبهشت سال 1340 در تهران به دنیا آمد و تحصیلات خود را تا اخذ درجه کارشناسی در رشته ارتباطات در همین شهر سپری کرد. وی همکاری اش را با مطبوعات، از دهه 60 با چاپ اشعار و مقالات خود آغاز کرد و در سمت هایی چون سردبیر، مدیر اجرایی، دبیر سرویس ادب و هنر، در چند نشریه به کار مشغول بوده است. شرفشاهی علاوه بر همکاری با صدا و سیما تاکنون مدیریت و دبیری کنگره ها و جشنواره های متعدد فرهنگی و هنری را بر عهده داشته است.
دیگر آثار گردآورنده:
"حماسه جاودان"، "آبروی آب"، "به پیشواز سپیده"، "گزیده اشعار (نشر نیستان 15)"، "سایه سیاه سقوط"، "دست رنج (2 جلد)"، "ضیافت نور"، "رسول مهر"، "خُم خانة عشق"، "آینه های بی قرار" از کتاب های چاپ شده شرفشاهی اند.
* خاک، خون، حماسه: مجموعه شعر دفاع مقدس: ویژه خرمشهر
مجموعهی شعر «خاک، خون، حماسه» از اشعار بیش از 70 شاعر نامی کشورمان چون «قیصر امینپور»، «سیمین بهبهانی»، «کیومرث صابری»، «سپیده کاشانی»، «مشفق کاشانی»، «حمید سبزواری»، «علی موسویگرمارودی»، «مصطفی محدثیخراسانی» و «پرویز بیگیحبیبآبادی» تشکیل شده است. کتاب «خاک، خون، حماسه» به کوشش «شیرینعلی گلمرادی» به همت معاونت ادبیات و انتشارات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس منتشر شد.
عنوان کتاب: خاک، خون، حماسه: مجموعه شعر دفاع مقدس: ویژه خرمشهر
پدیدآور: گلمرادی ، شیرینعلی
ناشر: بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس، معاونت ادبیات و انتشارات
تعداد صفحات: 146 صفحه
* ای خرمشهر سراسر خاطره
مجموعهی حاضر حاوی اشعاری است در قالب مثنوی در وصف "خرمشهر"؛ که سراینده طی آن به حماسهآفرینیهای رزمندگان و فتح خرمشهر پرداخته است نیز به معرفی بخشی از زندانیان سیاسی رژیم شاهنشاهی، شهیدان جنگ تحمیلی، نویسندگان نامدار و گمنام، هنرمندان عرصه تئاتر، سینماگران، ورزشکاران، پزشکان، استادان دانشگاهها ومراکز تربیت معلم و حوزههای علمیه و... در آغاز کتاب میخوانیم: خوشا شهر گهرباران و نادر/ جوانان به خون غلتان و حاضر/ خوشا خونین و گلگون شهر جانان/ همانا پایگاه قهرمانان/ خوشا امواج کارون دلاویز/ غروب دلگشای خاطرانگیز/...
عنوان کتاب: ای خرمشهر سراسر خاطره
پدیدآور: وطنخواه ، نصرالله / ناشر: نوید شیراز / تعداد صفحات: 296 صفحه
* شعر خرمشهر
نخستین کتاب مجموعه "خرمشهر" با عنوان "شعر خرمشهر" و شامل اشعاری درباره آزادسازی این شهر، در مرحله گردآوری است. مجید فلاح شجاعی، مدیر طرح "شعر خرمشهر" اظهار داشت: مجموعه "خرمشهر" با هدف جمعآوری آثار مربوط به آزادسازی خرمشهر در تمام زمینهها و قالبها، در 40 مجلد تدوین میشود. وی ادامه داد: اشعار شاعران پیشکسوت و جدید که درباره خرمشهر سروده و در کتابها و مطبوعات منتشر شدهاند، با هدف تدوین نخستین مجلد از مجموعه "خرمشهر" و با عنوان "شعر خرمشهر" جمعآوری شد. وی تصریح کرد: تاکنون بیش از 300 قطعه شعر در دو بخش کلاسیک و نو گردآمده است. این اثر با هدف تولید کتاب مرجع درباره "شعر خرمشهر" تدوین میشود. ایثارگری، گسترش فرهنگ شهادت، مظلومیت مردم خرمشهر از زمان اشغال تا آزادسازی آن و وضعیت کنونی این شهر به لحاظ عمرانی و اجتماعی، از مهمترین سوژههایی هستند که در این اشعار به آنها پرداخته شده است. اشعاری که درباره خرمشهر سروده شده، اما به چاپ نرسیدهاند نیز در مجموعه "شعر خرمشهر" گنجانده میشوند. .مجموعه "خرمشهر" با هدف جمعآوری آثار مربوط به آزادسازی خرمشهر در تمام زمینهها و قالبها، تدوین میشود.
* درباره نویسنده: مجید فلاح شجاعی، عکاس، روزنامه نگار، شاعر و بازیگر، متولد 1345 لاهیجان، دانش آموخته کارشناسی بازیگری از دانشگاه آزاد تهران است.
عنوان کتاب: شعر خرمشهر
نویسنده: مجید فلاح شجاعی
ناشر: نشر مجنون
* همچنین در موضوع شعر خرمشهر می توانید به آثار «صالح عطارزاده» شاعر خرمشهری حماسه دفاع مقدس نیز مراجعه کنید. در مجموعه شعر خرمشهر شهر عشق که مزین به تصویر مقام معظم رهبری در حضور در سنگرهای روزهای مقاومت خرمشهر و جملهای به یادماندنی از ایشان در خصوص خرمشهر قهرمان است، توسط «صالح عطارزاده» شاعر خرمشهری حماسه دفاع مقدس منتشر شده است. در این مجموعه که با قسمتهای آشنایی با سراینده و مقدمهای بر شهر عشق آغاز میشود، اشعار خرمشهر شهری در آسمان، سرود شهدا نمیمیرند و سرود شقایقهای خدا به عنوان سر مطلع سرودههای کتاب خرمشهر شهر عشق آغاز میشود.
در ادامه این کتاب شعر در دو فصل ترانهها و نوسرودهها شعرهای دیگری در خصوص خرمشهر و حماسههای آن انتشار یافته است. در فصل ترانهها شعرهای «شهر خوب عشق، فتح خرمشهر، ندای خرمشهر، آزادی خرمشهر، مدال افتخار، در حضور سیمرغان عشق، شقایق، آفتاب بیغروب، مهمان عشق، اسوههای سرفراز، شهیدگمنام، شمیم عشق، آبروی روزگار، جاودانهها، نشاط عاشقان و گلگون کفنان» جای گفته است. در بخش نو سرودهها نیز شش شعر «در بهار خون، شاعر خرمشهر، عاشق فردا، دوست ندارم آواره باشم ، شهر لالههای خونی و پایان سخن» دیده میشود.
درباره صالح عطارزاده
صالح عطارزاده که در زمستان سال 1328 در خرمشهر به دنیا آمده است، آثار متعددی در زمینه ادبیات و شعر از خود به جای گذاشته است که بیش از 20 اثر وی تاکنون منتشر شده است و 10 اثر دیگر او در آستانه چاپ قرار دارد. وی که سابقه مدیر نمونه منطقه و معلم نمونه کشور را در کارنامه خود دارد، همواره به دلیل سرودههای دفاع مقدس خود مورد تقدیر نهادهای انقلابی و نظامی کشور در حوزه دفاع مقدس بوده است. استاد صالح عطارزاده، از جمله شاعرانی است که به جرات میتوان گفت دو عنصر اساسی، مجموعه اشعار او را شکل داده است، یکی «درد جامعه» و دیگری «محبت اهلبیت(ع) و شهیدان» که در اشعارِ سروده شدهی وی در سالهای قبل از انقلاب اسلامی با رنگ و بوی سیاسی، مشهود است.
با طلوع انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی، حس میهندوستی، با این دو عنصر عجین گشت تا وی به یکی از اولین شاعران دفاع مقدس تبدیل گردد. اشعار حماسی استاد صالح عطّارزاده در زمان جنگ و بعد از آن با موضوعیتِ ارج نهادن به دلاوریها، رشادتها و تجلیل از شهیدان و جانبازان، کماکان ادامه دارد.عطارزاده و اشعارش بخشی از تاریخ معاصر خرمشهر است. شعر ذیل در خصوص فتح خرمشهر از وی سروده شده است:
«خرم از خون شهر ما آزاد شد / کوچههایش با صفا، آزاد شد/ فتح خرمشهر ما، عادی نبود / شهر با دست خدا آزاد شد»
دفتر شعر "گریههای خاموش" در 130 صفحه و 1500 نسخه منتشر شده است و دربرگیرنده 58 شعر کوتاه و بلند در قالبهای مختلف کلاسیک و آزاد است. شعرهای این دفتر با مضامین آیینی، انقلابی و همچنین در سوگ تعدادی از شهیدان والامقام و شخصیتهای برجسته مذهبی سروده شدهاند. دفتر شعر "خرمشهر شهر عشق" نیز که دربرگیرنده 24 شعر در قالبهای کلاسیک و آزاد است، 80 صفحه دارد و در 1500 نسخه منتشر شده است. شعرهای این دفتر یادآور روزهای خونین خرمشهر در زمان هشت سال دفاع مقدس است. سومین دفتر عطارزاده که "دیدار با خدا" نام گرفته، سه بخش مجزا با شعرهای طولانی در قالب مثنوی دارد. محتوای این شعرها، عرفانی است و حال و هوای نیایش دارند. "دیدار با خدا" در 70 صفحه و 1500 نسخه به چاپ رسیده است. از این شاعر جنوبی، که هماکنون ساکن مشهد مقدس است، بیش از 24 اثر از جمله "دو دریا عشق"، "خورشیدهای بیغروب قبیله عشق (مجموعه شعر دفاع مقدس)"، "با شاعران آفتاب، مجموعه شعر شاعران بندر امام خمینی (ره)" و "معلّم، کاروان سالار عشق و خرد" به چاپ رسیدهاند. صالح عطارزاده متولد سال 1328 در خرمشهر است و سالها دبیر ادبیات بوده است.
نمونه اشعار صالح عطارزاده:
- در وصف سید و سالار شهیدان:
دیگر شد و دیگر شد و دیگر شد عشق/ پرپر شد و پرپر شد و پرپر شد عشق/ با تیغ عطشناک و به خون آغشته/ بی سر شد و بی سر شد و بی سر شد عشق
- در وصف شهیدان:
صد خرمنِ گُل لباسِ عریانی تان/ پُر باده ی نور جام عرفانی تان/ آزادی و عشق، ارمغان آوردید/ گلگون کفنان! بهشت، ارزانی تان
- شقایق، مظهر خونِ شهید است/ نگارِ سرخ و گلگونِ شهید است/ شقایق، جلوه ی شیرینِ اندوه/ شقایق، شعرِ محزونِ شهید است
- ما بچه ی خاک داغ خوزستانیم/ بی باک تر از پلنگ کوهستانیم/ صد قافله ترس را به مسلخ رانیم/ حق را ز دهان شیر نر بستانیم
- صد خرمنِ گُل لباسِ عریانیتان/ پُر بادهی نور جام عرفانیتان/ آزادی و عشق، ارمغان آوردید/ گلگونکفنان! بهشت، ارزانیتان
- شقایق، مظهر خونِ شهید است/ نگارِ سرخ و گلگونِ شهید است/ شقایق، جلوهی شیرینِ اندوه/ شقایق، شعرِ محزونِ شهید است
- من داغترین شقایقِ دورانم/ گمگشته ترین فدایی جانانم/ از نام و نشانِ من چرا میپرسی؟/ گمنامترین شهیدِ این سامانم
- شهیدان، آبرویِ روزگارند/ شهیدان، قصههای ماندگارند/ شهیدان، راهیانِ کوی یارند/ شهیدان، عاشقانِ رستگارند
- از معرکههای عشق، میآید او/گلگونکفن و سرخ تن و خونین رو/ او سبزترین بود و کنون سرخترین/ این است نشانِ عاشقانِ نیکو
دوشنبه 26 اردیبهشت ماه 1401* شماره 241، هفته سی و پنجم* شعر
در همین جهان
این برگزیده از شاهنامه شامل دو بخش "دوره اساطیری و دوره داستانی "و "دوره تاریخی "است .گفتنی است این اشعار از آغاز تا پایان جنگ یازده رخ از متن مصحح "دکتر جلال خالقی مطلق "و دنباله آن از "چاپ مسکو "استفاده شده است .در پایان کتاب توضیح برخی از ابیات برحسب شماره فصل و شماره بیت آمده است ;همچنین معانی برخی واژگان درج گردیده است. شاهنامه توانسته است که فرهنگ قدیم را برای ما به زیبایی معرفی کند و فردوسی به زیبایی هرچه تمام توانسته که آن را به شیوه خاص خود بنویسد و شاهکار حماسی تاریخی را بوجود آورد. بسیار آثاری درباره حماسه های تاریخی هست مثل ایلیاد و ادیسه اما در آنا نبرد خدا و دیو هاست اما در شاهنامه اتفاقات در همین جهان اتفاق می افتد.
* درباره نویسنده:
محمدعلی اسلامی نُدوشَن (3 شهریور 1303 – 5 اردیبهشت 1401) شاعر، منتقد، نویسنده، مترجم، حقوقدان و پژوهشگر ایرانی بود. وی تحصیل کرده رشته حقوق بینالملل از فرانسه بود . ندوشن از سال 1348 تا دو سال پس از انقلاب در دانشگاه حقوق و دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، دروس حقوقی و ادبیات تطبیقی تدریس میکرد. وی فصلنامه هستی را پایهگذاری کرد و همزمان در شماری از مجلات ادبی ایران از جمله نگین، سخن و یغما مقاله مینوشت. محمد اسلامی ندوشن در سالهای اخیر از جمله نویسندگان روزنامه اطلاعات و روزنامه اطلاعات بینالمللی بود که بهطور همزمان در لندن و لسآنجلس منتشر میشد. ندوشن از جمله پرکارترین ادبا و محققان معاصر ایران بود و با علاوه بر تألیف کتاب به ترجمه آثار غیرایرانی به زبان فارسی از جمله آثاری درباره ادبیات و فرهنگ ایران پرداختهاست. از وی بیش از 70 اثر تألیف و ترجمه و صدها مقاله باقی ماندهاست.
* دیگر آثار نویسنده:
تألیف
«چشمه» (مجموعه شعر)، تهران: تابان، 1335.
«ایران را از یاد نبریم» (مجموعه مقالات)، تهران: مجله یغما، 1340.
«اَبرِ زمانه و اَبرِ زلف» (نمایشنامه)، تهران: راهنمای کتاب، 1342.
«به دنبال سایه همای» (مجموعه مقالات)، تهران: یغما، 1344.
«ایران را از یاد نبریم» (مجموعه مقالات)، تهران: یغما، بیتا.
«افسانه و افسون» (داستان)، با نام مستعار م. دیدهور، تهران: جوانه، 1345.
«جام جهانبین» (مجموعه مقالات ادبی)، تهران: کتابخانه ایرانمهر، 1346.
«زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه»، تهران: انجمن آثار ملی، 1348. / موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان
«داستان داستانها: رستم و اسفندیار در شاهنامه»، تهران: انجمن آثار ملی، 1351.
«صفیر سیمرغ» (یادداشتهای سفر)، تهران: توس، 1352./ موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان
عنوان کتاب: نامه نامور
نویسنده: محمدعلی اسلامی ندوشن
ناشر: نشر سخن
تعداد صفحات: 398 صفحه
«درباره رستم و سهراب بنیاد شاهنامه»، تهران: یغما، 1353/
«آواها و ایماها» (مجموعه مقالات ادبی)، تهران: توس، 1354.
«فرهنگ و شبهفرهنگ»، تهران: توس، 1354؛ بخش اول کتاب منتشرشده در مجله یغما، 1349. / موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان
«در کشور شوراها: یادداشتهای سفر اتحاد جماهیر شوروی»، تهران: توس، 1354.
«درباره آموزش»، تهران: توس، 1356.
«پنجرههای بسته» (مجموعه چند داستان)، تهران: توس، 1357.
«گفتیم و نگفتیم» (مجموعه مقالات)، بیجا، 1354؛ تهران: یزدان، 1362 ./ موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان
«نوشتههای بیسرنوشت»، تهران: جاویدان، 1356.
«ذکر مناقب حقوق بشر در جهان سوم»، تهران: توس، 1357.
«گفتگوها (مجموعه گفتوشنودها)»، تهران: توس، 1357.
«دیدن دگرآموز شنیدن دگرآموز (گزیده شعرهای محمد اقبال)»، انتخاب و مقدمه، تهران: امیرکبیر، 1357.
«کارنامه سفر چین»، تهران: امیرکبیر، 1362.
«روزها: سرگذشت»، چهار جلد، تهران: یزدان، 1385–1363.
«ماجرای پایانناپذیر حافظ (نقد ادبی)»، تهران: یزدان، 1368.
«سخنها را بشنویم» (مجموعه مقالات)، تهران: شرکت سهامی انتشار، 1369./ موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان
«سرو سایهفکن: درباره فردوسی و شاهنامه»، با خطاطی غلامحسین امیرخانی، تهران: انجمن خوشنویسان ایران، 1370. / موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان
«ایران، لوکِ پیر» بههمراه ترجمه نمایشنامه «ایرانیان» آسیخلیوس [آیسخولوس] (آشیل)، تألیف و ترجمه، تهران: پرواز، 1370.
«آویزه سخنها» (افزوده به کتاب «سخنها را بشنویم»)، تهران: شرکت سهامی انتشار، 1371.
«آزادی مجسمه» (درباره ایالات متحده امریکا)، تهران: یزدان، 1373.
«مرزهای ناپیدا» (مجموعه مقالات)، تهران: یزدان، 1376.
«ایران و یونان در بستر باستان» (ایران، لوکِ پیر، «ایرانیان» از آیسخیلوس، ایران و یونان به گواهی شاهنامه و ایلیا)، تألیف و ترجمه، تهران: شرکت سهامی انتشار، 1378.
«ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟»، تهران: شرکت سهامی انتشار، 1378.
مثنوی معنوی، مولوی، مقدمه، با خطاطی علی سجادی، تهران: انجمن خوشنویسان ایران، 1379.
«کارنامه چهلساله: گزیده نوشتهها در زمینه اجتماع و فرهنگ از سال 1337 تا 1377»، تهران: یزدان، 1380.
«هشدار روزگار و چند مقاله دیگر»، تهران: شرکت سهامی انتشار، 1380.
«ناردانهها: گزیدهای از رباعیهای فارسی»، مقدمه، انتخاب و توضیح، تهران: نغمه زندگی، 1381.
«چهار سخنگوی وجدان ایران (فردوسی، مولوی، سعدی، حافظ)»، تهران: قطره، 1381.
«ایران و جهان از نگاه شاهنامه»، مقدمه، شرح و توضیح، تهران: امیرکبیر، 1381. / موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان
«باران نه رگبار: گزارشی از چهل و دو کتاب»، تهران: نغمه زندگی، 1382.
«تأمل در حافظ: بررسی هفتادوهفت غزل در ارتباط با تاریخ و فرهنگ ایران»، تهران: یزدان، 1382.
«بازتابها» (سفرنامه)، تهران: آرمان، 1383.
«یگانگی در چندگانگی»، تهران: آرمان، 1383.
«از رودکی تا بهار: درباره بیستودو شاعر بزرگ ایران»، تهران: نغمه زندگی، 1383.
«کلمهها» (کلمات قصار)، تهران: واژهآرا، 1387.
«بهار در پاییز: سفینه هفتادوهفت رباعی»، تهران: یزدان، 1388. / موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان
«راه و بیراه» (مجموعه مقالات)، تهران: شرکت سهامی انتشار، 1388.
«دیروز، امروز، فردا» (مجموعه مقالات مجلهٔ هستی)، تهران: شرکت سهامی انتشار، 1388.
«گفتن نتوانیم نگفتن نتوانیم»، تهران: شرکت سهامی انتشار، 1392.
«دیباچهها: برگرفته از کتابهای دکتر محمدعلی اسلامیندوشن» به اهتمام حسین مسرت، تهران: شرکت سهامی انتشار، 1392.
«شهرزاد قصهگو»، تهران: شرکت سهامی انتشار، 1392.
«برگریزان» (مجموعه مقالات)، تهران: یزدان، 1394.
«سرو سخنگو: تکبیتهایی از چهار شاعر بزرگ ایران»، گزینش و مقدمه، تهران: یزدان، 1394.
«یاد یاران: نامهها»، تهران: یزدان، 1394.
ترجمه
«بهترین اشعار هنری لانگفلو»، تهران: سخن، 1337.
«شور زندگی: ماجرای زندگی ونسان ونگوگ نقاش هلندی» (عنوان چاپ اول: سوز زندگی)، ایروینگ استون، تهران: سخن، 1338. / موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان
«ملال پاریس و برگزیدهای از گلهای بدی»، شارل بودلر، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1341.
«عمر خیام»، هارولد لمب، تهران: امیرکبیر، ××13.
«آنتونیوس و کلئوپاترا»، ویلیام شکسپیر، تهران: یزدان، 1363.
«پیروزی آینده دموکراسی»، توماس مان، جامی، 1369.
دوشنبه 19 اردیبهشت ماه 1401* شماره 234، هفته سی و چهارم* شعر
اینک بهار از آن کیست؟
وانگ وی، لی پو، دو فو، لی هو، لی شانگ یین، منگ هائوران، لیو چانگ شینگ، بانو زو تائو، لیو یوشی، بای جوی، لیو زونگ یوان، ژانگ جی، جیا دائو، یوان ژن، هان شان، دو مو، وی ژوانگ، بانو یو شانجی، لی یو، منگ هاو جان، وی یینگ وو، لی ای، چین تیائو، تو هوسان هو، کوان هسیو، لو کویی منگ، چائو کو و لی پین اسامی بیست و هشت شاعر چینی است که نمونه اشعار آنها در این کتاب به چاپ رسیده است. مترجم در بخشی از یادداشت کتاب اشاره دارد نگاه او برای انتخاب اشعار بیشتر شاعرانه بوده و تاکید میکند علاقهمندان برای اطلاعات بیشتر و جامع میتوانند به ادبیات، هنر و تاریخ دوره تانگ مراجعه کنند.
در ادامه درباره دودمان تانگ میخوانیم: "سلسله تانگ، دودمان امپراتوری در چین بود که از سال 618 تا 907 میلادی حکمرانی کردند. پیش از آنها سلسله سوئی از سال 581 تا 618 حاکمان آن سرزمین بودند.
اما در سال 618 میلادی، تانگ لی یوان و خانوادهاش دودمان تانگ را بنیان نهادند. در دوره تانگ هنر و ادبیات و علم در چین بسیار شکوفا شد. دورهای که تحت تاثیر بودیسم واقع شد. تعداد شاعران در دوره تانگ بسیار زیاد است. سلسله تانگ سرانجام در سال 906 میلادی سقوط کرد و بعد از آن چین وارد دورهای شد که به دوره پنج سلسه و ده پادشاهی در تاریخ معروف است. دوره حکومتهای ملوکالطوایفی که در آن حکومتها در مدت کوتاهی جانشین یکدیگر میشدند".
عابدینزاده درباره شعر دوره تانگ نیز نوشته است: "در دوره تانگ ناگهان شعر به اوج رسید و شاعران بسیاری چون ستارگان پرنور جلوه کردند. دورهای که شعر سنتی چین در اوج ادامه یافت و فرمهای تازهای نیز شکل گرفت. درون مایهها و احساسات مختلف در این دوره در شعر ظاهر شدند، شعرهایی برای دیدار، جدایی، برای یک دوست خاص، عشق، مسایل اجتماعی،.. و گستره وسیعی از موضوعات"
در این کتاب که بههمراه طراحی تصویری از هر شاعر منتشر شده، بهجای مقدمه، یکی از شعرها آمده است:
«در کوهستان سپید/ به دوفوی شاعر برخوردم/ در آن آفتاب داغ/ کلاهی حصیری بر سر داشت/ پس چرا این قدر تکیده و لاغر شدهای دوفو؟/ شعر با تو چه کرده برادر؟»
* نمونه هایی از اشعاراین کتاب:
- نمونه شعری از لی شانگ یین (858-813):
نسیم سپیدهدم تازه است و گوارا/ بانو به تنهایی پشت پردهی حریر از خواب برمیخیزد/ مرغ انجیرخوار میخواند و/ گلها میخندند/ آه میکشد و میگوید/ اینک بهار از آن کیست؟
- نمونه شعری از لی پو(761-701):
من درخت هلویم/ در اعماق درهی تنگ/ نه گل میدهم برای کسی/ نه لبخند میزنم/ تو ماه بودی/ در بلندای آسمان/ ساعتی بر من میتابیدی/ و بعد عبور میکردی/ شمشیر آخته هم/ نمیتواند نهر آب را ببرد/ از آن میگذرد/ جلوی فکرم را نمیشود گرفت/ برای همیشه/ مثل رودی تو را دنبال میکند.
- نمونه شعری از وانگ وی(761-701):
تو از سرزمین کهن من میآیی/ بگو چه خبر؟/ آنجا چه میگذرد/ نقاشیهایم را دیدی؟/ آیا آن روز سرد که راه افتادی/ درخت آلو زیر پنجره شکوفه داده بود؟
* درباره مترجم:
رضا عابدینزاده سال 1361 در مشهد چشم به جهان گشود. تحصیلات دانشگاهی وی در رشته مطالعات ترجمه است و مدرک کارشناسیارشد این رشته را اخذ کرده است.
عنوان کتاب: درخت آلو زیر پنجره، گزیده شعر دوره تانگ چین
مترجم: رضا عابدینزاده
ناشر: انتشارات آرادمان
تعداد صفحه: 112 صفحه
عابدینزاده علاوه بر حوزه ترجمه، در عرصه شعر و نمایشنامه نویسی نیز فعالیت دارد. «روزهای بیحواس» و «ماه میتابد بر تمام بوسهها» دو مجموعه شعر او است.
* دیگر آثار مترجم:
اتاق نونا/ یانکی و نویسنده/ پیش از آنکه قهوه سرد شود/ تصمیمت را بگیر حلزون/ تاریخچه مختصر تراکتورها در اوکراین/ ماه می تابد بر تمام بوسه/ آن صورت دردمند/ درد و خارش/ محفل عوضی ها/ منظره ی دریا با کوسه ها و رقصنده/ آبی نارنجی/ هرگز نیفت/ یک داوودی سپید فقط یکی.
دوشنبه 12 اردیبهشت ماه 1401* شماره 227، هفته سی و سوم* شعر
فصل مشترک عشق و عقل
نظری در سال 95 با مجموعهای تحت عنوان «کتاب» به بازار نشر آمد. مجموعهای که تلاش کرده بود در آن از مفاهیمی چون عشق، زندگی، دنیا، مرگ و انسان بگوید. از ویژگیهای اشعار فاضل نظری در این کتاب میتوان به زبان ساده و روان آن اشاره کرد. از آنجاییکه هدف شاعر در این کتاب بیان مفاهیمی عالی بوده است چنین انتخابی در انتقال مفهوم به مخاطب بسیار موثر واقعشده است. این کتاب شامل 40 غزل تازه است. این مجموعه 220 بیتی شامل 21 غزل پنج بیتی، شانزده غزل شش بیتی، دو غزل نه بیتی و یک غزل هشت بیتی است. ابیات «از رستم پیروز همین بس که بپرسند/ از کشتن سهراب به تهمینه چه گفتی؟» و «شباهت تو و من هر چه بود ثابت کرد/ که فصل مشترک عشق و عقل، تنهاییست» از این مجموعه است.
* در این کتاب که نامش کتاب است می خوانیم:
شراب تلخ بیاور که وقت شیدایی ست/ که آنچه در سرِ من نیست، بیم رسوایی ست/ چه غم که خلق به حسن تو عیب می گیرند؟/ همیشه زخم زبان خون بهای زیبایی ست/ اگر خیال تماشاست در سرت، بشتاب/ که آبشارم و افتادنم تماشایی ست/ شباهت من و تو هرچه بود ثابت کرد/ که فصل مشترک عشق و عقل تنهایی ست/ کنون اگرچه کویرم هنوز در سرِ من/ صدای پر زدن مرغ های دریایی ست
فاضل نظری متولد 10 شهریور ماه سال 1358 در خمین است. این شاعر مدیرعاملی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را در کارنامه کاری خود دارد. وی تحصیلات ابتدایی تا پایان متوسطه خود را در شهرهای خمین و خوانسار سپری کرده است. و با پذیرفته شدن در دانشگاه در سال 1376 برای ادامه تحصیل در رشته مدیریت به تهران مهاجرت کرد و تحصیلات خود را تا أخذ مدرک دکترای رشته مدیریت تولید و عملیات در دانشگاه شهید بهشتی پی گرفت.
نظری دارای عناوین ادبی از جمله دبیری سه دوره جشنواره بینالمللی فیلم صد، دبیری علمی جشنواره بینالمللی شعر فجر و عضویت در شورای علمی گروه ادبیات انقلاب اسلامی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است.
فاضل نظری شاعر جوانی است که خوانندگان اشعار او را پسندیده و ابیات زیادی از او بر سر زبانهاست. او پیچیدگی را از شعرهایش دور نگه میدارد و شعرهای ساده و قابلفهمش نیازی به شرح و بسط اضافی ندارند. فاضل نظری مضامین و مفاهیم را بهراحتی در قالبی موزون جای میدهد و خواننده را پابهپای خود تا انتهای سروده با خود میآورد. عنصر بارز شعرهای او را میتوان احساس دانست. هرچند مفاهیم دیگر نیز به همان استواری در سرودههایش به چشم میآیند..
شعرهای فاضل نظری چنان ملموساند که گویی حرفی را که میخواستهای بزنی، از زبان او میشنوی؛ زبانی سرشار از لطافت و البته گویا. او بیشتر در قالب غزل میسراید که قالبی زنده و پویاست و البته که شعرهایش زبانی امروزی و بسیار آشنا دارند. در شعرهای او کلمات و اصطلاحاتی که درک آنها دشوار باشد دیده نمیشود و میتوان گفت شعرهایش به زبان متداول و رایج بسیار نزدیک است. یوسفعلی میرشکاک در توصیف فضای کلی اشعار او گفته است «به عقیده من اگرچه قالب شعر نظری غزل است؛ اما به طور واضح و آشکاری فضای مابعد نیمایی در شعرهای او اثر گذاشته است. در واقع فضای شعر او کهنه و قدیمی نیست».
شعرهای فاضل نظری مخاطبانی در هر دو گروه عام و خاص دارد و سرودههایش در بین اقشار مختلف مردم محبوب است. تمایل به کوتاه سرایی سبب بیشتر خوانده شدن شعرهایش شده و این امر بر میزان محبوبیت آثارش افزوده است. فاضل نظری با همین کلمات سادهای که هرکدام از ما در طول روز و در گفتگوهایمان به کار میبریم، چنان مفاهیمی را بر جان آدمی نقش میبندد که با خواندنش مسحور میشوی. او احساس شما را برمیدارد و در شعر خود آمیخته بهراستی نشانتان میدهد. بیشک کسی که اهل شعر و در پی آن باشد به دنبال بیان آراسته و ساده یا در لفافهحقیقت است. او در جستجوی معنا در ساحتی متفاوت میگردد.
عنوان کتاب: کتاب
نویسنده: فاضل نظری
ناشر: سوره مهر
فاضل نظری بهخوبی و شایستگی از «آن» ما سخن میگوید. او چنان سیال میسراید که بیت به بیت همراهش میرویم.
* دیگر آثار نویسنده: - گریههای امپراتور
این کتاب نخستین مجموعه از آثار فاضل نظری است. «گریههای امپراطور» مجموعهای شامل 38 سروده از شاعر است اما شعری از او که همین نام را دارد در این مجموعه دیده نمیشود ور در مجموعه شعر «اقلیت» از همین شاعر ارائهشده است. این کتاب مجموعه مشتمل بر 258 بیت است و یک بررسی اجمالی تمایل شاعر به سرودن اشعار کوتاه را نشان میدهد چراکه در این کتاب، تعداد 26 غزل پنج بیتی، هشت غزل شش بیتی، دو غزل هفت بیتی و دو غزل هشت بیتی وجود دارد. شعر زیبای «قربانی» با مطلع «از باغ میبرند چراغانیات کنند/ تا کاج جشنهای زمستانیات کنند» از این مجموعه است.
در این مجموعه می خوانیم:
از باغ میبرند چراغانیت کنند/ تا کاج جشنهای زمستانیت کنند/ پوشاندهاند صبح تو را ابرهای تار/ تنها به این بهانه که بارانیات کنند/ یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند/ این بار میبرند که زندانی ات کنند/ ای گل گمان مبر به شب جشن میروی/ شاید به خاک مردهای ارزانیت کنند/ یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست/ از نقطهای بترس که شیطانی ات کنند/ آب طلب نکرده همیشه مراد نیست/ گاهی بهانه ایست که قربانیات کنند.
- اقلیت
نظری سه سال بعد دومین مجموعه شعر خود را با نام «اقلیت» منتشر کرد. این مجموعه شامل 37 قطعه شعر در قالبهای نو و غزل است و جمعا 210 بیت دارد. در این مجموعه نیز همچنان غزلهای کوتاهتر تعداد بیشتری دارند. در این مجموعه، تعداد بیستوپنج غزل پنج بیتی، هشت غزل شش بیتی، دو غزل هفت بیتی، یک غزل یازده بیتی و یک غزل دوازده بیتی وجود دارد. این مجموعه که در آن چهارعنصر «عاطفه»، «تخیل»، «زبان» و «آهنگ» حضوری بهجا دارند توانست کتاب برگزیده سال جمهوری اسلامی ایران در سال 85 شود. بیت «زمین از دلبران خالی است، یا من چشم و دل سیرم/ که میگردم، ولی زلف پریشانی نمیبینم» از این مجموعه است.
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمیبینم/ بر این تکرار در تکرار پایانی نمیبینم/ به دنبال خودم چون گردبادی خسته میگردم/ ولی از خویش جز گردی به دامانی نمیبینم/ به غواصان بگو کافی ست هرچه بی سبب گشتند/ در این دریای طوفاندیده مرجانی نمیبینم/ چه بر ما رفته است؟ ای عمر! ای یاقوت بی قیمت/ که غیر از مرگ، گردنبند ارزانی نمیبینم/ زمین از دلبران خالیست، یا من چشم و دل سیرم/ که می گردم ولی زلف پریشانی نمیبینم/ خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ میخواهد/ که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم.
- آنها
مجموعه «آنها» شامل 51 غزل با مضمون عشق و عرفان است و در سال 1388 به چاپ رسیده است. فضای ذهنی و شعری شاعر در این مجموعه هم در ادامه دو مجموعه قبلی «گریههای امپراطور» و «اقلیت» است. این سه کتاب در قالب «سهگانهی فاضل نظری» نیز به مخاطب عرضهشده است. منتقدان معتقدند که زبان شعری این مجموعه شباهتهایی با مجموعه «گریههای امپراطور» دارد و البته که میل به کوتاه سرایی در اینجا نیز به چشم میآید. در میان مجموع 282 بیت این کتاب سی و پنج غزل پنج بیتی، هشت غزل شش بیتی، هفت غزل هفت بیتی و یک غزل ده بیتی وجود دارد. گاه بااینکه معنایی که در قالب شعر ریخته شده بسیار جدی است اما در عمق سروده رگهای طنازانه ریشه دوانده است. مثال آن میتواند این بیت از مجموعه «آنها» باشد که: «گفتی به من، نصیحت دیوانگان مکن/ باشد، ولی نصیحت دیوانه میکنی».
هرگاه یک نگاه به بیگانه میکنی/ خون مرا دوباره به پیمانه میکنی/ ای آنکه دست بر سر من میکشی! بگو/ فردا دوباره موی که را شانه میکنی؟/ گفتی به من نصیحت دیوانگان مکن!/ باشد، ولی نصیحت دیوانه میکنی/ ای عشق سنگدل که به آیینه سر زدی/ در سینهی شکستهدلان خانه میکنی؟/ بر تن چگونه پیله ببافم که عاقبت/ چون رنگ رخنه در پر پروانه میکنی/ عشق است و گفتهاند که یک قصه بیش نیست/ این قصه را به مرگ خود افسانه میکنی.
- ضد
«ضد» چهارمین اثر منظوم فاضل نظری است و در بهار 1392 به چاپ رسیده است. این مجموعه مشتمل بر پنجاهویک غزل با مجموع 291 بیت است. بررسی آماری غزلهای این مجموعه بیانگر وجود بیستوهشت غزل پنج بیتی، دوازده غزل شش بیتی، پنج غزل هفت بیتی، دو غزل هشت بیتی و یک غزل نه بیتی در این کتاب است. بررسی درونمایه اشعار فاضل نظری در این مجموعه حکایت از حضور پررنگ عناصری چون «عشق»، «خودشناسی»، «مرگ» و «اجتماع» دارد. در این مجموعه با غزلهایی مواجه هستیم که اشاراتی از قرآن و روایات در آنها دیده میشود.
غمخوار من به خانه غمها خوش آمدی/ با من به جمع مردم تنها خوش آمدی/ بین جماعتی که مرا سنگ میزنند/ میبینمت برای تماشا خوش آمدی/ راه نجاتم از شب گیسوی دوست نیست/ ای دل به آخرین شب دنیا خوش آمدی/ پایان ماجرای دل و عشق روشن است/ ای قایق شکسته به دریا خوش آمدی/ با برف پیریام سخنی غیر از این نبود/ منّت گذاشتی به سر ما خوش آمدی/ ای عشق! ای عزیزترین میهمان عمر/ دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی.
دوشنبه 5 اردیبهشت ماه 1401* شماره 220، هفته سی و دوم* شعر
دلتنگ نان مادرم میشوم
کتاب « اگر باران نیستی نازنین درخت باش» گزیدهای است از دفترهای شعر محمود درویش. این گزینش از مراحلِ متعدد شعر او بوده و در حد امکان به جنبههای گوناگون تحولات شعری او ناظر بوده است. درج اشعار هم بنا به ترتیب نشرِ آنهاست. محمود درویش ، شاعر پیشگام و نامی فلسطین،را بهحق می توان ازجمله شاعران جهانی دانست که باوجود داشتن موضوع و مضمونی ناب و نهادین در شعر، به شعریت محض در بازآفرینی و بیان و اصالت هنری در خلق اثر، سخت اعتقاد دارند. به همین سبب، درونمایه و محتوا، فحوای شعر او در افق زمان و مکان و در دامنه تنگ برهه و اقلیم محصور نمی ماند. نبوغ هنری شاعر در القای موضوع و تناظر هنری شعریت و موضوعیت در کارهای وی موج می زند. چیزی که درنهایت به شعر او جنبهای جهانی و هویتی ورای مکان و زمان می بخشد.
شعرهایش در عین حماسه بودن، عاطفه و احساس و ترانه است و در عین تعلق داشتن به فلسطین، انسانی و جهانی است و به این دلایل او بر قله تاریخ نشسته است و کاروان زمان را می نگرد و همراه با بانگ جرس این کاروان، شعر می گوید.
* بخش هایی از کتاب:
1. دلتنگ نان مادرم میشوم و قهوه مادرم و نوازش مادرم ... و روز به روز طفولیت نیز در من بزرگ میشود و به ایام عمرم عشق میورزم زیرا اگر بمیرم از اشک مادرم خجل میشوم!
2. چشمان تو خاری است در دل که به دردم میآورد اما من آن را میپرستم
3. تاب ایستادن ندارم من کهنسال شدهام، تو ستارههای خردسالی را برگردان
4. بالای صفحه نخست بنویس که من نه از مردم تنفر دارم و نه دست تعرض به دارایی کس میبرم اما ... چون گرسنه شوم گوشت تن غاصب خود را میخورم برحذر باش ... برحذر باش از گرسنگی من و از خشم من! /.../ باری شعر خون است قلب را نمک است نان را آب است چشم را / سیاوش/ در پس پنجره ما روز است
5. بنویس من عربم و تو تاکستانهای اجدادم را غصب کردی و زمینی را که من و جمله فرزندانم در آن کشت میکردیم و برای ما ... برای همه نوههایم نیز جز این سنگها نگذاشتی. آیا چنان که میگویند دولت شما اینها را نیز خواهد برد؟! پس بالای صفحه نخست بنویس که من نه از مردم تنفر دارم و نه دست تعرض به دارایی کس میبرم اما ... چون گرسنه شوم گوشت تن غاصب خود را میخورم برحذر باش ... برحذر باش از گرسنگی من و از خشم من!!
6. سخت است که در مرگ عزیزم بنگرم و زمین را در سبد خس و خاشاک نریزم ...
7. آه ای زخم ترحم ناپذیرم/ وطنم / جامهدان سفر نیست/ و من مسافر نیستم/ من عاشقم و خاک معشوق من است!
8. اگر مرا دربند میکنید/ اگر دفترها و سیگارها را/ ا ز من میگیرید/ اگر خاک در دهانم میکنید/ باری شعر خون است قلب را/ نمک است نان را/ آب است/ چشم را/ و به ناخنها/ و چشمخانهها/ و خنجرها نوشته میشود/ در اتاقِ بازداشت/ در حمام/ در اصطبل/ در زیر تازیانه/ در بند/ در قساوت زنجیرها/ خواهم گفت:/ هزاران هزار مرغ/ بر شاخههای قلبم/ در کار آفریدن نغمه پیکارند/ تکهای از شعری دیگر/ با زمان ملاعبت میکنم/ چون شهریاری که اسبی را نوازش میکند/ و با روزها بازی میکنم/ چون کودکان که با مهرههای رنگی بازی میکنند/ امروز/ جشن گذشت یک روز از روزِ پیش میگیرم/ و فردا/ جشن گذشت دو روز از روزِ پیش میگیرم/ و به یاد روز آینده/ شادی روز دیروز باده مینوشم/ و بدین سان… به زندگی خود ادامه میدهم!
محمود درویش در 13 مارس 1941 در روستای بَروه در شرق عَکا در منطقه جلیل در فلسطین متولد شد. در هفتسالگی، ناگزیر از ترک خانه و دیار و تحمل رنج آوارگی به مدت نزدیک به یک سال با خانواده در لبنان شد. پس از بازگشت در 1949 که روستای او یکسره منهدم و بر ویرانههای آن دهکدهای به نام «احیهود» بر پا شده بود، مدت کوتاهی در روستای دیرالاسد در جلیل و سپس در چندین ناحیه در قرای جلیل مستقر شد و تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را سپری کرد. در جوانی در حیفا به سر برد و از آن هنگام به بعد به فعالیت سیاسی، خاصه نوشتن مقالات و چاپ اشعار در نشریاتی چون الاتحاد و الجدید، پرداخت و به سبب همین فعالیتهای سیاسی و ادبی، از 1961 تا 1967، علاوه بر اقامت اجباری، پنج بار به زندان محکوم شد. از طریق زبانهای انگلیسی و عبری با ادبیات و شعر جهان آشنایی یافت و از همان دوران آغازین شاعری، از بزرگان شعر مقاومت در فلسطین شد. در 1971 به مسکو رفت و پس از یک سال تحصیل در اقتصاد سیاسی، به قاهره رفت و در روزنامه معروف الاهرام به نویسندگی اشتغال یافت.
در 1973 به بیروت رو نهاد و در آنجا رئیس مرکز پژوهشهای فلسطینی و سپس سردبیر مجله مسائل فلسطین شد. در 1981 فصلنامه مهم الکرمل را تأسیس کرد. پس از خروج سازمان آزادی بخش فلسطین و بخش اعظم مبارزان فلسطینی از بیروت در 1982، او نیز بیروت را ترک گفت و میان تونس و قاهره و پاریس در انتقال دائم به سر برد و از 1985 تا 1995 در پاریس مستقر شد. در 1987 به عضویت کمیته اجرایی سازمان آزادی بخش فلسطین انتخاب شد، اما در اعتراض به موافقتنامه اسلو، در 1993 از عضویت این کمیته استعفا کرد.
عنوان کتاب: اگر باران نیستی نازنین، درخت باش
نویسنده: محمود درویش
مترجم: موسی اسوار
ناشر: انتشارات سخن
تعداد صفحات: 292 صفحه
در 1996 به میهن بازگشت و در راماله استقرار یافت. به سبب نارسایی قلبی، پس از دو عمل جراحی در قلب که بار اول در 1984 در وین و بار دوم در 1998 در پاریس انجام داده بود، در 6 اوت 2008 ناچار از سومین عمل در هیوستن در تکزاس امریکا شد و پس از سه روز، در شنبه 9 اوت 2008 (19 مرداد 1387) درگذشت و چند روز بعد، طی مراسمی پرشکوه در راماله به خاک سپرده شد.
شعرهای درویش به بیست و دو زبان ترجمه شده و جوایز ادبی و فرهنگی متعددی نصیب او کرده است؛ از جمله جایزه لوتس (1969)، جایزه دریای مدیترانه (1980)، لوح شعر اروپا (1981)، جایزه ابنسینا (اتحاد جماهیر شوروی، 1982)، جایزه لنین (اتحاد جماهیر شوروی، 1983)، نشان درجه یک فرهنگی (تونس، 1993)، جایزه شاهزاده کلاوس (هلند، 2004)، جایزه شعرعربی (قاهره، 2007).
از محمود درویش بیست و شش دفتر شعر و هشت کتابِ نثر منتشر شده است. مجموعههای شعری او عبارتاند از: گنجشکان بیبال (1960)؛ برگهای زیتون (1964)؛ عاشقی از فلسطین (1966)؛ آخر شب (1967)؛ گنجشکها در جلیل میمیرند (1969)؛ محبوب من از خواب برمیخیزد (1970)؛ دوستت دارم یا دوستت ندارم (1972)؛ اقدام شماره 7 (1973)؛ آنک تصویر او و اینک انتحار عاشق (1975)؛ جشنها (1977)؛ مدیحه سایه بلند (1982)؛ محاصرهای برای مدایحِ دریا (1984)؛ آن ترانه است ... آن ترانه است (1986)؛ گلی کمتر (1986)؛ تراژدی نرگس، کمدی نقره (1989)؛ آنچه را میخواهم میبینم (1990)؛ یازده ستاره (1992)؛ چرا اسب را تنها گذاشتی؟ (1995)؛ بسترِ زنِ غریب (1999)؛ دیوارنگاره (2000)؛ حالت محاصره (2002)؛ بر کرده خود پوزش مخواه (2004)؛ چون شکوفه بادام یا دورتر (2005)؛ در محضر غیاب (2006)؛ اثرِ پروانه (2008)؛ نمیخواهم این شعر پایان پذیرد (2009). هشت کتاب نثر او نیز از این قرار است: چیزی درباره وطن؛ یادداشتهای روزانه اندوه عادی؛ حافظهای برای فراموشی؛ در وصف حالت ما؛ گذرایان در کلامی گذرا؛ نامههایی با سمیح القاسم؛ بدرود ای جنگ، بدرود ای صلح؛ حیرت آن که بازگشت و کتاب «بیرون از اسطوره ها» وی در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان موجود است.
موسی اسوار (زاده 3 مرداد 1332) مترجم ایرانی و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. او آثار برخی از شاعران و نویسندگان عرب مانند محمود درویش، نزار قبانی و جبران خلیل جبران را به فارسی ترجمه کردهاست.
آخر شب، محمود درویش (ترجمه)؛ ادبیات مقاومت در فلسطین اشغالشده، غسان کنفانی (ترجمه)؛ تا هر وقت که برگردیم، غسان کنفانی (ترجمه)؛ از سرود باران تا مزامیر گل سرخ، پیشگامان شعر امروز عرب؛ تا سبز شوم از عشق، نزار قبانی (ترجمه)؛ شعر امروز ایران (به اهتمام و ترجمه به عربی)؛ در دست ستارهها، آدونیس (ترجمه)؛ دیوانه و پیشگام و سرگشته، جبران خلیل جبران (ترجمه)؛ چکامههای متنبی (ترجمه)؛ ویرایش دهها اثر فرهنگی، از جمله فرهنگ اشعار حافظ (نوشتۀ مرحوم دکتر احمدعلی رجایی بخارایی)، فرهنگنامۀ شعری و مثلها و حکمتها در آثار شاعران (اثر مرحوم دکتر رحیم عفیفی)، ترجمۀ قرآن مجید و معلقات سبع (اثر استاد عبدالمحمد آیتی)؛ روح تشریع در اسلام، امام موسی صدر؛ پرتوهایی از اندیشۀ امام موسی صدر؛ طراحی و نویسندگی سه مجموعۀ برنامۀ آموزشی تلویزیونی (جمعاً 300 میانپرده) بهنام «چگونه بنویسیم، چگونه بگوییم» معروف به «فارسی را پاس بداریم». از وی ترجمه کتاب های «پیامبر و باغ پیامبر» و «چکامه های متنبی» در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان موجود است.
دوشنبه 29 فروردین ماه 1401* شماره 213، هفته سی و یکم* شعر
آتش دل
"دیوان عطار نیشابوری" مجموعه ای است از اشعار شورانگیز و عرفانی شیخ "فرید الدین عطار نیشابوری" متشکل از غزلیات، قصیده ها و ملحقات وی؛ که این ملحقات غزل ، قصیده و ترکیب بندهایی است که در نسخه های متاخر به "فرید الدین عطار نیشابوری" نسبت داده شده است.
از "دیوان عطار نیشابوری"، نسخه های مختلفی در دست است که نمی توان اعتبار آن ها را تایید کرد؛ چرا که برخی از اشعار درج شده در این نسخه ها متعلق به "فرید الدین عطار نیشابوری" نمی باشند. نسخه ای که هم اکنون در اختیار خوانندگان قرار گرفته، حاصل بیش از دو دهه تحقیق و پژوهش مصححان بوده که در تنظیم آن از هفت نسخه خطی کهن بهره برده اند.
به این ترتیب می توان گفت این تصحیح از "دیوان عطار نیشابوری" که "متن انتقادی بر اساس نسخه های خطی کهن" عنوان گرفته، از معتبرترین و قابل استنادترین نسخه های این دیوان به شمار می رود.
«متن انتقادی بر اساس نسخه های خطی کهن» تصحیحی است از مهدی مداینی و مهران افشاری که با نظارت علیرضا امامی صورت گرفته و درجه بندی ارزش نسخه ها بر اساس اعتبار و قدمت نسخه مد نظر بوده است؛ چرا که با گذشت زمان و کاسته شدن از قدمت، اشعار دخیل بیشتری نیز در آن دیده می شود. در «متن انتقادی بر اساس نسخه های خطی کهن»، ابتدا این متون، استنساخ و تلفیق شده و بر اساس حروف الفبای قافیه، تنظیم شده است. بعد از مقابله نسخ با یکدیگر، تفصیل بدل، ذیل هر قصیده و غزل در پانویس ذکر شده و بالای هر شعر در سمت راست، شماره قصیده و غزل و در سمت چپ، اسم رمز نسخه به ترتیب تقدم درج شده است که خواننده در نظر نخست پی ببرد که آن غزل و قصیده در کدام و چند نسخه بوده است و اعتبار آن را بسنجد.
کتاب حاضر به گفته مصححان تاکنون بهترین و معتبرترین تصحیح انتقادی از دیوان عطار نیشابوری است که مصححان آن را طی بیش از بیست سال با دقت و حوصله بر اساس هفت نسخه خطی کهن فراهم کردهاند. همچنین این کتاب را یک نمونه برجسته و عالی در تاریخ تصحیح متون ادب فارسی می توان محسوب کرد که معیارهای علمی تصحیح در آن به دقت رعایت شده است.
به گفته مصححان این اثر اساس کار تصحیح 5 نسخه کامل و گهگاه نیمه کامل بوده است که مصححان ابتدا تمامی آن نسخ را به طور جداگانه استنساخ کرده اند و پس از تلفیق به ترتیب الفبایی قوافی مرتب کرده اند و پس از مقابله تمامی نسخه ها با یکدیگر، تفصیل نسخه بدلها را ذیل هر غزل و قصیده در پانویس ثبت کرده اند.
شماری بسیار از اشعار را هم که به نظر مصححان به نام عطار به ویژه در نسخه های متأخر داخل شده است و نسبت آنها به عطار بعید می نماید، در بخشی دیگر با عنوان «ملحقات» ثبت و ضبط کرده اند تا در معرض نقد و نظر خوانندگان قرار گیرد.
* قسمت هایی از کتاب:
آتش سودای تو عالم جان در گرفت/ سوز دل عاشقانت هر دو جهان در گرفت/ جان که فروشد به عشق زنده جاوید گشت/ دل که بدانست حال ماتم جان در گرفت/ از پس چندین هزار پرده که در پیش بود/ روی تو یک شعله زد کون و مکان در گرفت/ چون تو برانداختی برقع عزت ز پیش/ جان متحیر بماند عقل فغان در گرفت/ بر سر کوی تو عشق آتش دل برفروخت/ شمع دل عاشقانت جمله از آن در گرفت/ جرعه اندوه تو تا دل من نوش کرد/ زآتش آه دلم کام و زبان در گرفت/ تا که ز رنگ رخت یافت دل من نشان/ روی من از خون دل رنگ و نشان در گرفت/ جان و دل عاشقان خرقه شد اندر میان/ زانکه سماع غمت در همگان در گرفت/ راست که عطار داد حسن و جمال تو شرح/ سینه برآورد جوش دل خفقان در گرفت.
* عطار از زبان مدائنی:
مهدی مدائنی عطار را از کسانی میداند که بیشترین تأثیر را بر مولانا گذاشته است. جهانبینی عطار را یکپارچه و فارغ از تشتت ذکر میکند و از همین جهانبینی به عنوان راهی برای کنار گذاشتن آثار مجعول که به عطار منتسباند، یاد میکند. مصحح «دیوان عطار» سخنش را از دشواریهای تصحیح متن عطار آغاز کرد و افزود: عطار از استادان عرفان ماست که بسیار تألیف دارد و تا یکصد و چند کتاب به او نسبت دادهاند؛ در حالیکه بسیاری به دست ما نرسیده و از سویی نیز در همینهایی که باقی مانده، برخی میتواند مجعول باشد؛ بنابراین برای تصحیح منقح عطار باید
عنوان کتاب: دیوان عطار نیشابوری
نویسنده: فرید الدین عطار نیشابوری
تصحیح: مهدی مداینی و مهران افشاری
با نظارت: علیرضا امامی
ناشر: چشمه
تعداد صفحات: 976
واژهنامهای را بر اساس تصحیحهای انجامشده از آثار این عارف تدوین کرد و در ادامه بر اساس این واژهنامه، به تصحیح آثار عطار پرداخت؛ از همینرو و بر حسب ضرورتی که احساس میشد، علیرغم تصحیحهای انجامشده توسط سعید نفیسی، تفضلی و... ، همراه مهران افشاری به تصحیح منقح از دیوان عطار اقدام کردیم، تا این نیاز به تصحیح منقح از دیوان عطار را که احساس میشد، پاسخ دهیم. وی توجه به ساحت تفکر، زمان و دوره تاریخی زبان یک شاعر را از ابزار فهم و تصحیح آثار او دانست و افزود: از اینرو ضرورت دارد برای تصحیح دیوان عطار با جهانبینی و اندیشه او آشنایی داشته باشید؛ اما این کافی نیست. از سویی توجه به لغت، ساخت واژگانی، امانتداری و مقارنه زمانی، دیگر لوازم تصحیح عطار و البته هر متن دیگری هستند. مدائنی زبان عطار را ساده توصیف کرد و گفت: او اهل کلام مطنطن نیست. حتی در غزلیاتش خیلی کم دچار دشوارگویی میشود و میبینیم شور و شوریدگی که در خانقاه برای اهل تصوف پیش میآید، در زبانش تسری پیدا میکند. از سویی، زبان غزل عطار به نوعی بیانی آموزشی دارد و در یک غزل، آموزههای گوناگونی را بیان میکند. همچنین در زبان عطار، بین غزل و قصیده تمایزی نیست و گاهی غزلهایش به قصیده تنه میزنند. بگذریم از غزلیاتی که کوتاه سروده شده و شور و جذبهای خانقاهی دارند. این پژوهشگر با اشاره به ماجرای دیدار مولانا با عطار در سنین جوانی، خاطرنشان کرد: در آن دیدار، «منطقالطیر»، بزرگترین اثر عطار، به مولانا سپرده میشود که بر او تأثیر میگذارد و به تعبیری، یکی از کسانی که بیشترین تأثیر را بر مولانا نهاده، عطار بوده است. ضمن اینکه میبینیم پس از سنایی و آن دوران فترت تا عطار، کسی جریاندار این عرصه نبوده؛ جز او. و از سویی، عطار خود نیز از سنایی متأثر بوده است. به زعم من، بین نگاه مولانا و عطار قرابت بسیاری است. او در ادامه متذکر شد: من جهانبینی عطار را آنگونه که در «منطق الطیر» گفته، همهجا، در غزلها و مثنویهایی که سروده، یکپارچه میبینم. عطار از آدمهایی نیست که ابتدای عمرشان جوری حرف بزنند و انتهای عمرشان، جوری دیگر. یک قالب را کامل پذیرفته است و اهل خوشخدمتی به مراجعان متعدد نیست و یکی از راههای کنار گذاشتن آثار مجعول که به عطار نسبت داده شدهاند، جهانبینی این عارف است. مدائنی به ایسنا گفت: به زعم من، عطار جوان معاصر است و معتقدم جوانان، جوانمردانهتر از ما میانسالان با عطار برخورد کردهاند؛ چرا که میبینم بسیاری از جوانان بر منتظر یار بودن که در نگاه عطار دستورالعملی است، تأکید دارند و ما مسنترها میبایست در رویکرد خود نسبت به عطار و نگاهمان تجدید نظر کنیم و ضرورت دارد عرفان عملی عطار و دیگر عارفان را از آثار آنها بیرون بیاوریم و از میانه اینهمه شک و تردیدی که بر ما حاکم شده، باید آن را دریابیم و به جوانان عرضه کنیم که دنبال عرفان بودیسم، سرخپوستی و... نروند و به تعبیری مصداق «آنچه خود داشت، ز بیگانه تمنا میکرد» نباشیم. او متذکر شد: آنچه عطار و دیگر بزرگان گفتهاند، برای این نیست که با آنها کلاس بگذاری. بنده نمیدانم عطار کجا رفت و تا کجا رسید؛ اما میتواند به ما دل دهد و میتوانیم به او بپردازیم. عطار نتیجه مستقیم ارتباط با کلام وحی است و نمیگوید که بنشین صرف و نحو عربی بخوان تا استاد مطالعات قرآنی شوی؛ بلکه عطار و عطارها انسانهایی اهل عمل هستند. نام مرا بگذارید عطارشناس؛ عطارشناسی که زندگیاش به عطار هیچ ربطی ندارد، به چه درد میخورد؟ به زعم من، هیچ راهی غیر از این راه نیست که عطار به ما آموخت و عارفان ما انسانهای صادقی بودند و امروز ما هرچه میکنیم، بر گرده صداقت آنها سوار است. مهدی مدائنی در پایان گفت: چیزهایی بر گرده افسانهها درباره عطار به دست ما رسیدهاند، مثل همان حکایت داروخانه که چه بود و چه شد و... ؛ اما به زعم من، عطار کسی نیست که یکشبه عطار شده باشد. کار یک روز و دو روز نبوده؛ بلکه پشت آن زمان بوده و این دریای اندیشه با یکصد و چند اثر حاصل عبور از میانسالی به کهنسالی است و این تحول به سادگی صورت نگرفته است. تا کار نشود و همت عالی کنارش نباشد، به اینجا نمیرسد.
* درباره مهدی مدائنی:
مهدی مدائنی متولد سال 1325 در بم، سال 1342 وارد دانشکده الهیات شده و در رشته حکمت و فلسفه اسلامی ادامه تحصیل داده است. وی از پژوهشگران، مصححان و نسخهشناسان پیشکسوت ایرانی است. مدائنی زیر نظر مجتبی مینوی در بنیاد شاهنامه فردوسی به تصحیح «شاهنامه» پرداخته است. زمانی را نیز به همراهی پرویز ناتل خانلری در بنیاد فرهنگ ایران گذرانده است و اکنون در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی کارش را دنبال میکند. تصحیح داستان «رستم و سهراب» و «سیاوش» با همکاری مهدی قریب، تصحیح «هفت لشکر» همراه با مهران افشاری، تصحیح «ظفرنامه/ موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان » اثر حمدالله مستوفی که جلد اول آن را به تنهایی انجام داده و باقی مجلدات را با همکار مهران افشاری دنبال کرده از تلاشهای مدائنی برای تصحیح متون مهم ادبیات ایراناند. از دیگر کتابهای منتشر شده با تصحیح مدائنی میتوان به این عناوین اشاره کرد: «دیوان عطار نیشابوری: متن انتقادی بر اساس نسخههای خطی کهن»، «هفت لشکر (طومار جامع نقالان) از کیومرث تا بهمن» و «چهارده رساله در باب فتوت و اصناف/ موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان» هر سه با همکاری مهران افشاری، «تغذیه بیماران از دیدگاه طب سنتی ایران؛ تصحیح کتاب اطعمه المرضی اثر محمدکاظمبنمحمد روشنضمیر» با همکاری اکبر سعیدی و... . مدائنی بازنشسته پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است.
* درباره مهران افشاری:
مهران افشارى (متولد:1346-تهران)، پژوهشگر، عضو هیأت علمی دانشنامه جهان اسلام، مدیر گروه ادبیات وزبانها، مسئول شاخه ادبیات فارسی اصطلاحات مفاهیم علوم فنون کتابها. وی در سال 1346ش در تهران متولد شد و دانش آموخته کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی است. نخستین مقاله تحقیقى وى، در بهار 1368ش در چیستا چاپ شد و تا سال 1389ش نزدیک به 70 مقاله تحقیقى در نشریات معتبر و دایرةالمعارفها چاپ کرده و از سال 1376ش، عضو هیئت پژوهش و مؤلف دانشنامه جهان اسلام بوده است. کتاب های سخنوری، جوان ایرانی، دو رساله درباره فتوت و تصوف در طریقت های صفویه و رفاعیه، قصه دلیله محتاله، هفت لشکر، سی فتوت نامه دیگر، وقتی که آسمان تهران آبی بود، فتوت و اصناف، پرورش و تربیت فرزندان ایران، ایرانی بودن و ایرانی بهتری شدن، قلندرنامه ای به نام آداب الطریق، رساله های تیراندازی، کتابها و آدمها، هفت کشور، پهلوان نامه، فتوت نامه ها و رسائل خاکساریه (موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان)، نکته های ناگفته، نشان اهل خدا، عشق و شباب و رندی، فیروز شاه نامه و تازه به تازه نو به نو، آیین جوانمردی: مرام و سلوک طبقه عامه ایران( موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان)، قصه حسین کرد شبستری: براساس روایت ناشناخته مرسوم به حسین نامه (موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان) و چهارده رساله در باب فتوت و اصناف (موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان) از دیگر آثاری هستند که رد پای تلاش کوشش و قلم وی در آنها مشهود است.
دوشنبه 22 فروردین ماه 1401* شماره 206، هفته سی ام* شعر
شاعر پایتخت باستانی اسپانیا
مجموعه اشعار فدریکو گارسیا لورکا" اثری است که مرحله به مرحله، شکوفایی و اوج گیری ادبی "فدریکو گارسیا لورکا" را به تصویر می کشد. در این مجموعه نزدیک به نهصد صفحه ای، اشعار مختلف او همراه با تاریخ سرایش آن ها، جمع آوری شده اند تا خواننده بتواند سیر فکری و تحول ادبی "فدریکو گارسیا لورکا" را به نحو احسن درک کند. نخستین بخش از اشعار این مجموعه با عنوان "کتاب شعر"، مربوط به سروده هایی است که طی سال های 1918 تا 1920 از قلم وی تراوش کرده و همچنان که نمایان گر خاستگاه عربی و گرانادایی شعر اوست، نشان دهنده شور و اشتیاق جوانی "فدریکو گارسیا لورکا" نیز می باشد. پس از این، در مجموعه "کانته خوندو"، سبک جدیدی از شعر توسط "فدریکو گارسیا لورکا" ارائه می شود و در ادامه با مجموعه "آوازها" و "شعرهای پراکنده" که چندین سال پس از مرگ شاعر چاپ شد، دنبال می شود.
قسمت بعدی ترانه های عامیانه هستند که پس از چند سال پژوهش در ادبیات و فرهنگ عامه ی اسپانیا یکجا گردآوری شده و بعد از آن مجموعه شعرهای او در فاصله ی سال های 1924 تا 1927 با عنوان "کولی آواز خوان" قرار گرفته است. این اشعار دارای بیان روایی بوده و از فرهنگ عامه و باورهای مذهبی و قومی مردم نشات گرفته اند.
"لورکا" در طول سال های 1929 و 1930، طی اقامت در دانشگاه کلمبیا، مجموعه "شاعر در نیویورک" را سرود که از دریچه سورئالیسم به تضاد فرهنگی جامعه می پردازد و در ادامه در "مجموعه اشعار فدریکو گارسیا لورکا"، "غزل های عشق تاریک"، اشعار عاشقانه، اشعار چاپ نشده و "دیوان تاماریت" به دوست داران وی عرضه می شود.
- بر پیکرت رنج بود و گل سرخ. چشمان ات مرگ بود و دریا/ دهان ات، لبان ات، قفای ات، گریبان ات. من به کهن سایه ی دیرینه ی عمر ماننده بودم. رویای پارچه های الجزایر و دمشق/ خشونت قلب ما عطرآگین می کرد/ گیسوان تو می نواخت هماهنگ/ با ستارگان رنج ات سترگ.
- بر بلندای کوه عریان/ جایگاه صلیب./ آب زلال و/ درختان زیتون صد ساله./ به کوره راه ها/ مردان رداپوش،/ و به برج ها/ بادنماهای گردان/ تا ابد چرخان/ آه، دهکده ی متروک/ در آندولس سوگوار!
- نه بر باد پاید نه بر پر چکاوک/ آنگاه که تو را یابم به سرداب شراب./ نه بر خاک پاید نه بر پاره ابری/ وقتی که تو به رود می شدی غرقاب./ کی دیو آب فرو افتاد بر کوه ها/ و درغلتید درّه با سگان و سوسن ها./ و تن تو با سایه ی بنفشه ی دستانم./ به کرانه سرد مرد فرشته ی درگاه.
- ماهی در ماه غوطه ور./ آب ساعتی خسبد/ و دریا ساعت ها./ بانو بر سر شاخ مرده./ راهبه/ به درون ترنج می خواند./ دختر/ از کاج به سندروس می رفت./ و کاج پر چکاوک می جست./ اما بلبل بر زخم های پیرامونش می گریست./ و من نیز.
* درباره لورکا: فدریکو خسوس گارسیا لورکا، زاده 5 ژوئن 1898 و درگذشته 19 آگوست 1936، شاعر و نویسنده اسپانیایی است. او همچنین نقاش، نوازنده پیانو و آهنگ ساز نیز بود. فدریکو به تاریخ 5 ژوئن 1898 در دهکده Fonte Vacros در جلگه گرانادا، چند کیلومتری شمال شرقی شهر گرانادا زاده شد در خانوداه ای که پدر یک خرده مالک مرفه و مادر فردی متشخص و فرهیخته بود. نخستین سال های زندگی را در روستاهای غرناطه، پایتخت باستانی اسپانیا، شهر افسانه های کولیان و آوازهای کهنه گذراند.
عنوان کتاب: مجموعه اشعار فدریکو گارسیالورکا
نویسنده: فدریکو گارسیالورکا
ترجمه: زهرا رهبانی
ناشر: نگاه
تعداد صفحات: 895 صفحه
شاید از این روی و به خاطر بیماری فلج که تا 4 سالگی با او بود و او را از بازی های کودکانه بازداشت، فدریکوی کودک به داستان ها و ترانه های کولی رغبت فراوانی پیدا می کند، آن چنان که زمزمه این آوازها را حتی پیش از سخن گفتن می آموزد. این فرهنگ شگرف اسپانیایی کولی است که در آینده در شعرش رنگ می گیرد. لورکا به دست مادر با موسیقی آشنا می شود و چنان در نواختن پیانو و گیتار پیشرفت می کند که آشنایانش او را از بزرگان آینده موسیقی اسپانیا می دانند، ولی درگذشت آموزگار پیانویش به سال 1916چنان تلخی عمیقی در او به جای می گذارد که دیگر موسیقی را پی نمی گیرد. هم زمان با فرارسیدن سن تحصیل لورکا، خانوداه به گرانادا نقل مکان می کند و او تا زمان راهیابی به دانشگاه از آموزش متناسب با طبقه اجتماعی اش برخوردار می شود. در همین سال هاست که فدریکو موسیقی را فرا می گیرد ولی هرگز تحصیل در دانشگاه را به پایان نمی رساند، چه در دانشگاه گرانادا و چه در مادرید. باری در همین سال هاست که لورکا در مادرید جایی برای پرورش نیروهایی با افکار لیبرالی شعرش را بر سر زبان ها می اندازد و در همین دوره است که با نسل زرین فرهنگ اسپانیا آشنا می شود. پژوهش های لورکا، هرگز در چارچوب «فلسفه» و «حقوق» که به تحصیل آن ها در دانشگاه سرگرم بود، باقی نمی ماند. مطالعه آثار بزرگان جهان از نویسندگان جنبش 98 چون ماچادو و آسورین (و همینطور آثار شاعران معاصر اسپانیا چون روبن داریو، گرفته تا نمایشنامه های کلاسیک یونانی، از لورکا شاعری با دستان توانا و تفکری ژرف و گسترده می سازد. با توجه به اینکه لورکا عمدتا غیر سیاسی بوده است و در بین هردو طرف جنگ داخلی اسپانیا دوستانی داشته است. به هرحال، مرگ او در 19 آگوست 1936، نزدیک گرانادا اتفاق افتاده است.
* دیگر آثار لورکا که ترجمه فارسی دارد:
- گزیده اشعار با شش افزوده منثور/به نگارش بیژن الهی/امیرکبیر، 1347. - آوازهای کولی/ ترجمه رضا معتمدی / گوتنبرگ، 1353. - ترانه شرقی و اشعار دیگر/ ترجمه احمد شاملو/ ابتکار، 1359. - نمایشنامه در سه پرده 16 تابلو/ ترجمه پری صابری، ترجمه اشعار یدالله رویائی/ 1374. - یرما. نمایشنامه/ ترجمه آزاده آلمحمد/ نشر فردا، 1374. - عروسی خون/ ترجمه فانوس بهادروند/ اصفهان: نشر فردا، 1377.- فدریکو گارسیا لورکا: گزیده اشعار/ ترجمه زهرا رهبانی، نازنین میرصادقی/ موسسه انتشارات نگاه، 1379. - عروسی خون، یرما، خانه برنارد آلبا/ ترجمه احمد شاملو/ چشمه، 1380. - مرغ عشق میان دندانهای تو/ ترجمه احمد پوری/نشر چشمه، 1381. - خانه برنارد آلبا/ ترجمه نجف دریابندری/ کارنامه، 1382. - قصیده مجروح آب/ ترجمه رضا معتمدی/ نگاه، 1382. - در سایه ماه و مرگ / دوزبانه اسپانیایی - فارسی به انتخاب و ترجمه خسرو ناقد/کتاب روشن، 1385. - فصلی در غرناطه/ ترجمه سعید آذین، وحید موحد/نگاه، 1386. - اشعار برگزیده فدریکو گارسیا لورکا/ ترجمه حسن صفدری/ ثالث، 1388. - لورکا. هشت نمایشنامه کوتاه/ برگردان مهدی فتوحی/نیلا، 1389. - غوطه خاطرات، در چشمه خیال / ترجمه فؤاد نظیری /ثالث، 1390 - گزیده شعر. دوزبانه اسپانیایی - فارسی/ ترجمه زهرا رهبانی/ گلآذین، 1391. - همسر بی نظیر کفاش/ برگردان مونا مویدی/ نشر ورا، 1396. - افسون شوم پروانه/ برگردان مونا مویدی/ نشر ورا، 1396. - خانه برنارد آلبا (نمایشنامه در سه پرده)/ ترجمه محمود کیانوش.
زهرا رهبانی، سال 1340 در تهران متولد شد. او دانش آموخته مترجمی زبان اسپانیایی دانشگاه آزاد در ایران، مدرنیسم مکزیک در دانشگاه مکزیک و آفرینش ادبی مدرسه کانون نویسندگان مکزیک و دکترای ادبیات اسپانیایی و آمریکای لاتین از دانشگاه والنسیای اسپانیا است.
* دیگر ترجمههای مترجم: - اینس روح من/ ایزابل آلنده (موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان) - جزیره زیر دریا/ ایزابل آلنده - اسرار دخمهی جنی/ ادواردو مندوسا - خاطرات زندگی من در کنار چه/ آلیدا مارچدلاتوره - آواز خنیاگران کور/کارلوس فوئنتس - صد غزل عاشقانه/ پابلو نرودا - النا/ لوئیس بریتوگارسیا - سکوت پریهای دریا/ گارسیامورالس - آتش بس/ ماریو بندتی - سفر فیل/ ژوزه ساراماگو.
دوشنبه 15 فروردین ماه 1401* شماره 199، هفته بیست و نهم* شعر
جرأت فردا شدن
سلمان هراتی (1338-1365) علیرغم حیات کوتاهش، تأثیری غیر قابل انکار در جریان شعر انقلاب گذاشت. هراتی شاعری اندیشهپرداز و در مضمونپردازی، نوگراست. او از مشاهده رویدادهای طبیعی به ظاهر ساده و معمولی برای دادن آگاهی و دیدگاه به مخاطب استفاده میکند. از ویژگیهای شعر او پرداختن به موضوعات و مضامین تازه است. این ویژگی سرودههای هراتی را از حالت سرگرمی و تفننی به سمت شعرهای اندیشهای سوق میدهد.
با وجود اینکه طبیعت، بیتالغزل بیشتر اشعار سلمان است و به سبب تجربه زیستی و دلبستگی درونی که به زادگاه خود دارد، بازتاب محیط زندگی شاعر در اشعار وی پربسامد است؛ اما به حق میتوان شعر سلمان را تجلیگاه آرمانهای ایدیولوژیک و ایدههای سیاسی و مذهبی وی برشمرد. شعر برای او تنها به گفتن عاشقانهها و دغدغههای فردی خلاصه نمیشد، هراتی شاعری آرمانگرا بود.
* نمونه هایی از اشعار سلمان هراتی
1. زندگی ساعت تفریحی نیست / که فقط با بازی / یا با خوردن آجیل و خوراک / بگذرانیم آن را / هیچ میدانی آیا / ساعت بعد چه درسی داریم؟ / زنگ اول دینی / آخرین زنگ حساب!
2. وقتی که جنوب را / بمباران کردند / تو در ویلای شمالیات / برای حل کدام جدول بغرنج / از پنجره به دریا نگاه میکردی / بهار میپرسد / که باغ را با کدام چشم تماشا کردی / و آب را چگونه تلاوت کردی / و آگاهی / دستهایت را / برای وجین به مزرعه بردی؟ / تو با چه نیتی به جبهه کمک کردی؟ / و در سبدت برای بهار چه داری؟
3. هراس من این است / فردا که زنگ حساب آمد / با این کمینه چنین خواهند گفت / باید هزار بار با شعلههای آتش دوزخ فروروی / اینت جریمه.
4. من هم می میرم / اما نه مثل غلامعلی / که از درخت به زیر افتاد / پس گاوان از گرسنگی ماغ کشیدند / و با غیظ ساقه های خشک را جویدند / چه کسی برای گاوها علوفه می ریزد؟ / من هم می میرم / اما نه مثل گلبانو ... / من هم می میرم / اما در خیابانی شلوغ / در برابر بی تفاوتی چشمهای تماشا / زیر چرخ های بی رحم ماشین ... / چه کسی سطل های زباله را پر می کند؟
5. دیگران را بگذار! / دل به آفتاب بسپار / نگاه کن چگونه هر بامداد / صبور و سربلند / از شانههای خاکستری صبح بالا می آید / دیگران را بگذار!
6. ما بی تو تا دنیاست دنیایی نداریم / چون سنگ خاموشیم و غوغایی نداریم...
خورشید چشم توست، چشمان تو خورشید / تا نشکفد چشم تو فردایی نداریم...
شمشیرها را گو ببارند از سر بغض/ از عشق ما جز این، تمنایی نداریم.
7. حرف تو به شعر ناب پهلو زده است / آرامش تو به آب پهلو زده است
پیشانی ات از سپیده مشهورتر است / چشم تو به آفتاب پهلو زده است.
8. بیمرگ سواران شب حادثههایید / خورشید نگاهید و در آفاق رهایید
مرداب، کجا فرصت پیدا شدنش هست / آنگاه که چون موج از این بحر برآیید
چون صخره صبوریت شب شیطنت باد / رنجوریتان نیست از این فکر رهایید
در سینهتان زهره صد موج نهفته است / حالی که سبکبارتر از ابر، شمایید
شب تا برسد یاد شما میرسد از راه / در یاد شماییم که آیینه مایید
آن روز نبودیم که این قافله میرفت / با ما که نبودیم بگویید کجایید
ماندیم و نراندیم، نشستیم و شکستیم / رفتید و شنیدیم شهیدان خدایید.
10. شب فرو می افتد / و من تازه می شوم / از اشتیاق بارش شبنم / نیلوفرانه / به آسمان دهان باز می کنم / ای آفریننده شبنم و ابر / آیا تشنگی مرا پایان می دهی؟ / تقدیر چیست؟ / می خواهم از تو سرشار باشم.
11. کنار شب می ایستم / چشم بر شمد سورمه ای آسمان می اندازم / ستاره ها / با نخ نور، گلدوزی شده اند / و من می شنوم زمزمه درختان را: / - چه ملایمت خنکی! / من آبستن یک شکوفه ام / که همین تابستان گلابی می شود. / کنار شب می ایستم / شب از تو لبریز است / من در دو قدمی تو / در زندان فراق گرفتارم.
عنوان کتاب: دری به خانه خورشید
نویسنده: سلمان هراتی
ناشر: انجمن شاعران ایران
تعداد صفحات: 96 صفحه
9. پیش ازتو آب معنی دریا شدن نداشت/ شب مانده بود و جرأت فردا شدن نداشت / بسیار بود رود در آن برزخ کبود / اما دریغ زَهره دریا شدن نداشت / در آن کویر سوخته، آن خاک بی بهار / حتی علف اجازه زیبا شدن نداشت / گم بود درعمیق زمین شانه بهار / بی تو ولی زمینه پیدا شدن نداشت / دل ها اگر چه صاف ولی از هراس سنگ / آیینه بود و میل تماشا شدن نداشت / چون عقدهای به بغض فرو بود حرف عشق / این عقده تا همیشه سر وا شدن نداشت.
* درباره سلمان هراتی:
سلمان هراتی اول فروردین ماه سال 1338 در تنکابن به دنیا آمد. دوران ابتدایی را در روستا گذراند و از سنین نوجوانی با قلم انس گرفت. از همان سنین نوجوانی بدلیل فقر اقتصادی برای گذراندن معاش به شاگردی می پرداخت و همراه با چوپان های محلی (گالش ها) به چوپانی می رفت و از این رهگذر با ترانه های محلی آشنا شد شعر گفتن را از نوجوانی در سال 1355 آغاز کرد. فوق دیپلم اش را در سال 1362 در رشته هنر گرفت و به کار تدریس در یکی از روستاهای تنکابن مشغول شد. نهم آبان ماه سال 1365 در حالی که برای رفتن به سر کلاس و تدریس به یکی از روستاها می رفت در اثر یک سانحه رانندگی از این دنیا پرکشید.
غزل های اجتماعی او معروف است. سلمان با شعر متعهد پیوندی ناگسستنی داشت و از همین روست که صمیمت و خلوص و بی پیرایگی در اشعار او موج می زند. یکی از خصوصیات کاری سلمان این است که با ادبیات ساده، مفاهیم عمیق روحانی را در شعرهایش به خوبی مطرح کرده است.
تخلصی که در شاعری برای خود انتخاب کرد، « آذرباد » بود، به معنای « رهایی جستن». در شعرهایش می توانیم تأثیر سهراب سپهری و فروغ فرخزاد را ببینیم او حتی یکی از شعرهایش را تقدیم به سهراب سپهری کرده بود. دوستی وی با سید حسن حسینی و قیصر امین پور زبان زد است، سید حسن حسینی بعد از مرگ سلمان یکی از بهترین آثار ادبیش یعنی کتاب « بیدل، سپهری و سبک هندی» را تقدیم به او کرد و قیصر امین پور هم کلیات او را منتشر کرد.
خواننده شعرهای سلمان هراتی، در وهله نخست بیش از هر چیز با ایدئولوژی شاعر مواجه می شود. بیشتر اشعارش، مستقیم یا غیر مستقیم به بازگویی جهان بینی، اعتقادات و برداشتهای اجتماعی و سیاسی او می پردازد. سلمان هراتی شعر را برای ادای تعهد اجتماعی و حتی گاه تعهد سیاسی خود می داند.
سلمان هراتی، فرصت زیادی برای شعر سرودن نداشت و آثار فراوانی از نظر کمی از خود به جا نگذاشت. البته او در همین عمر کوتاه 27 ساله اش، آثار ارزشمندی به وجود آورد که هر کدام، جایگاه ویژه ای در ادبیات معاصر به خود اختصاص داده اند. دو مجموعه « از آسمان سبز» چاپ شده در سال 1364 و « دری به خانه خورشید» چاپ شده در سال 1367، کتابهای موفقی است که دربردارنده شعرهای ویژه بزرگسالان سلمان است. همچنین او کتابی به نام « از این ستاره تا آن ستاره » در حوزۀ شعر نوجوان از خود به یادگار گذاشته است.
زبان شعر سلمان هراتی، زبان شعر انقلاب است. او را می توان از تأثیرگذارترین شاعران در حوزه زبان این دوره دانست. کمتر خواننده ای است که در ارتباط برقرار کردن با شعر سلمان به مشکل بیفتد. در شعر او کلمات طوری در کنار هم چیده شده اند که هیچکدام شان برای بقیه غریب نیست. سلمان در شعرهای نو خود ثابت کرده که توانایی بهره گیری از عامیانهترین لغات را دارد.
زنده یاد سلمان هراتی، جزو پانزده شاعر برگزیده بیست سال شعر جنگ است که در سال 1379 معرفی شد. او یکی از شاعران برجسته و توانا در عرصه انقلاب و شعر جنگ است که خیلی زود انقلاب را درک و آن را در اشعارش منعکس کرد. شعر سلمان، سرشار از عشق، ایمان و خلوص است که ارزشهای بی بدیل هویت انسانی را نشان می دهد.
زنده یاد هراتی، شاعری متعهد است که این تعهد را در بیشتر شعرهایش می توان دید. او آگاهی و بصیرت اجتماعی را در شعرهایش به مخاطبانش می آموزد، توطئه دشمنان را یادآوری میکند و به خواننده هشدار می دهد. سلمان در عین حال از لحظههای خلوت شاعرانه به هیچ وجه نمی گذرد و آن را به همه این هیاهوها و جنجالها ترجیح می دهد نگاه معنوی به موضوعات اجتماعی، در شعر سلمان هراتی به اوج خود می رسد.این نوع نگاه، شعر سلمان را سرشار از امید و بشارت کرده است. او در شعرهایش به مردم آینده ای درخشان را نوید می دهد. این بشارت و امید از سرچشمه باوری است که سلمان به انقلاب اسلامی دارد.
زنده یاد سلمان هراتی، شاعر سادگی ها، زیباییها و طبیعت است. اساساً نگاه سلمان به دنیای امروز، نگاهی است آمیخته با نکوهش مدرنیته و غرب گرایی و ستایش انسانیتی که در بیشتر موارد، بر پایه باورهای دینی استوار است.
زنده یاد سلمان هراتی، فرزند روستاست و فقر و رنج را با تمام وجود حس و با آن زندگی کرده است. از این رو، بهتر از هر کس می تواند چهره درد و رنجی را که بر روستاییان فقیر این مرز و بوم رفته، ترسیم کند. بر این اساس است که هرگاه به شرح چنین چهره ای می پردازد، شعرش سراسر بغض و اندوه میشود و حتی دیگر آن نوید و بشارتی که در دیگر شعرهای اجتماعی وی می بینیم به چشم نمی آید.
* آثار منتشر شده از سلمان هراتی
1- از این ستاره تا آن ستاره، 1367، ناشر: حوزه هنری. 2- دری به خانه ی خورشید (مجموعۀ شعر)، 1367، ناشر: سروش.
3- از آسمان سبز (مجموعۀ شعر)، 1368، ناشر: حوزه هنری. 4- گزیدۀ ادبیات معاصر 2 (مجموعۀ شعر)، 1378، ناشر: نیستان.
5- مجموعۀ کامل شعرهای سلمان هراتی، 1380 ، ناشر: انجمن شاعران ایران.
دوشنبه 8 فروردین ماه 1401* شماره 192، هفته بیست و هشتم* شعر
ادای احترام به شگفتی ها و شادی های طبیعت
مایوزومی مادوکا که یکی از هایکونویسان مشهور ژاپنی است و موفق شده تا جوایز معتبری را هم از آن خود کند، در مقدمه کتاب کیمونوی بهاری؛ گزیده هایکوی زنان ژاپنی درباره هایکو نوشته است و اطلاعات مفیدی را در اختیار مخاطبانش قرار داده است:
«هایکو کوتاهترین شعر جهان است (فقط در هفده هجا) و نمایهای از زیباشناسی مردم ژاپن به شمار میرود که عشق به طبیعت، فلسفه، تفکر و احساسات آنها را نیز در خود دارد. هایکو به مردم اختصاص دارد و همینطور به پرندهها، گلها و دیگر موجوداتی که با آنها مواجه میشویم. پس عجیب نیست اگر گاهی اوقات میبینیم که هایکو به عنوان ادات معاشرت (سلام، خداحافظ و حتی تشکر) به کار میرود.
هایکوی «شکوفهی گیلاس» نوعی نامه تشکر است از اینکه درخت توانسته زمستان سخت و طولانی را تحمل کند و در بهار ما را شاد سازد. به همین طریق، لذتهای گذرا با تماشای درخت گیلاسی که سنگین از شکوفه است میتواند در قالب هایکو جاودان بماند.
نوشتن هایکو نوعی ادای احترام است به شگفتیها و شادیهای طبیعت. شکوفههای گیلاس، که باشو چند قرن پیش در بارهی آنها نوشته، برای همیشه در هایکوهای او میدرخشند. فرم هایکو، در فضای خالی لابهلای خطوط و کلمات خود، ناگفتههای بسیاری را میگنجاند و این سکوت آنقدر شیواست که در جنبه های مختلف فرهنگ ژاپنی به چشم میخورد.
برای رسیدن به درکی کامل فرهنگ ژاپنی، نهتنها باید لابهلای خطوط را بخوانید بلکه این فضاها را باید ببویید و احساس کنید و حتی خودتان جاهای خالی را پر کنید. خواننده باید بتواند با تجربهاش مکث ها را بخواند و فضاهایی را که نویسنده خالی گذاشته، برای خود متجلی و بازسازی کند. بنابراین هایکو پیوند میان خواننده و نویسنده است. اغلب گفته میشود که هایکو نمیتواند غنیتر و عمیقتر از شخصی باشد که آنرا خلق کرده است. بر همین اساس، خوانندهای که تجربهاش در زندگی محدود است، نمیتواند احساسش را بهطور عمیق با دیگران سهیم شود. ناگفتههای لابهلای خطوط هایکو (و لابهلای کلمات آن) است که باعث میشود با عمیقترین احساسات و اندیشههای شاعر ارتباط برقرار کنیم.»
* بخشی از کتاب کیمونوی بهاری؛ گزیده هایکوی زنان ژاپنی
هایکو سهخطی و هفدههجایی (5،7،5) است و در سرایش آن باید از فصلواژه استفاده شود. فصلواژه، معادلی است برای نمایش حساسیت و علاقهی مردم ژاپن به تغییر فصول و البته نشان میدهد که به فرم احترام میگذارند. این تعلقات نه تنها در هایکو بلکه در جنبههای دیگر فرهنگ سنتی ژاپن نیز به چشم میخورد. خود فصلواژه نشاندهندهی فصل است و مبتنی بر تفکری است که ژاپنیها آن را یکی شدن کامل با طبیعت مینامند. برای مثال، «تماشای شکوفههای گیلاس»، «تماشای شبتابها»، و «تماشای برگریزان پاییزی» از جمله سرگرمیهای فصلی ژاپنیهاست.
فصلواژههای زیادی برای توصیف کوهها هست. برای مثال در بهار میگویند: «تپهها لبخندزنان». و این به جنبشهای زندگی طبیعت برمیگردد مانند شکوفهدهی، باز شدن غنچهها، گلهای پر از شکوفه و آواز پرندگان.«در تابستان کوهها چکه میکنند». با تنپوش نویی از برگ سبز درختان آنقدر سرشار از زندگی میشوند که انگار آب از آنها جریان مییابد. و «در پاییز کوهها قرمز و طلایی میشوند». افراها به رنگ قرمز روشن درمیآیند و دیگر درختان زرد و قهوهای میشوند. انگار کوهها خودشان را میآرایند و صورتشان سرخ میشود.وقتی برگهای درختان در پاییز و زمستان میریزد، ساکت میمانند و کوهها انگار به خواب میروند.
عنوان کتاب: کیمونوی بهاری؛ گزیده هایکوی زنان ژاپنی
مترجم: معصومه فخرایی
ناشر: انتشارات پرنده
تعداد صفحه: 148 صفحه
با شخصیت بخشیدن به طبیعت احساس نزدیکی بیشتری به طبیعت به وجود میآید. کوه در هنگام بهار، خندان به نظر میرسد انگار میخواهد لذت ناشی از تحمل و غلبه بر سرمای زمستان سخت را با ما شریک شود. به طور سنتی ژاپنیها به شدت تحت تاثیر تغییرات فصلی بودهاند و این تغییرات با سبک زندگیشان در آمیخته است.
در اوایل بهار منتظر اولین شکوفهها هستیم و در اوایل تابستان از رقص شب تابها لذت میبریم. در گرمای تابستان با آویختن زنگولهای به پنجره به صدای نسیم گوش میدهیم. پاییز فصل ستودن ماه کامل، رنگهای پاییزی و آواز جیرجیرکهاست و زمستان، برفی یکدست سپید را همراه میآورد. تقدیر از این تغییرات فصلی هرچند در توکیو و دیگر شهرهای مدرن کمتر شدهاست اما هنوز در بخشهای قدیمی کشور مثل کیوتو (پایتخت قدیمی)، جزئی از زندگی روزانهی مردم است.
فصلواژهها از چنین علایق و نزدیکیهایی به طبیعت گرفته میشود. فصلها همیشه میآیند و میروند. حتی در طول تحولات اجتماعی مانند جنگ، ماه تمام، مرتب طلوع میکند و درخت گیلاس همیشه در بهار شکوفه میدهد. ژاپنیها با این تغییرات زندگی میکنند و این شادی و غم را که حاصل تغییر فصلهاست با هم شریک میشوند.
فصلواژهها احساسات، شادمانی، درد، اشک و حتی ارزشها و منظر زیباشناسانه را در خود دارند. این راز هایکویی عمیق با هفده هجاست. هجای 5،7،5 به هایکو آهنگی خاص میبخشد.
*دیگر آثار مترجم:- چگونه پیدایت کردم (مجموعه هایکو)
دوشنبه 1 فروردین ماه 1401* شماره 185، هفته بیست و هفتم* شعر
حال بهاری
این کتاب خاطرات و بهاریه های این شاعر در طول سال های مختلف است که به گفته او در نشریاتی چون: دنیای سخن، گزارش فیلم و مجله فیلم درباره بهار و خاطرات بهار نوشته است و بعد از سال ها آن ها را گردآوری کرده است. یک کتاب لطیف و شاعرانه برای وقتهایی که خیلی خوشحالیم، خیلی ناراحتیم، یا چیزی بیشتر از زندگی روزمره می خواهیم به دادمان می رسد. می خواهیم به سراغ یک کتاب زیبا از احمدرضا برویم که می تواند حالمان را بهاری کند.
کتاب “بهاریه” نوشته احمدرضا احمدی است که در آن دلنوشته های این نویسنده از سال های قدیم تا اخیر یکجا جمع شده اند. در کتاب بهاریه، احمدرضا احمدی از دوران کودکی خود، زندگی شخصی اش و اتفاقاتی که حول شعرها و نوشته هایش می افتد برایمان صحبت می کند. گاهی اوقات فکر می کند کتاب داستان یا کتاب شعری را دارید می خوانید، و گاهی اوقات هم فکر می کنید دارید زندگینامه یک نویسنده مطرح را می خوانید. کتاب بهاریه کتاب سبک و مختصری است که طراحی جلد، طراحی صفحه و رنگ بندی فوق العاده شادی دارد. اگر به دنبال یک کتاب سبک و لطیف با دیدی شاعرانه به دنیا هستید، باید بدانید کتاب های احمدرضا احمدی از بایدها دنیای شعر معاصر ایرانی هستند.
* درباره احمدرضا احمدی:
احمدرضا احمدی (زاده 30 اردیبهشت 1319 در کرمان) شاعر و نمایشنامهنویس و نقاش ایرانی است. آشنایی عمیق او با شعر و ادبیات کهن ایران و شعر نیما دستمایه ای شد تا حرکتی کاملاً متفاوت را در شعر معاصر آغاز و پیریزی کند. از بیست سالگی به طور جدی به سرودن شعر پرداخت. وی نخستین مجموعه شعرش را با عنوان طرح در سال 1340 منتشر کرد که توجه بسیاری از شاعران و منتقدان دهه 40 را جلب کرد. وی همچنین آثاری در ادبیات کودک و نوجوان دارد. احمدی در سال 1343 به همراه نادر ابراهیمی، اسماعیل نوری علاء، مهرداد صمدی، محمدعلی سپانلو، بهرام بیضایی، اکبر رادی، جعفر کوشآبادی، مریم جزایری و جمیله دبیری گروه طرفه را با هدف دفاع از هنر موج نو تأسیس کرد. انتشار دو شماره از مجله طرفه و تعدادی کتاب در زمینه شعر و داستان از فعالیتهای این گروه بوده است. در سال 1385 احمدی به عنوان شاعر برگزیده، پنجمین دوره اهدای جایزه شعر بیژن جلالی انتخاب شد. وی در سال 1388 نامزد دریافت جایزه هانس کریستین اندرسن شد.
عنوان کتاب: بهاریه
نویسنده: احمدرضا احمدی
ناشر: انتشارات حوض نقره
* دیگر آثار احمد رضا احمدی
* در قلمرو شعر
- «جای پای عاشقان در برف مانده است شعر و نقاشی»، نشر چلچله - «نمایشنامههای شاعر در چهار جلد»، نشر چلچله - «به سوی تو میآیم»، سرزمین اهورایی - «دری به سوی دریا»، کتابسرای نیک - «بدون دریا از قایق مینویسم»، نشر چلچله - «قطار از ریل خارج شد»، نشر چلچله - «آوازخوان آوازش را در باران تا سپیده ادامه داد»، نشر چلچله. - بر دیوار کافه، نشر ثالث - «لیوان شکسته»، انتشارات فصل پنجم - «به خاطر غنای این اندوه دستان ما را بگیر»، نشر مشکی - میوهها طعم تکراری دارند، نشر ثالث - «میگویند بیرون از این اتاق برف میبارد»، نشر نیماژ - یادگار عشق و حرمان مدام، نشر ثالث. - «از بارانی که دیر بارید»، نشر ثالث. - «دفترهای واپسین، دفتر هفتم/ به رنگ آبی نیلی»، انتشارات کتاب نشر نیکا - «دفترهای واپسین، دفتر ششم/ به رنگ آبی دریا»، انتشارات کتاب نشر نیکا - «دفترهای واپسین، دفتر پنجم/به رنگ آبی آسمان»، انتشارات کتاب نشر نیکا - «دفترهای واپسین، دفتر چهارم/ به رنگ سبز»، انتشارات کتاب نشر نیکا - «دفترهای واپسین، دفتر سوم/ به رنگ زرد»، انتشارات کتاب نشر نیکا - «دفترهای واپسین، دفتر دوم/ به رنگ پرتقالی»، انتشارات کتاب نشر نیکا - «دفترهای واپسین، دفتر اول/ به رنگ آبی»، انتشارات کتاب نشر نیکا - «میوهها طعم تکراری دارند»، نشر ثالث - «دفترهای سالخوردگی (دفتر هفتم)، میخواستم روزی گریه کنم: سیب سرخ»، نشر چشمه - «دفترهای سالخوردگی (دفتر ششم)، روزی که ما سوار قطار شدیم: هوا ابری بود» نشر چشمه - «دفترهای سالخوردگی (دفتر پنجم)، در انتهای کوچه در باران شمع را روشن میکنیم: تنهایی»، نشر چشمه - «دفترهای سالخوردگی (دفتر چهارم)، به درخت انار رسیدم انارها شکسته بودند: عشق»، نشر چشمه - «دفترهای سالخوردگی (دفتر سوم)، پس از فراغتهای مدام: نیستی»، نشر چشمه - «دفترهای سالخوردگی (دفتر دوم)، چترهای کهنه در باران باز نمیشدند: حرمان»، نشر چشمه - «دفترهای سالخوردگی (دفتر یکم)، در این کوچهها گُلِ بنفشه میروید: باران»، نشر چشمه - «احمدرضا احمدی از ایوان خانهشان فرار کرد»، نشر نظر - «مژدگانی به یابنده احمدرضا احمدی»، نشر نظر - «پسرکی به نام احمدرضا احمدی گم شدهاست»، نشر نظر - «در به در به دنبال احمدرضا احمدی»، نشر نظر - «هزار اقاقیا در چشمان تو هیچ بود»، نشر چشمه (چاپ اول توسط نشر ماهریز) - «همه شعرهای من»، نشر چشمه - «روزی برای تو خواهم گفت»، نشر ثالث - «چای در غروب جمعه روی میز سرد میشود»، نشر ثالث - «ساعت10 صبح بود»، نشر چشمه - «عزیز من»، نشر افکار - «یک منظومه دیریاب در برف و باران یافت شد»، نشر ماهریز - «عاشقی بود که صبحگاه دیر به مسافرخانه آمده بود»، نشر سالی - «از نگاه تو زیر آسمان لاجوردی»، سازمان همگام - «ویرانههای دل را به باد میسپارم»، نشر زلال - «لکهای از عمر بر دیوار بود»، نوید شیراز - «قافیه در باد گم میشود»، پاژنگ - «هزار پله به دریا ماندهاست»، نشر نقره - «نثرهای یومیه»، ناشر: احمدرضا احمدی - «ما روی زمین هستیم»، انتشارات زمان - «من فقط سفیدی اسب را گریستم»، دفترهای زمانه - «وقت خوب مصائب»، انتشارات زمان - «روزنامه شیشهای»، انتشارات طرفه - «طرح»، ناشر: احمدرضا احمدی.
* شعر و قصه برای کودکان
- «ناگهان چراغها روشن شدند» با تصویرگری احسان عبداللهی، نشر نظر - «عروس و داماد زیر باران» با تصویرگری نگین احتسابیان، نشر نظر - «در یک شب مهتابی که شب چهاردهم ماه بود»، - «کبوتر سفید کنار آینه» با تصویرگری علیرضا گلدوزیان و گرافیک کورش پارسا نژاد. - «باز هم نوشتم صبح، صبح شد» با نقاشی لیلا یوسفی، نشر شباویز - «بهار بود» با نقاشی شراره خسروانی، نشر شباویز - «شب روز اول و صبح روز هفتم»، با نقاشی محمدرضا لواسانی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان - «پسرک تنها روی برف» با نقاشی مریم مبصری، فرهنگ گستر - «برف هفت گل بنفشه را پوشاند» با نقاشی مریم مبصری، فرهنگ گستر - «نوشتم باران، باران بارید» با نقاشی علی مفاخری، نشر شباویز - «نشانی» با نقاشی شراره خسروانی - «روزی که مه بیپایان بود» با نقاشی شراره خسروانی - «رنگینکمانی که همیشه رخ نمیداد» با نقاشی محمدعلی بنیاسدی - «در باغچه عروس و داماد روییده بود» با نقاشی مرجان وفاییان - «اسب و سیب و بهار» با نقاشی کریم نصر - «شب یلدا قصه بلندترین شب سال»، با نقاشی فرح اصولی - «خواب یک سیب، سیب یک خواب» با نقاشی ابوالفضل همتی آهویی - «در بهار خرگوش سفیدم را یافتم» با نقاشی نفیسه ریاحی - «حوض کوچک، قایق کوچک» با نقاشی نفیسه شهدادی - «خرگوش سفیدم همیشه سفید بود» با نقاشی فرح اصولی - «در بهار پرنده را صدا کردیم، جواب داد» با نقاشی فرح اصولی - «روزهای آخر پاییز بود» با نقاشی فرح اصولی - «عکاس در حیاط خانه ما منتظر بود» با نقاشی نسرین خسروی - «نوشتم باران، باران بارید» با نقاشی فردوس ابراهیمیفر - «تو دیگر از این بوته هزار گل سرخ داری» با نقاشی فردوس ابراهیمیفر و مینا ضرابی - «هفت روز هفته دارم» با نقاشی محمدرضا دادگر - «هفت کمان هفترنگ» با نقاشی هوشنگ محمدیان - «من حرفی دارم که فقط شما بچهها باور میکنید»، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان. - «مزرعه گلهای آفتابگردان»، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان - «ناگهان چراغها روشن شدند»، نشر نظر - «مسافران هواپیمای سفید رنگ»، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان - «دخترک ماهی تنهایی»، نشر نظر - «پسرک و دوازده ماه سال»، نشر نظر. - «پسرک دریا را نگاه کرد و گفت»، نشر نیستان. - «دیگر در خانه پسرک هفت صندلی بود»، تصویرگر: راشین خیریه، نشر چشمه - «قصههای پدربزرگ»، تصویرگر: عطیه مرکزی، افق - «در باغ بزرگ باران میبارید»، افق - «دخترک ماهی تنهایی»، تصویرگر: نازنین عباسی، نشر نظر. - پروانه روی بالش من به خواب رفته بود، نشر نظر. - سفر، تصویرگر: ناهید کاظمی، نشر ثالث - پروانه روی بالش من به خواب رفته بود، تصویرگر: لیدا طاهری، نشر نظر - باران دیگر نمیبارید، تصویرگر: ماهی تذهیبی، نشر نظر. - این همه بادکنکهای رنگی، نشر نظر.
* نثر: - حکایت آشنایی من، نشر ویدا، نثرهایی درباره فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، فیروز شیروانلو، مهدی اخوان ثالث، ابراهیم گلستان، مرتضی ممیز، مهدی خالدی، بیژن جلالی، آیدین آغداشلو، سهراب شهید ثالث، کیومرث صابری، مسعود کیمیایی و…
* رمان: 1395 - از پنجره مسافرخانه، انتشارات کتاب سرای نیک،
* سایر آثار و فعالیت ها
- شعر خوانی در آلبوم موسیقی دور تا نزدیک ساخته هوشنگ کامکار. - شعرخوانی شعرهای خود شاعر در سلسله آلبومهایی به نام صدای شاعر، انجمن شاعران ایران - داور جشنواره 20 سال شعر و قصه کودک - داور نخستین جشنواره موسیقی پاپ در ایران - شعر خوانی در آلبوم ابیات تنهایی ساخته فریبرز لاچینی، دکلمه اشعار سهراب سپهری - شعر خوانی در آلبوم در شب سرد زمستانی ساخته فریبرز لاچینی و آواز محمد نوری، دکلمه اشعار نیمایوشیج - دکلمه اشعار سهراب سپهری در آلبومی به نام در گلستانه (با صدای شهرام ناظری) - خواندن اشعار قیصر امین پور در آلبومی به نام فاصله - خواندن اشعار حافظ در آلبومی به نام شرح شوق با همکاری ژاله علو - شعرخوانی شعرهای خود در آلبومی تحت عنوان «دوستت دارم» با موسیقی کارن همایونفر - آوای باربد
دوشنبه 23 اسفند ماه 1400* شماره 178، هفته بیست و ششم* شعر
انتظار در نگاه هفتاد شاعر معاصر
این مجموعه شامل گزیده ای است از اشعار هفتاد شاعر معاصر با موضوع انتظار. از ویژگی های این مجموعه اول، دقت در معیارهای کیفی انتخاب شعر و دوم تفکیک اشعار مهدوی با توجه به ریزموضوعاتی است که در کنار یکدیگر می توانند نمایش دهنده فرهنگ انتظار از زوایای مختلف در ادبیات معاصر باشند.
این ریز موضوعات عبارتند از:
میلاد منجی / پیوند بهار و انتظار / انتظار عارفانه / دنیای پس از ظهور / موعود امت ها / نجوای منتظران / شعر اعتراض / تکلیف منتظران / پیوند انتظار و با دیگر موضوعات دینی / اشعار کوتاه.
* بریده کتاب(1):
طلوع می کند آن آفتاب پنهانی / ز سمت مشرق جغرافیای عرفانی
دوباره پلک دلم می پرد نشانه ی چیست؟ / شنیده ام که می آید کسی به مهمانی
کسی که سبزتر است از هزار بار بهار / کسی شگفت کسی آن چنان که می دانی
کسی که نقطه ی آغاز هرچه پرواز است / تویی که در سفر عشق خط پایانی
تویی بهانه ی آن ابرها که می گریند / بیا که صاف شود این هوای بارانی
تو از حوالی اقلیم هرکجا آباد / بیا که می رود این شهر رو به ویرانی
کنار نام تو لنگر گرفت کشتی عشق / بیا که یاد تو آرامشی است طوفانی
عنوان کتاب: آمدنت
گردآورنده کتاب: یوسف رحیمی، حسن بیاتانی
ناشر: پنج دری
تعداد صفحات: 287 صفحه
* بریده کتاب(2):
گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی / از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی
گاهی اگر در چاه مانند پدر آه / اندوه مادر را حکایت کرده باشی
گاهی اگر زیر درختان مدینه / بعد از زیارت استراحت کرده باشی
گاهی اگر بعد از وضو مکثی کنی تا / آیینه یی را غرق حیرت کرده باشی
در سال های سال دوری و صبوری / چشم انتظاری را شفاعت کرده باشی
حتی اگر بی آن که مشتاقان بدانند / گاهی نمازی را امامت کرده باشی
یا در لباس ناشناسی در شب قدر / از خود حدیثی را روایت کرده باشی
یا در میان کوچه های تنگ و خسته / نان و پنیر و عشق قسمت کرده باشی
پس بوده یی و هستی و می آیی از راه / تا حق دل ها را رعایت کرده باشی
پس مردمک های نگاه ما عقیم اند / تو حاضری بی آن که غیبت کرده باشی!
* بریده کتاب(3):
چه روزها که یک به یک غروب شد، نیامدی / چه اشک ها که در گلو، رسوب شد نیامدی
خلیل آتشین سخن، تبر به دوش بت شکن / خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی
برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم، نه / برای عدهای، ولی چه خوب شد نیامدی
تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام / دوباره صبح، ظهر، نه، غروب شد نیامدی
دوشنبه 15 اسفند ماه 1400* شماره 171، هفته بیست و پنجم* شعر
پایتخت شعر خاورمیانه
عکسها در همیشه تاریخ روایتگران و قصهگویان صادق و روراستی بودند که همهچیز را آنطور که باید و شاید نشان دادند و روایت کردند. حالا اینبار عکسها شانهبهشانهی شعرها در کوچهپسکوچههای استانبول به راه افتادهاند تا روایت جدید و تازهای با کلمه و تصویر از استانبول رقم بزنند. شهر یک نفره عنوان کتابی است که چنین روایتی از استانبول، این شهر دلانگیز ارائه میکند. کتاب تصویری «شهر یک نفره: استانبول را گوش میکنم با چشمان بسته» مجموعهای از عکسهای «مصطفی سون» عکاس اهل ترکیه و «روزبه روزبهانی» عکاس ایرانی است که همراه با شعرهایی از شاعران مطرح ترکیهای به انتخاب و ترجمه «سیامک تقیزاده» منتشر شده است.
* در مقدمه کتاب شهر یک نفره آمده است:
استانبول، پایتخت شعر خاورمیانه است. شعری که بغض خاموش بغداد و دمشق و بخاراست. استانبول، شهر مردان سیگاربهلب و تسبیحبهدستی است با ابروهای به بالا تاب خورده و موهای اتوکشیده و براق که وقتی بارانیشان را روی شانههایشان میاندازند، در قهوهخانههای قدیمی کنار خیابان به خواب میروند و معشوقههای منتظرشان را فراموش میکنند.
* نحوه همکاری عکاس ایرانی و ترک در تهیه این کتاب:
روزبهانی درباره همکاریاش با مصطفی سون و سیامک تقیزاده در این کتاب شعر و عکس میگوید: «چند سال بود که سیامک تقیزاده روی ترجمه شعرهای ترکی استانبولی به فارسی کار میکرد. در این میان صحبتهایی درباره شعرهایی مطرح شد که به شهر استانبول مربوط بودند و به این نتیجه رسیدیم که میتوانیم یک مجموعه شامل عکس و شعر با موضوع استانبول منتشر کنیم. من بیش از 10 بار به شهر استانبول سفر کرده و در زمانهای مختلف، از این شهر عکس گرفتهام. پس از گفتوگو با آقای تقیزاده نیز چهاربار دیگر به این شهر رفتم، تا با خواندن شعرهای کتاب، عکسهایی که میخواهم بگیرم در ذهنم شکل بگیرد؛ عکسهایی که با حالوهوای کلی کتاب مربوط باشند.
عنوان کتاب: شهر یک نفره
نویسنده: سیامک تقی زاده
ناشر: نشر چشمه
تعداد صفحات: 113 صفحه
سپس آقای تقیزاده با مصطفی سون در اینباره گفتوگو کرد و ما در استانبول با هم قرار ملاقات گذاشتیم. من و آقای سون صحبت کردیم و عکسهای یکدیگر را دیدیم. قرار شد این کار را بهصورت سه نفره انجام دهیم و شامل عکسهای من و مصطفی سون از شهر استانبول و نیز انتخاب و ترجمه اشعار ترکی توسط سیامک تقیزاده باشد.»
* درباره مصطفی سون: مصطفی سون متولد 1974 میلادی در شهر سیواس ترکیه، از سال 1995 در روزنامه صبح ترکیه به عنوان عکاس خبری مشغول به کار شد و در روزنامههای حریت، یکشنبه و ملیت کار کرد و در نهایت در روزنامهی آکشام عکاسی خبرنگاری را خاتمه داد. سون پس از استعفا از روزنامه آکشام، در زمینهی عکاسی خیابانی که خودش آن را «شاهدی برای زندگی» مینامد، به عنوان یکی از مهمترین و بهترین عکاسان ترکیه خود را مطرح کرد.
پس از نمایشگاههای گروهی متعددی که با عکاسان معتبر برگزار کرده بود، در سال 2013 اولین نمایشگاه انفرادیاش را تحت نام تک در معرض دید علاقهمندان گذاشت. مصطفی سون دو کتاب از طرف نشر انقلاب که از قدیمیترین ناشرین ترکیه به شمار میرود، به چاپ رسانده است. اولین کتابش که شامل عکسهای اینستاگرامش میشود با نام «اینستانبول» در ماه مارچ سال 2014 منتشر شد و کتاب دومش با نام «عکاسی خیابانی» که حاوی مطالبی جهت علاقهمندان عکس خیابانیست در ماه می سال 2014 منتشر شد.
* درباره روزبه روزبهانی: روزبه روزبهانی، عکاس ایرانی، متولد 1359 تهران است. رشته دانشگاهی او گرافیک است و بهصورت جدی عکاسی را دنبال میکند. او در 20 نمایشگاه انفرادی و گروهی در ایران و خارج از ایران شرکت کرده است. روزبهانی عکسهایش را در شبکه اجتماعی عکس اینستاگرام به اشتراک میگذارد و بیش از 55هزار دنبالکننده دارد. مصطفی سون، عکاس ترک متولد 1974 میلادی در شهر سیواس ترکیه است. او در زمینهی عکاسی خبری و خیابانی فعالیت داشته و در زمینه عکاسی خیابانی که خودش آن را «شاهدی برای زندگی» مینامد، خود را بهعنوان یکی از مهمترین و بهترین عکاسان ترکیه مطرح کرده است.
در این کتاب می خوانیم: «زیر بارانهای این شهر/ قدم زده و کشتیهای باری را نگاه میکنم/ که در بندر لنگر انداختهاند/ زیر لب ترانههایی زمزمه میکنم/ این شهر، پسکوچههای زیادی دارد/ کوچههایی که هزاران هزار نفر/ از آن در حال گذرند»
* درباره نویسنده کتاب:
«سیامک تقیزاده» در سال 1363 در شهرستان میاندوآب به دنیا آمد و در حال حاضر دانشجوی دکترای بیوتکنولوژی کشاورزی در دانشگاه اژه ازمیر در کشور ترکیه است. او علاوه بر سرودن شعر، حدود دو سال است که به صورت حرفهای ترجمه ادبی انجام میدهد.
دوشنبه 9 اسفند ماه 1400* شماره 164، هفته بیست و چهارم* شعر
هزار غزل پیش کش حضرت رسول
این کتاب، مجموعهای است از غزلیات عرفانی که همگی در مدح و منقبت حضرت محمد صلی الله علیه و آله سروده شده است. منصور حافظ در دیوان خود، در حدود هزار غزل گفته و در همه آنها با نام و یاد و خیال شاه انبیا و سلطان اولیا، محمد مصطفی صلی الله علیه و آله عشقبازی کرده است.
یک نعت چنین کسی ندارد / تو بیشتر از هزار داری
او سخنی را سخن میداند که نعت رسول اللّه صلی الله علیه و آله باشد. او کلامی را کلام میداند که در مناقب آل طه گفته شده باشد:
سخن که وصف محمد بود، سخن باشد / سخن که نعت و مناقب بود، حسن باشد
سخن که وصف حبیب است، جوهر کافی است / سخن که نعت بود، لؤلؤ عدن باشد
شاعر در سراسر دیوان خود، خود را درویشی توصیف میکند که دنبالهرو و شیعه پیامبر و آل او است:
ز من مپرس که منصور کیست، درویش است / که گرد آل عبا از پی عطا گردد
* درباره شاعر
نام این شاعر گمنام در هیچ یک از تذکرههای شاعران فارسی زبان نیامده و هیچ رد و نشانی از این شاعر عظیم الشأن قرن نهم در کتابها یافت نشده است. لاجرم مصحح کتاب، به وسیله شعر خود او به شرح احوال و روزگارش پرداخته است:
اول اینکه او شیرازی است و از ظلم و جور حاکمان خطه شیراز در قرن نهم به خاندان عصمت و طهارت شکوه و شکایت میکند. دیگر آنکه، همچنان که از نامش پیداست، حافظ قرآن کریم بوده است. دیگر اینکه به همجواری حضرت میر سیداحمد معروف به شاهچراغ، برادر امام رضا(ع) افتخار میکند: بهشت باقی ای منصور و عمر جاودان دریاب / مزار احمد موسی رضا شاه جهان دریاب
منصور حافظ در بیشتر غزلیات خود از ابیات و مصادیع حافظ شیرازی استفاده کرده است. هم کلام خود را با کلام خواجه زینت داده و هم کلام او شرح گونهای است بر ابیات خواجه شیراز.
از برحق آمدهای مرحبا / شاه اوالعزم و رسول خدا
هر که رضای تو طلب کرد یافت / روضه رضوان و لقا و رضا
منزل خوف است سرای جهان / کعبه کوی تو مقام رجا
گر تو به سویش نظری افکنی / آمده آیینه به روی صفا
هم دهنت چشمه آب حیات / هم نفست همدم باد صبا
در سرِ زلفت زده دست امید / دامنِ فضلت نکند دل رها
در تو رسد جان به ثبات قدم / هست طریق تو طریق وفا
ساقی کوثر که حریف تو شد / خورده ز جام تو شرابِ بقا
فیض علی را رضی اللّه عنه / دیدهام از احمد موسی رضا
سلطنت باطنی و گنج فقر / یافتهام از کرم مرتضا
پیروی عترت او میکنم / در ره دین از کشش مصطفا
دعوت منصور شود مستجاب / چون ببرد نام تو وقت دعا
عنوان کتاب: دیوان منصور حافظ
به کوشش: سید احمد بهشتی شیرازی
ناشر: انتشارات روزنه
تعداد صفحات: 540 صفحه
دوشنبه 2 اسفند ماه 1400* شماره 157، هفته بیست و سوم* شعر
شاعر دست نیافتنی زمان خویش
کتاب حاضر، ضمن مروری بر شعر فلسطین، به معرفی این شاعر بزرگ «سمیح القاسم» و نقش انکارناپذیر وی در آفاق ادبی این کشور و حرکت مقاومت میپردازد و نمونههایی از اشعار وی را ارائه میکند. مؤلف ابتدا به بررسی تقسیمبندیهای شعر فلسطین و ابعاد شعر مقاومت و تأثیر آن در انتفاضه فلسطین و شعر فولکور پرداخته و در ادامه به زندگینامه و آثار «سمیح القاسم» پرداخته است. مؤلف همچنین بیان میدارد که شاعران فلسطینی نقش انکارناپذیری در مبارزات مردم خود بر عهدهدارند و گاه در جبهههای نبرد یا به دست جوخههای ترور صهیونیستها، جان خویش را بر سر آرمانهایشان از دست میدهند.
سمیح القاسم، شاعر بزرگ فلسطینی با وجود فشار، زندان و تبعیدهای مکرر حاضر نشد از سرزمین خویش خارج شود.
توانمندی در به کار گرفتن واژگان و معنی پردازی ها و تصویرسازی های جدید از آن، تنوع اسلوب های شعری، اجرای گفت و گوی اندیشه ها، گستردگی خیال، استفاده از ساختار نمایشی قصاید، و سهل و ممتنع بودن عبارات، او را در زمره شاعران دست نیافتنی زمان خویش قرار داده است .
کتاب " سمیح القاسم و شعر معاصر فلسطین" در دو بخش به نگارش درآمده است. بخش اول این اثر نگاهی بر شعر معاصر فلسطین دارد و با تقسیم بندی شعر فلسطین به 5 بخش سنت گرایی، توافق جریان سنت گرایی و رمانتیسم، ظهور مکتب رمانتیسم، زبان شعر و خصایص ملی- مردمی و نهضت شعری جدید ، ابعاد مختلف شعر فلسطینی را مورد واکاوی قرار می دهد. بخش دوم کتاب به جریان زندگی سمیح القاسم این شاعر بزرگ و نقش انکارناپذیر وی در آفاق ادبی این کشور می پردازد و حرکت مقاومتی وی را در زمینه شعر و ادبیات بررسی می کند.
* سمیح القاسم که بود؟:
(11 مه 1939- 19 اوت 2014) یک شاعر، نویسنده و روزنامهنگار اهل فلسطین بود که در کنار محمود درویش، یکی از دو شاعر بزرگ فلسطینی قرن بیستم شناخته میشد. شعرهای وی به زبان های مختلفی چون انگلیسی، آلمانی، ایتالیایی ، ژاپنی، فرانسوی و... ترجمه شده است. القاسم جوایز بسیاری را در حوزه شعر کسب کرده است که ازآن جمله می توان به جایزه شعر در اسپانیا، فرانسه، مصر اشاره کرد.
شعرهای القاسم درباره مقاومت مردم فلسطین، وفاداری آنان به سرزمین مادری و هویت عربیشان است. دو قصیده «به پیش بیایید» و «راست قامت گام برمیدارم» از مهمترین سروده های القاسم است. بسیاری از اشعار القاسم دستمایه خوانندگان و آهنگسازان خوش ذوق فلسطینی و دیگر کشورهای عربی در سرودهای مقاومت شده است.
سمیح القاسم بیش از شصت کتاب در قالب شعر و داستان و نمایشنامه و ترجمه، به یادگار گذاشتهاست. آثار کامل سمیح القاسم به زبان اصلی عربی در هفت مجلد بزرگ منتشر شده و بسیاری از شعرها و کارهای ادبی او به زبانهای دیگر، از جمله انگلیسی و فرانسوی و روسی و فارسی ترجمه شدهاست. سمیح القاسم بیش از 30 دفتر شعر، داستان، و نمایشنامه دارد.
عنوان کتاب: سمیح القاسم و شعر معاصر فلسطین
نویسنده : حسین ابویسانی
تعداد صفحات : 398
ناشر: انتشارات سروش
دکتر حسین ابویسانی، دانشیار، رشته زبان و ادبیات عربی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه خوارزمی است.
- شعر معاصر عرب (سوریه و لبنان)، نعیم الیافی، (ترجمه) میثاق فرزانگان (1391)
- بوطیقای عربی، ادونیس (علی احمد سعید اسبر)، (ترجمه) امیر کبیر (1397) ، با همکاری امید پورحسن
دوشنبه 25 بهمن ماه 1400* شماره 150، هفته بیست و دوم* شعر
پیوند فارسی زبانان دنیا
«جان پدر کجاستی؟» مجموعه شعری با محوریت حوادث تروریستی آبان 1399دانشگاه کابل است که توسط شاعران ایرانی و افغانستانی سروده شدهاست. با انتشار پیامک «جان پدر کجاستی؟» در فضای مجازی، موجی از واکنش بین ساکنان اقلیم زبان فارسی راه افتاد. آنانی که به لطایف این زبان آشنا بودند به عمق پیام عاطفی راه بردند و ابراز همدردی کردند. البته این میان شاعران، چنان که انتظار میرفت، بهدلیل نسبت مستقیمی که با زبان داشتند، گوی سبقت را از دیگران ربودند و سیلی از سرودههای تازه از شاعران نام آشنا و ناآشنا سرازیر شد. ایننیممصرع موزون حتی آنانی را که شاعر نبودند نیز به وادی سرایش کشاند. فاجعه یک اتفاق فیزیکی است و بُرد محدود زمانی دارد. اما در آشیانه زبان هنر، از نو متولد میشود و بسطی نامحدود پیدا میکند. کلمات و ابزار در دست هنرمند، مانند چوب کبریتی است که انبار باروت احساسات آدمها را شعلهور میسازد.
هرچند هنرمندان به صورت سازمانیافته و حرفه ای دست به این عمل میزنند؛ ولی این قابلیت در متن زبان وجود دارد و گاه و بیگاه در تجربیات «سوخته جانی» از آدمها، به صورت ترکیبات و جملاتی تجلی میکند. داستان این کتاب نیز در متن چنین حالتی اتفاق افتاد. پدری که دخترش در دانشگاه کابل تحصیل میکند، با شنیدن خبر حمله انتحاری به این دانشگاه؛ آتشی در جانش میافتد. پس از تماسهای بسیار و پاسخ نگرفتن، از سر استیصال، جملهای را به گوشی دخترش پیامک میکند و آن جمله این است «جان پدر کجاستی؟» جمله به ظاهر پرسشی است؛ اما پرسشی در کار نیست، چون مخاطبی ندارد. امیدی به پاسخ نیست؛ چون میداند کجاست. در اینجمله عشق و درماندگی و عاطفه پدری در قالب جملهای فشرده و آهنگین نمایان میشود و این، همان تعریفی است که از شعر سراغ داریم.
کتاب به کوشش زهرا حسینزاده و زیر نظر شورایی مرکب از خلیلا... افضلی، عصمت الطاف، شادروان محمدسرور رجایی، محمدکاظم کاظمی، شوکتعلی محمدی شاری و ابوطالب مظفری منتشر شده است. در این کتاب آثاری قریب به 120 شاعر فارسیزبان را میخوانیم، از جمله عبدالغفور آرزو، زینب بیات، زهرا حسینزاده، مهتاب ساحل، محمدشریف سعیدی، سهراب سیرت، محمدرضا شفیعی کدکنی، احمد شهریار، عبدالحمید ضیایی، افشین علا، ضیا قاسمی، محمدکاظم کاظمی، عبدالجبار کاکایی، ابوطالب مظفری.
زهرا حسین زاده، شاعر غزل سرای افغانستانی ساکن مشهد است. غزلیات حسینزاده عموماً با زبانی ساده و به دور از تکلف و در موضوعات مختلف به ویژه آیینی و مهاجرت است. او در اشعار مهاجرت، همانند دیگر شاعران افغان به بیان مشکلات و رنجهایی میپردازد که هموطنانش طی این سالها بیپناهی در کشورهای مختلف آن را چشیدهاند. در بخشهایی از این اشعار میتوان خود شاعر را به عنوان شخصیت اصلی دید که از زبان دیگری به بیان این رنجها میپردازد
- نامه ای از لاله کوهی، انتشارات عرفان 1385، تهران، ایران
- پلنگ در پرانتز، انتشارات دردری، 1390، مشهد، ایران
عنوان کتاب: جان پدر کجاستی؟
زیر نظر : زهرا حسین زاده
تعداد صفحات : 200 صفحه
* نمونه ای از اشعار زهرا حسین زاده:
- «بیست سال است به دامان شما چنگ زده/ در دوراهی جهان دخترک جنگزده/ بیست سال است به دنبال خودم میگردم/
دوشنبه 18 بهمن ماه 1400* شماره 143، هفته بیست و یکم* شعر
انقلاب اسلامی در شعر فارسی
در مقدمه کتاب چنین آمده است: آثار هنری و تخیلی و اساساً هنر در کنار فلسفه و حکمت، دو زبان جاری و استوار وجودند و هر فرهنگ و تمدن نیز، با طلایه داری هنر یا فلسفه و یا جمعی از آن دو، قوام می یابد و به تحقق می رسد. آثار هنری، زبان گویای جوامع زنده ای هستند که در طی طریق تکامل خویش، به اصلاح و انقلاب های درونی و بیرونی دست می یازند. آثار هنری و ادبی؛ هم سخنگوی تحول و مطالبات یک قوم است و هم پرچم شناسانده و هویت بخش به فرهنگ آن. شعر به عنوان یکی از اصیل ترین مآثر هنری و ادبی هر فرهنگ، مهم ترین بستر ظهور و بروز این رسالت دیرینه در فرهنگ اسلامی ایرانیان است که از دیرباز جدی ترین ابزار و اهرم و رایج ترین زبان مفهومی آنان بوده است. پس از ورود اسلام، شاعران در اصلاح، تحکیم، تجمیل و یا تثبیت جریان های اجتماعی و تاریخی عمده ترین نقش را ایفا کرده اند و در ریزش ها و رویش ها، به دنبال آن بودند تا ترجمان هویت مردمانی باشند که در طول تاریخ خود دین دار بودند و آزاده؛ و عظمت تمدنی خویش را نیز مرهون همین حقیقت می دانستند. انقلاب اسلامی، نقطه عطفی بر یکی از مهم ترین برهه های فرهنگ اسلامی ایران است که اگر چه ظاهر در آن ساحت سیاست تجلی یافته، اما باطن اصیل آن، در عمیق ترین لایه های فرهنگی این جامعه تحقق یافته و خواهد یافت. عصاره رسالت انقلاب اسلامی، هویت بخشی به جامعه ای بود که در عین قوت و استعداد، نیروی حرکت و اعتماد و شکوفایی را از او ستانده بودند؛ جامعه ای که نه تنها در مرزهای جغرافیایی یک کشور، بلکه در پهنای وسیع یک امت گم گشته تعریف می شد.
عنوان کتاب: جریان شناسی شعر انقلاب اسلامی
نویسنده: سعید علائی
تعداد صفحات : 432
ناشر: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی ایران، منادی عزت و عظمت و هویت برای تمام جهان اسلام بود. در این میان، شعر فارسی - ایرانی که خود، رسالت احیا و بازسازی فرهنگ جامعه را به یاد آورده بود با انقلابی "شگرف در محتوا" و متن مواجه شد که می سزد آن را "انقلاب اسلامی در شعر فارسی" بدانیم. این انقلاب هم میراث گرانقدر شعر اصیل و متعهد فارسی را زنده کرد و هم دغدغه افق نگاه شاعران ایرانی را در مضامین دینی و اجتماعی و سیاسی، تعمیق نمود. خصوصا که از ویژگی های انقلاب اسلامی، شناخت دقیق حاجات و آلام و آسیب های فرهنگ و تمدن ایرانی - اسلامی بود. گرایش دو سویه ی شعر متعهد و انقلاب اسلامی به یکدیگر، باعث شد تا تجلیات و نقاط عطف مهمب در تاریخ و سیر شعر پس از انقلاب ظاهر شود که بررسی جریان شناسانه آن، با نگاهی به تأثیرات متنوع جریانات بر شعر و شاعری در ایران، مدنظر کتاب حاضر قرار گرفته است که بی شک تنها به تحلیل گوشه ای از این جریان عمیق نائل خواهد شد و ضرورت پرداختن به این موضوع، همچنان پابرجاست. نویسنده محقق و علاقه مند این اثر سعی کرده تا با جستجوی دو سویه در مضامین و نیز قالب های شعری خصوصا غزل سه دهه اخیر، تصویری جامع و مبسوط از شعر انقلاب اسلامی ارائه دهد. پیش از این، دو اثر در همین زمینه از سوی دفتر هنر و ادبیات مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر گردید (شعر فارسی در دوره پهلوی دوم - درآمدی بر ادبیات داستانی پس از انقلاب اسلامی) و اثر حاضر، ما را به تکمیل حلقه "ادبیات و انقلاب اسلامی" نزدیک خواهد کرد.
کتاب جریان شناسی شعر انقلاب اسلامی که شامل 4 بخش و مجموعا 9فصل است به عناوین مهمی همچون بررسی جریان شناسی شعر، غزل انقلاب و جنگ، شعر دهه شصت، نوسروده ها، نثرگرایی، باستان گرایی، مثنوی انقلاب و جنگ و بررسی انواع دیگر شعر پرداخته است. در این کتاب نویسنده جستجو کرده که آیا قدرت می تواند هنر را جهت دهی و برنامه ریزی کند یا خیر. در این باره شعر را به سه دسته تقسیم کرده است: شعر بی تفاوت، شعر مخالف و شعر تسلیم یا شعر موافق.
در ادامه می خوانیم: غزل انقلاب فارغ از هرگونه شعارزدگی با صراحت کامل به حوادث و اتفاقات اشاره می کند و در این راه از ادبیات ژورنالیستی(مطبوعاتی) کمک می گیرد. غزل انقلاب در دوره تکامل، جایگاهی برای ورود واژگان بومی و علقه های محلی پیدا می کند و سعی می کند با تلطیف و لحن صمیمی و بی تکلف، ارتباط خود را با خواننده بیشتر کند.
بدنبال ترور شخصیت های انقلاب و شهادت سربازان اسلام در عرصه جنگ هشت سال دفاع مقدس، شعر حماسی و مذهبی رنگ بیشتری به خود می گیرد که غزل های عاشورایی جایگاه بیشتری در این اشعار دارند. در بخش های پایانی، نویسنده به بررسی دیگر قالب های شعر انقلاب از جمله: مثنوی نو، چارپاره، دوبیتی و رباعی و قصیده پرداخته است.
دوشنبه 11 بهمن ماه 1400* شماره 136، هفته بیستم* شعر
مبادا غزل سرخ فراموش شود
کتاب حاضر، به بررسی شعر انقلاب در ایران میپردازد. برای آسانتر شدن مطالعه و پژوهش مطالب این کتاب تحت عنوان پیشکسوتان، نسل اول، نسل دوم، نسل سوم و ... تقسیمبندی زمان تاریخی فشرده شعر بعد از انقلاب 57 به مقطعهای تاریخی خاص انجامشده است. فصل پیشکسوتان و سالهای قبل 57 که پاسخ بسیاری از پرسشها را، آنجا میتوان یافت، حجم بیشتری دارد. مؤلف در این بررسی به معرفی شاعران و آثارشان، ویژگیهای سبکی آنها بهطور جداگانه پرداخته و جریانهای شعری این دورهها را مورد بررسی قرارداده است.
کتاب حاضر یکی از مجموعه متون درسی است که با همکاری نهادها و مراکز دانشگاهی و مشورت و نظارت شورای علمی بینالملل «سمت» تهیه شده است. این کتاب هم برای دانشجویان غیر فارسی رشته ادبیات و فارسی مناسب است و هم می تواند گزینه ای برای عموم علاقمندان و دانشجویان دیگر رشته ها باشد.
صابر امامی، سال 1341 در روستای کراب شهرستان مرند دیده به جهان گشود. پس از پشت سر گذاشتن دوران نخست تحصیلات برای ادامه تحصیل، قدم به دانشگاه نهاد و به تحصیل در رشته ادبیات فارسی همت گمارد. وی موفق به دریافت مدرک دکترای ادبیات فارسی از داشگاه شیراز شد و از آن پس به تدریس در دانشگاه تهران در دروس ادبیات نمایشی پرداخت.
عنوان کتاب: شعر انقلاب اسلامی
نویسنده: صابر امامی
ناشر: انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تربیت مدرس، مرکز تحقیقات زبان و ادبیات فارسی، سمت
تعداد صفحات: 216 صفحه
تلاش بیوقفه صابر امامی، در زمینه شعر و پژوهشهای ادبی از جمله، تلاشهای بیشائبهای است که در عرصه ادب و فرهنگ معاصر به ویژه فرهنگ و ادب انقلاب به یاگار خواهد ماند. شعرهای امامی اغلب در فضایی گفتگویی شکل گرفتهاند. برخی از این اشعار این فضا را به شکلی بارزتر و برخی دیگر به شکلی درونیتر مورد توجهقرار دادهاند. یکی دیگر از خصوصیات شعری امامی توجه وی به مسایل معاصر و اجتماعی از جمله انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است. به عنوان نمونه وی در شعر "غزل" چنین آورده است: باز در قریه ما سرخترین خون جاری است/ لالهها هم غزل سرخ شهادت بلندند/ این کدامین ایل است/ از دل عاشق ما میکوچد؟/ گوش کن!/ زمزمهای میآید/ لالهها باز غزل میخوانند: / روشنان فردا مال شماست/ هان! مبادا غزل سرخ فراموش شود./ اینچنین/ قریه ما/ سرخترین گلها را/ خواهد داشت.
«گسیوانه ها و سحر»، «عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس: هنر و ادبیات»، «گزیده ادبیات معاصر: مجموعه داستان»، «اساطیر در متون تفسیری فارسی»، «و تو لبخند میزدی: 9 مقاله درباره امام علی (ع)» و «پرندگان اساطیر» از آثار وی هستند. عنوان برخی از شعرهای موجود در کتاب پرندگان اساطیر عبارتند از: «نام تو»، « شیرین تر از عسل»، «نینوا»، «شمشیر شکسته»، «جرثقیل»، «غرور»، «گنجشک ها»، «ستاره» و «انتظار».
همچنین کتاب «آینه های دور و نزدیک (مجموعه مقالات)» وی در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان موجود است. (این کتاب مشتمل برگزیدهای از مقالههای «دکتر صابر امامی» است که در نقد و بررسی متنهایی از ادبیات سنتی معاصر نگاشته شده است. «و اما دکامرون»، «هست شب، آری شب»، «نگاهی به زبان رمان کلیدر»، «اسطوره در ادبیات معاصر»، «حافظ و هویت فرهنگی ایران»، «بررسی پیرنگ رمان کلیدر» و ... عنوانهای موضوعی برخی از مقالههای این کتاب. در خلال این مقالهها، مولانا و کهن الگوهای یونگ، غزلهای حافظ، اسطورههای معاصر، شعر سنجری، آفرینش در شعر استاد علی معلم و خوانش شعر مور توجه و بررسی قرار گرفته است.)
دوشنبه 4 بهمن ماه 1400* شماره 129، هفته نوزدهم* شعر
تحولات شعر زنان
این کتاب در دو بخش تدوین شده است که بخش اول تحولات شعر زنان از آغاز تا امروز را بیان میکند و بخش دوم گزیدهای از اشعار زنان ایرانی را در خود گنجانده است. نویسنده با کنار هم قرار دادن این دو بخش توانسته است درک تازهای از شعر زن را در یک مجموعه کامل نشان دهد و افقهای وسیعتری را به روی اشعار زنان ایرانی بگشاید. او از دهه چهل تا هفتاد اشعار زنان شاعر را مورد بازبینی قرار میدهد و شعر هر دهه را با ویژگیهای مخصوصش بررسی و توصیف میکند. کتاب حاضر یکی از کاملترین کتابها در مورد شعر زنان به حساب میآید به طوری که بخش دوم کتاب، به تنهایی قابلیت کتاب شدن را دارد. شعرهای مختلفی از زنان دهه چهل تا هفتاد در این کتاب جمعآوری شده که همگی آنها بسیار زیبا و باارزش هستند. انگیزه وی از تألیف چنین کتابی این بوده است که زنان ایرانی را که حتی ممکن است خواننده نامی از آنها نشنیده باشد را بار دیگر به دنیای ادبی معرفی یا یادآوری کند. او تلاش کرده است با گردآوری نمونهای از آثار زنان شاعرِ چند دهه اخیر که اتفاقا حضوری فعال داشتهاند اما بهخوبی دیده نشدهاند، ارزش و اعتبار واقعی آنها را به جامعه بشناساند.
* نگاه نویسنده:
پگاه احمدی معتقد است: به اعتقاد من، یک شعر پیچیده در عین حال میتواند واجد سادگی باشد؛ بهگونهای که مخاطب را به کشف لایههای پنهانی شعر ترغیب و تشویق کند و مخاطب را به نوعی به گفتوگو با خود درآورد تا مخاطب هم بتواند واقعیتهای خودش را در آن ببیند. با رسیدن شاعر به جوهره شعر، پیچیده یا دشوارنویسی تفاوتی ندارد و این شاعر است که باید با کشف ظرفیتهای زبان، زمینههای همزادپنداری و تعامل مخاطب را با شعر فراهم آورد و مخاطب را در تعامل با فضای ساختمان بیرونی، درونی و حسی شعر قرار بدهد. از این نظر، میتوان شعر ساده را به مفهوم عام، بنایی در نظر گرفت که در آن گشوده است؛ اما شعر پیچیده بنایی است با در بسته؛ ولی همراه با کلیدهایی برای وارد شدن به آن. دوران خطکشیهای دوقطبی و سیاه و سفیدی مدتهاست به پایان رسیده است. در واقع، معتقدم هر متن ادبی از جمله شعر به منزله جهانی مجزاست که واقعیت خاص خودش را میسازد و با فضای خاص خودش و همچنین زبان و واژگانی که در آنها زیسته، به خلق واقعیتی جدید دست میزند؛ بنابراین ممکن است یک شاعر متنی ساده در معنای عام خلق کند و شاعری دیگر از واقعیت، شکل پیچیدهتر به دست دهد. در عین حال، هر دو این جهانهای شعری میتواند در نوع خودش جذاب باشد.
- روی سُلِ پایانی/ - کادِنس / - «این روزهایم گلوست». / «صد و یک هایکو: از گذشته تا امروز». . ترجمه / «آوازِ عاشقانه دخترِ دیوانه». . ترجمه
عنوان کتاب: شعر زن - از آغاز تا امروز
نویسنده: پگاه احمدی
تعداد صفحات: 328
* همچنین با همین موضوع، کتاب «زنان همیشه، گزیده اشعار کلاسیک، نیمایی و آزاد شاعران زن ایران (1380 - 1330)» نوشته پوران فرحزاد، در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان موجود است.
دوشنبه 27 دی ماه 1400* شماره 122، هفته هجدهم* شعر
آینه 900 سال بُعد عاطفی و ذوقی علمای روحانی
مجاهدی که در شعر عاشورایی دستی توانا دارد اثری را در سه جلد با عنوان «رواق اشراق» را روانه بازار نشر کرد. مجموعه سه جلدی «رواق اشراق» در یک هزار و 800 صفحه، اثری جامع و پژوهشی است که در آن زندگینامه و تذکره شعرای عالم، حکیم و روحانی آورده شده است. بنا به گفته نویسنده در جمع آوری «رواق اشراق» بیش از 250 منبع را مورد بررسی قرارگرفته است ودر مجموع در این سه مجلد، 368 شخصیت روحانی معرفی شده است.
جلد نخست این اثر به متقدمین می پردازد و تا سده هشتم را در بر می گیرد، جلد دوم نیز بر متاخرین تمرکز دارد و تا اواخر سده سیزدهم را مورد توجه قرار داده است و جلد سوم و پایانی کتاب، شعرای روحانی معاصر 100 سال اخیر را معرفی می کند. کتاب «رواق اشراق»، تلاشی برای معرفی بُعد عاطفی و ذوقی علمای روحانی کشور در 900 سال گذشته است.
محمد علی مجاهدی متخلص به (پروانه) در سال 1322 هجری شمسی در قم به دنیا آمد، پدرش آیت الله میرزا محمد مجاهدی تبریزی است. وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاهش به پایان برد و پس از اخذ مدرک کارشناسی حقوق قضایی چند سالی به تحصیل علوم حوزوی و بررسی متون منظوم پارسی و تحقیق درباره شعر آیینی و تجزیه و تحلیل مولفه های آن پرداخت و اکنون نیز در همین وادی قلم می زند. وی دبیر شعر آیینی کشور، عضو شورای شعر وزارت ارشاد و مدیر انجمن ادبی قم و انجمن محیط بوده است. مجاهدی زحمت بسیاری برای شعر آیینی کشیده است و از او بهعنوان «پدر شعر آیینی» یاد میشود. مجاهدی از شعرای آیینی سرای معاصر است که در اشعار او، احساسات لطیف، روح غنایی، مضامین بلند و متعالی،خیال انگیزی، استعاره های اسمی و فعلی به وضوح دیده می شود. قالب اصلی اشعار ایشان غزل است، همچنین مثنوی ها ورباعیات وی درخور توجه است، البته ایشان در سایر قوالب مانند قطعه، ترجیع بند و قصیده هم آثاری دارد.
وی علاوه بر مقالههای متعدد، بیش از 40 عنوان کتاب، تألیف و گردآوری کرده است. از آثار او میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
شکوه شعر عاشورا/ سیری در ملکوت/ یک صحرا جنون/ آسمانیها / فغان دل (مجموعه اشعار حسینعلى بیک)/ تذکره سخنوران قم،/ محفل روحانیان (تذکره علماى شاعر)/ گنجینه اسرار عمال سامانى/ سیماى مهدى موعود(ع) در آئینه شعر فارسى/ در محضر لاهوتیان/ تذکره شعراى مرثیهسرا در زبان فارسی
مثل هر قصه که تأویل خودش را دارد / این غزل، شیوه تحلیل خودش را دارد
عشق متنی است که پرحاشیهتر از او نیست / گرچه هر قصه اباطیل خودش را دارد
عمر ما در شب یلدایی زلف تو گذشت / عشق ما و تو که تفصیل خودش را دارد
راه مطرح شدن و شهره شدن بسیار است / هر کسی شیوه تحمیل خودش را دارد
آن چراغی که به خانه ست روا، روشن کن / مسجد شهر که قندیل خودش را دارد
هر دم آهنگ دگر می زند انجیل و زبور / مصحف ماست که ترتیل خودش را دارد
ساحت بعد ز جولانگه ما بیرون است / ای بسا آیه، که تاویل خودش را دارد
شعر، این گستره عرشی رازآلوده / آسمانی ست که جبریل خودش را دارد
عالمی گو سپه ابرهه باشد، غم نیست / کعبه سجیل و ابابیل خودش را دارد
عید ما دلشدگان لحظه ی دیدار شماست / سال ما ساعت تحویل خودش را دارد
عنوان کتاب: رواق اشراق: تذکره شاعران روحانی (دوره سه جلدی)
نویسنده: محمدعلی مجاهدی (پروانه)
ناشر: بوستان کتاب قم
تعداد صفحه: 1884
دوشنبه 20 دی ماه 1400* شماره 115، هفته هفدهم* شعر
رو به رو با درون بورخس
این دفتر مجموعه شعرهای بورخس با ویراستاری «نورمن دی جوانی» است که به فارسی ترجمه و البته توسط مترجم با اصل متن اسپانیایی اشعار مقابله شده است .صدای بورخس،ادبیات محض است.شعرهای او در سایه در هم تنیدگی داستان ها و تمثیل هایش او را به یکی از بهترین نثر نویسان قرن بیستم تبدیل کرده است. متاسفانه شاعر در دهه پنجاه میلادی نابینا شد و دیگر نتوانست به حک و اصلاح آثارش بپردازد.
این اثری نظام مند از شاعری که با شعرهایش در کشور خود به شهرت رسید اما آن چه بعدها او را به جهان شناساند و لایق ستایش کرد مجموعه ای کوچک از آثار منثورش بود. رز زرد یکی از معدود فرصت هایی است که خواننده را با شاعر درون بورخس رو به رو می کند و او را از منظری دیگر به مطالعه می گذارد.
* قسمت هایی از کتاب
- غروب همواره مزاحم است/ چه نمایشی و چه خاموش/ اما، مزاحم تر از آن/ آن آخرین فروغ است که دست و پا می زند تا دشت را به زنگار بدل کند/ در آن هنگام که از خودنمایی و غوغای خورشید فرورونده/ چیزی بر افق نمانده است./ چنگ زدن بر آن نور، به تنگی کشیده ی دیگرگون،/ چه دشوار است،/ توهمی که ترس آدمی از تاریکی/ بر فضا تحمیل می کند/ و در لحظه ای که نابه جایی آن را درمی یابیم،/ بی درنگ، رنگ می بازد/ آن گونه که رویا/ در آن لحظه که خفته می داند که خواب می بیند،/ به پایان می رسد.
- من که هزاران پسین را تاب آورده ام / و نامم به تنهایی برای به لرزه انداختن نیزه ها بس است / هستی ام را در این برهوت از یاد خدا رفته وا نمی نهم. / آیا پیش می آید که باد جنوب غربی از وزیدن باز بماند؟ / یا شمشیر از برق زدن؟ / اما چون روشنی روز بر بارانکایاکو تابید / آهن که رحم نمی شناسد با خشم بر او فرو آمد، / مرگ که از آن همه است، بر مرد لاریوخایی چیره شد / و بیش از یک زخم خنجر یادآور نام خووان مانوئل روساس شد. / لحظه ای مرده، لحظه ای بر سر پا، لحظه ای نامیرا، لحظه ای بعد شبح، / به دوزخی سپرده شد که خدا برایش تدارک دیده بود، / و در آنجا ارواح سربازان و اسبانش خرد و بی خون در برزخ / به فرمانش رژه رفتند.
- درماندگی درازمدت/ به مسلم شمردن مرگ معتادش کرده است :/ اکنون که دل آن ندارد که به نور تند و تندتر سخن گوی روز وارد شود/ و در میان مردان خطر کند ./ هاینریش هاینه، شکسته، کندهشده از پاشنه/ به آن رود کندرو زمان میاندیشد/ که او را به آن سوی تیرگی دور و دراز میکشاند/ و او را از سرنوشت دردناک انسان بودن و بهودی بودن جدا میکند ./ به آهنگهای تردی میاندیشد که او ساز آنها بوده است/ گرچه میداند که آهنگ از آنِ درخت نیست،/ از آن پرنده نیست/ آهنگ از آنِ زمان است و از روزهای رنگ پریدهی او میآید./ آنها نمیتوانند ترا نجات دهند ، چکاوکهای ترا ، کبوترهای ترا ،/ و نه همه شبهای طلایی و گلهای مشهور ترا .
خورخه لوئیس بورخس (24 اوت 1899 – 14 ژوئن 1986)، نویسنده، شاعر و ادیب معاصر آرژانتینی. وی از برجسته ترین نویسندگان آمریکای لاتین است..او یکی از چهره های اصلی ادبیات اسپانیایی و جهانی است. کتابهای مشهور او که در دهه 1940 منتشر شد ، مجموعه ای از داستانهای کوتاه هستند که با مضامین مشترک از جمله رویاها، هزارتوها، فلسفه، کتابخانه ها، آیینه ها، نویسندگان داستانی و اساطیر بهم پیوسته اند. آثار بورخس به ادبیات فلسفی و ژانر فانتزی کمک کرده است.
داستان کوتاههای وی انقلابی در فرم داستان کوتاه کلاسیک ایجاد کرد. بعدها منتقدین از وی به عنوان نویسنده پست مدرن نام بردند. جایزه ملی ادبیات آرژانتین را از آن خود کرد. بورخس به مرور زمان بینایی خود را از دست میداد و قبل از مرگ کاملاً نابینا شد. وی در زمان تصدی پست ریاست کتابخانه ملی آرژانتین، تقریباً نابینا بود.
در تعریف جهانبینی «خورخه لوئیس بورخس» میخوانیم: «برای من دنیا یک چشمه لایتناهی حوادث نامنتظره، حیرت و سردرگمی است، همه شکستها، و گاهی، دارم دروغ میگویم، خوشبختی است. ولی من برای دنیا هیچگونه تئوری ندارم. عموماً، از آنجا که من اسلوبهای متعدد متافیزیکی و علوم الهی را با اهداف ادبی به کار گرفتهام، خوانندگان فکر کردند که من این روشها را تبلیغ میکنم، در حالی که من حقیقتاً کاری جز استفاده از آنها نکردهام.»
عنوان کتاب: رز زرد
نویسنده: خورخه لوئیس بورخس
مترجم: علی معصومی
ناشر: انتشارات نگاه
تعداد صفحات: 360
- کتاب فرشتگان (موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان) / - ویرانههای مدور / - الف و چند داستان دیگر / - اطلس / - هزارتوی بورخس / - موجودات خیالی / - اولریکا و هشت داستان دیگر / - نامههای پرتب و تاب / - حافظه شکسپیر / - شش مسئله برای دُن ایسیدرو پارودی، (داستانهای بههمپیوسته). / - نوشته خدا - مجموعهی 9 جلدیِ داستانهای تخیّلی / - تاریخچهای از بیعدالتی و شرارت / - کتابخانهی بابل / - سه روایت از یهودا /- داستان جنگجو و دوشیزهی اسیر / - کتاب سازنده / - در ستایش تاریکی / - گزارش برودی / - کتاب شن
همچنین کتاب زیر درباره بورخس و آثارش در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان موجود است:
- آشنایی با بورخس، نوشته پل استرترن، ترجمه مهسا ملک مرزبان، نشر مرکز
* آشنایی بورخس با ادبیات ایران
آشنایی بورخس با ادبیات کهن ایران به دوران نوجوانی او بازمیگردد. پدر بورخس وکیل و استاد دانشگاه بود و علاقه به نوشتن و ترجمه داشت. او روایت انگلیسی شعرهای خیام اثر ادوارد فیتزجرالد را به اسپانیایی ترجمه و منتشر کرده است. بورخس میگوید: بعید نیست روح خیام در جسم این شاعر انگلیسی حلول کرده باشد. بورخس به ادبیات عرفانی ایران، از جمله آثار عطار نیشابوری، توجه و علاقه فراوانی داشت. در میان آثار ادبی مشرق زمین، هزار و یکشب در نظر بورخس جایگاهی یگانه دارد. او بارها در مورد این مجموعه سخنرانی کرده و مقاله نوشته است. بورخس هزار و یک شب را یکی از گنجینههای ادبیات جهان میداند و رد پای این اثر را در بسیاری از داستانهای کوتاه و شعرهایش میتوان دید.
دوشنبه 13 دی ماه 1400* شماره 108، هفته شانزدهم* شعر
گام دوم، قدم اول خود را برداشت
«ققنوس قدس» از انتشارات خط مقدم، گزیده ای از مجموعه اشعار درباره سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی است. در این کتاب که توسط علی داووی و کاظم رستمی گردآوری شده است، در قالب های غزل، مثنوی و رباعی اشعاری از شاعرانی چون: محمدرضا طهماسبی، علی داوودی، علیرضا قزوه، مهدی جهاندار و ... به چشم می خورد.
کاظم رستمی یکی از گردآورندگان کتاب ققنوس قدس می گوید: «درست چند ساعت بعد از شهادت حاج قاسم بود که در تماس با دوستان شاعر تصمیم گرفتیم کاری برای ایشان انجام بدهیم. آن روزها هر کسی می خواست کاری انجام بدهد و خشم و حسرت خود در مصیبت از دست دادن حاج قاسم را بروز دهد. ما شاعران آن چه در چنته داشتیم زبان شعر و سخن آهنگین بود. آستین بالا زدیم و "ققنوس قدس" حاصل همراهی و همت دوستان شد.»
در بخشی از کتاب ققنوس قدس از زبان مهدی جهاندار در رسای شهید سلیمانی می خوانیم: «کربلا قصه امروز من و توست رفیق/ کربلا ماضی و مستقبل خود را برداشت/ حاج قاسم به رفیقان شهیدش پیوست/ گام دوم، قدم اول خود را برداشت»
اخلاص حاج قاسم سلیمانی و مویی که برای اعتلای نام وطن در بیش از چهار دهه حضورش در میادین گوناگون نبرد سفید کرده بود، خون اقشار مختلف مردم را به قلیان درآورد. در این بین شاعران بسیاری دست به کار شدند و در مدت کوتاهی، حجم قابل توجهی از اشعار در خصوص سردار سلیمانی سروده شد.
عنوان کتاب: ققنوس قدس
گزیدهای از مجموعه اشعار درباره سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
گردآورنده کتاب: علی داوودی | کاظم رستمی
ویراستار: محمدمهدی عقابی
ناشر: انتشارات خط مقدم
دوشنبه 6 دی ماه 1400* شماره 101، هفته پانزدهم* شعر
پانصد شعر از هفتاد و دو شاعر
کتاب «صد سال شعر ارمنی» که دربرگیرنده بیش از پانصد شعر و منظومه از هفتاد و دو شاعر نامدار ارمنی است، حاصل عرق ریزان روحی شبانهروزی شش ساله نویسنده است. برای برگزیدن و برگرداندن شعرهایی که در این مجموعه ترجمه آنها آمده است، آثار شعری صدها شاعر نامدار ارمنی که در طول یک قرن ( اواخر قرن نوزدهم تا اواخر قرن بیستم) به خلاقیت پرداختهاند، با دقت وسواسگونه بررسی شده است تا بهترین نمونههای قابل ارائه به خواننده فارسیزبان آورده شود. خواننده فرهیخته با مطالعه این مجموعه خواهد توانست با شکوفاترین آثار شعری تاریخ ادبیات ارمنی آشنا شود.
«صدسال شعر ارمنی» مجموعهای از معرفی و اشعار 72 شاعر نامدار ارمنی است. نوریزاده در این مجموعه به ترجمه شعر شاعرانی پرداخته است که فعالیت هنری آنان از اواخر قرن 19 تا اواخر قرن 20 بوده. کتاب مقدمهای 134 صفحهای دارد که نویسنده درباره تاریخ شعر ارمنی، جنبشها و مشاهیر ادبی ارمنی با مخاطب به گفتوگو نشسته است.
کتاب دربرگیرنده بیش از پانصد شعر و منظومه از هفتاد و دو شاعر نامدار ارمنی است
احمد نوریزاده (آبان 1330- 1 شهریور 1400) ادیب، مترجم و پژوهشگر ایرانی بود. وی بنیانگذار ارمنیشناسی فارسی در ایران بود. نوریزاده تنها شاعر غیرارمنی جهان بود که به زبان ارمنی نیز شعر میسرود. وی در آبان ماه سال 1330 در خانوادهای پرجمعیت، در غازیان، بندرانزلی روستای سهلک از توابع بخش کوهستان به دنیا آمد.
عنوان کتاب: صد سال شعر ارمنی(از اواخر قرن نوزدهم تا اواخر قرن بیستم)
نویسنده: احمد نوریزاده
تعداد صفحات: 1129
*موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان
نوریزاده در کمتر از 6 ماه نزد «آرشی بابایان» شاعر ارمنی، الفبای این زبان را آموخت وی همچنین در نزد خاژاک در گریگوریان، رئیس «دانشکده ارمنیشناسی» دانشگاه اصفهان، مدتی را به آموزش زبان ارمنی گذراند. احمد نوریزاده در سالهای 1349- 1348 کار ترجمه و معرفی آثار شاعران ارمنی را آغاز کرد. در ارمنستان، از او به عنوان «فرزند پارسیگوی ملت ارمنی» یاد میشود و «جایزه سپاس» را از انجمن نویسندگان ارمنستان دریافت کرد.
*دیگر آثار نویسنده:
-ترجمهها / باغ سیب، باران و چند داستان دیگر: بیست داستان کوتاه و بلند از 15 نویسنده نامدار ارمنی» / پاییز در پرواز اثر واراند کورکچیان / پتر اول اثر آلکسی تولستوی / تسولاک یک داستان بلند نوشته آکسل باکونتس / 26 کمیسر یا کمون باکو از هراچیا کوچار / سرودهای سرخ مجموعه اشعاری از یقیشه چارنتس / آی وطن! آی وطن! مجموعه اشعاری و قصههایی از هوهانس تومانیان / عاشقانههای آبی مجموعه شعر واهاگن داوتیان / آمالیا رمان نوشته نار-دوس / -تالیفات / تاریخ و فرهنگ ارمنستان: پژوهشی بر تاریخ و فرهنگ کشور ارمنستان(موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان) / سلام بر شما ارمنیها: مجموعه شعرهای ارمنی / در شب تنهایی و رؤیاها: مجموعه شعرهای ارمنی / رازقیها بگذار عطر بفشانند: مجموعه شعرهای فارسی.
دوشنبه 29 آذرماه 1400* شماره 94، هفته چهاردهم* شعر
اندوه کوهها
با خواندن کتاب شاه خاکستری چشم، شاهد به تصویر کشیده شدن لطیفترین و دلنشینترین بیان احساسات شاعر و نویسنده نوگرای روس از وضعیت و شرایط انسانی خواهید بود. آنا آخماتوا، شاعری انسان دوست، که ذوق و قریحه لطیف زنانه و قدرتمندش در تمامی آثارش حس می شوند. حکومت استالینی بر او جفا میکرد. نشر کتاب هایش را باز میداشت و او را دشمنی خطرناک به شمار میآورد، اما در همان حال که به خاطر شعرهای آغازینش مورد توجه مردم بود، و حتی استالین چندان آشکارا بر او نمیتاخت، زندگانی آخماتوا سخت میگذشت. بزرگترین شعرش رکوییم (آمرزشخوانی) رنج مردم روسیه را در یوغ استالین بیان میکند به ویژه عذاب زنانی که با آخماتوا در بیرون زندانها به صف میایستادند، زنانی که مانند او صبورانه انتظار میکشیدند، با حسی از اندوهی عظیم و ناتوانی، تا بخت آورند و قرص نان یا پیامی کوتاه به شوهران و پسران و دلدادگان خود بفرستند.
این شعر در داخل روسیه تا سال 1987 منتشر نشد، گرچه سرودن آن را گویا هنگام دستگیری پسرش آغاز کرد. دستگیری و حبس، و سپس دستگیری همسرش پونین، موقعیتی برای بنمایه ویژه این شعر فراهم ساخت، که رشتهای است از شعرهایی غنایی درباره حبس و تأثیر آن بر کسانی که عزیزانشان یا دستگیر شده بودند، یا محکوم، و یا در پشت دیوارهای زندان در بند بودند.
در نمونهای از اشعار او میخوانیم:
قلبم چایید و کرخ شد اما پاهایم سبک بودند. دستکش دست چپم را کشیدم بر دست راستم. به نظر پلههای بسیاری بودند. میدانستم فقط سه پله بودند. خزان به نجوا از میان درختان افرا تمنا میکرد: «همراهم بمیر!» اندوهگنی مرا فریب داده است. با سرنوشتی دروغین دگرگون شدهام.» پاسخ دادم: «جانم، جانم! من نیز: با تو خواهم مرد.» این است ترانه آخرین دیدار. خانه تاریک را نگاهی کردم. فقط در اتاقخواب شمعها میسوختند با شعلهای زرد و بیخیال.
بخشى از کتاب :
در برابر این اندوه کوهها سر فرو میآورند، رودخانه بیکران از جریان باز میایستد، چفتوبست همواره سخت زندان اینک «دخمههای محکومین» را در بر گرفته، و به ارادهای مرگبار سپرده است. بر کسانی خورشید میدرخشد سرخ، بر کسانی باد میوزد لطیف اما ما هیچ از آن نمیدانیم، در عوض فقط طنین گام سنگین سربازان را میشنویم، و کلیدهایی که میچرخند برابر پیکرمان.
درباره نویسنده:
آنا آخماتوا بی گمان یکی از تاثیرگذارترین شاعران شعر مدرن روسیه است. سال به دنیا آمدنش را این گونه توصیف می کند: “در 1889، سال تولد من، چارلی چاپلین به دنیا آمد؛ «سونات کرتروز» تولستوی منتشر شد؛ برج ایفل ساخته شد؛ و هیتلر و ظاهرا الیوت هم دیده به جهان گشودند. در تابستان آن سال فرانسویان صدمین سالگرد به آتش کشیدن باستیل را جشن گرفتند و در شب تولد من، بیست و دوم ژوئن، جشن چله تابستان برگزار میشود.” نخستین دفتر شعرش به نام «شام گاه» را در بیست و سه سالگی منتشر کرد و همان نامش را در محافل ادبی بر سر زبان ها انداخت. شعر روسیه در آن سال ها (1912) تحت سیطره مطلق سمبولیزم بود، اما اخماتوا، و همسرش گومیلیف همراه با چند شاعر دیگر، جنبش «اکئه ایسم» (اوج گرایی) را پایه گذاری کردند. او نوعی اگزیستانسیالیسم فمینیستی، اسطوره ها و مسایل تاریخی را نیز در اشعار و دیگر نوشته هایش مطرح کرده است.
دیگر آثار آنا آخماتوا
- خاطره ای در درونم است! - چهار عاشقانه - سایه ای در میان شما
عنوان کتاب: شاه خاکستری چشم
نویسنده: آنا آخماتووا
مترجم: شاپور احمدی
ناشر: نشر کوله پشتی
تعداد صفحات: 132
دوشنبه 22 آذرماه 1400* شماره 87، هفته سیزدهم* شعر
شعر منثور
پیامبر مجموعه ای از مقالات شاعرانه است که به صورت فلسفی، معنوی و مهمتر از همه الهام بخش است. افکار جبران به بیست و هشت فصل تقسیم می شود که موضوعاتی مانند عشق، ازدواج، فرزندان، بخشیدن ، غذا خوردن و آشامیدن، کار، شادی و غم، مسکن، لباس، خرید و فروش، جرم و مجازات، قوانین، آزادی ، عقل و اشتیاق، درد ، خودشناسی، تعلیم، دوستی، گفتگو، زمان، خیر و شر، دعا، لذت، زیبایی، دین و مرگ را شامل می شود. هر مقاله بینش عمیقی از تکانه های قلب و ذهن انسان نشان می دهد.
این کتاب در قالب متنی شاعرانه از گفتگوهای مردی به نام المصطفی میگوید. او پس از سالها دوری به سرزمین مادری خودش، یعنی اورفالیز بازگشته است و با مردم گفتگو میکند.
عموم گفتگوهای او، پیرامون موضوعات و مفاهیمی پایهای زندگی همانند اخلاق، کار، شادی و اندوه، داد و ستد، بخشش و ... است. کتاب پیامبر نوشته جبران خلیل جبران، نویسنده لبنانی است که اولینبار در سال 1923 میلادی، به زبان انگلیسی در ایالات متحده آمریکا منتشر شد. محبوبیت این کتاب در دهه 1930 و دوباره در دهه 1960 میلادی، اوج گرفت. شاهکار خلیل جبران، پیامبر، یکی از محبوب ترین اثرهای کلاسیک عصر ما است. کتاب پیامبر به بیش از 50 زبان ترجمه شده است. نسخه های آمریکایی این کتاب به تنهایی بیش از نه میلیون نسخه به فروش رفته اند.
خلاصه داستان :
پیامبر، 12 سال در شهر اورشلیم زندگی کرده است و قرار است سوار کشتی ای شود که او را به خانه خود منتقل کند. او توسط گروهی از مردم متوقف می شود و با آنها در مورد مباحثی از قبیل زندگی و وضعیت انسان بحث می کند.
برشی از متن کتاب :
وقتی که عاشق می شوید نگویید که « خداوند در قلب من است»، بلکه بگویید «من در قلب خداوند جا دارم.» و گمان نکنید که زمام عشق در دست شماست، بلکه این عشق است که اگر شما را شایسته ببیند حرکت شما را هدایت می کند. عشق را هیچ آرزویی مگر آنکه به ذات خویش در رسد. اما اگر شما عاشقید و آرزویی می جویید، آرزو کنید که ذوب شوید و همچون جویباری باشید که با شتاب می رود و برای شب آواز می خواند.
جبران خلیل جبران در سال 1883 در شمال لبنان متولد شد. مادرش زنی هنرمند و پدرش مرد بیمسئولیت بود و خانوادهاش مسیحی بودند. به دلیل اوضاع بد مالی خانواده او نتوانست در دوران کودکی به مدرسه برود، اما در همان سالها نزد کشیش روستای محل زندگیشان آموزش دید و با اصول مذهب، انجیل و زبانهای سوری و عربی آشنا شد. وقتی که 12 ساله شد، مادرش به همراه فرزندانش به ایالت متحده آمریکا مهاجرت کرد و او توانست در در آمریکا به مدرسه برود. در نوزده سالگی مادر، خواهر و برادرش را بر اثر بیماری از دست داد و تحت سرپرستی زنی به اسم ماری هسکل قرار گرفت. او مدیر دبیرستان بود و از نظر فرهنگی به رشد او بسیار اهمیت داد. جبران پس از اتمام تحصیلات برای گذراندن دوره نقاشی به پاریس رفت.
او در سال 1905، چکیدهای از نوشتارهای خود را در مورد موسیقی در روزنامه "المهاجیر" چاپ کرد. پس از آن، مجموعهای از سرودههای خود را در کتابی عربی زبان با عنوان "گریه، خنده و توفانها" منتشر کرد که این کتاب به تازگی با نام "رویا (منظره)، توفان و محبوب" به زبان انگلیسی ترجمه شده است.
عنوان کتاب: پیامبر
نویسنده: جبران خلیل جبران
ترجمه و شرح: حسین الهی قمشه ای
ناشر: نشر روزنه
تعداد صفحات: 200
*کتاب صوتی پیامبر با صدای سعید شجاعی منتشر شده است
وی در سال 1906، کتاب "spirit Brides" خود را که دربرگیرنده داستانهای کوتاه بود، به چاپ رساند و یک سال پس از آن، دومین سری از همین مجموعه را با عنوان "spirits Rebellious" در دسترس خوانندگانش قرار داد. جبران خلیل جبران در سی و پنج سالگی، نخستین کتاب انگلیسی زبان خود با عنوان مرد دیوانه را منتشر کرد. جبران در 10 آوریل 1931 در سن 48 سالگی و به دلیل ابتلا به بیماری کبدی در نیویورک از دنیا رفت.
دیگر آثار نویسنده:
* از میان آثار جبران،کتاب های زیر در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان موجود است:
1-پیامبر و دیوانه/ 2-حروف آتشین :مجموعه (داستان، مقاله، شعر، کلاسیک و سپید، نمایشنامه)/ 3- آیینه های روح :گزیده آثار و شرح زندگی جبران/ 4- اشکی و لبخندی/ 5- مریم مجدلیه/ 6- ارواح سرکش/ 7-سکوت من سرود است/ 8- نامه های عاشقانه یک پیامبر: مجموعه نامه های جبران خلیل جبران به ماری هسکل بین سالهای 1924– 1908/ 9- عارفانه ها متن دوزبانه/ 10- گفتارهای معنوی خلیل جبران/ 11-حمام روح/ 12-قلب تو شاعری است :سروده های جبران خلیل جبران در باب عشق و مرگ
دوشنبه 15 آذرماه 1400* شماره 80، هفته دوازدهم* شعر
زندگی زیر عنوان مرگ
این کتاب شامل 50 قطعه شعر است که همراه با همین تعداد عکس و در 110 صفحه به چاپ رسیده است. در این مجموعه که با چیدمان یک به یک شعر و عکس، طراحی شده، 36 عکاس برجسته ایرانی همکاری کرده اند که اسامی آن ها به ترتیب سال تولد عبارت است از: عباس کیارستمی، بهمن جلالی، افشین شاهرودی، سیف الله صمدیان، کریم ملک مدنی، مهدی منعم، رومین محتشم، مهدی فتحی، مهران مهاجر، کریم متقی، شهریار توکلی، کورش ادیم، جلال شمس آذران، کیارنگ علایی، علیرضا میرزایی، مهرداد افسری، امین نظری، بهنام صدیقی، شادی آفرین آرش، گوهر دشتی، حسین فاطمی، علیرضا وحید، امید امیدواری، حمید جانی پور، بابک کاظمی، کاوه بغدادچی، علی شیخ الاسلامی، صمد قربانزاده، امیر مینابیان، مصطفی پیوندی، محسن بایرام نژاد، سیاوش نقشبندی، میعاد آخی، آرش اشگر، امیرحسین کردونی، سینا شیری.
جمع آوری و انتخاب عکس های این کتاب که شامل گزیده ای از شعرهای تازه و برخی از شعرهای منتشر شده می باشد، با همکاری خانم نازنین طباطبایی انجام گرفته است. عکس های مرحوم بهمن جلالی از طریق خانم رعنا جوادی (همسر ایشان) در اختیار این مجموعه قرار گرفته است. کتاب روایتی از زندگی و حضور مرگ در لحظه لحظه آن است. این هماسیگی عکس و شعر می تواند الگوی مناسبی برای دانشجویان دانشگاه هنر باشد.
شعرهایی از این مجموعه را میخوانیم:
- «به شانه ام زدی/ که تنهایی ام را تکانده باشی/ به چه دل خوش کرده ای؟! / تکاندن برف از شانه های آدم برفی؟»
-«تکلیف زندگی روشن نیست./ چرا که تکلیف تاریکی، تکلیف مرگ روشن نیست./ صدای موج میآید./ آب دارد جزیره را تعریف میکند./ مرگ در تکاپوی تعریف زندگیست./ اما در این مه غلیظ چه کسی مرزهای آب را دیده است؟/ آیا جزیره توهم است؟/ آیا تا ابد راه میرویم؟/ سپیدهدم، تصویر شب را ظاهر میکند./ اما در تاریکی چیزهایی دیدهام که در عکس نیست./ اطراف عکس غایب است./ عکس غایب است./ زندگی غایب است./ ما تنها صدای مرگ را شنیدهایم./ او از درون پنهان شده است./ او میداند.»
گروس عبدالملکیان (زاده 18 مهر 1359 در تهران) شاعر ایرانی و دبیر بخش شعر نشر چشمه است. او فرزند محمدرضا عبدالملکیان شاعر معاصر ایرانی است.گروس نوشتن را از 11 سالگی آغاز کرد و اولین شعرهایش در مجلات کیهان بچه ها و سروش نوجوان به چاپ رسید. چنانکه خودش اشاره می کند از سال 1377 مطالعه نقد و نظریه ادبی را آغاز کرد و برخی از اولین شعرهای جدی اش را که بعدها در کتاب اولش منتشر شدند در مطبوعات تخصصی آن سال ها از جمله کارنامه و عصر پنجشنبه به چاپ رساند. گروس عبدالملکیان در سال 1381 اولین کتابش را با نام پرنده پنهان منتشر کرد.
عنوان کتاب: هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست
نویسنده: گروس عبدالملکیان
با همکاری سی و شش عکاس برجسته ایرانی
تعداد صفحه: 110
دیگر آثار گروس عبدالملکیان
مجموعه اشعار:
پرنده پنهان، 1381، دفتر شعر جوان/ رنگهای رفته دنیا، 1384، نشر آهنگ دیگر/ سطرها در تاریکی جا عوض میکنند، 1387، نشر مروارید/ حفرهها، 1390، نشر چشمه/ پذیرفتن، 1393، نشر چشمه/ گزینه اشعار گروس عبدالملکیان، 1397، نشر مروارید/ هر دو نیمه ماه تاریک است(شعرهای گروس عبدالملکیان و تابلوهای مریم قربانی)، 1397، نشر چشمه/ سهگانه خاورمیانه،1397، نشر چشمه
ترجمه آثار
اشعار گروس عبدالملکیان تاکنون به چند زبان ترجمه شدهاست:
گزینه اشعار به زبان عربی (بیروت / نشر الغاوون/2011) ترجمه: موسی بیدج/ سطرها در تاریکی جا عوض میکنند به زبان کردی (سلیمانیه عراق / نشرپاشکوی/ رهخنهی چاودیر/2008)ترجمه: مریوان حلبچهای/ رنگهای رفته دنیا به زبان کردی (سلیمانیه عراق/نشر پاشکوی رهخنهی چاودیر/2008) ترجمه: مریوان حلبچهای/ گزینه اشعار به زبان انگلیسی (در دست انتشار) ترجمه: احمد نادعلیزاده/ گزینه اشعار به زبان سوئدی ترجمه: نامدار ناصر، نشر نوردینت/ گزینه اشعار به زبان ترکی آذربایجانی ترجمه: امید نجاری/ همچنین از گروس شعرهای متعددی به زبانهای انگلیسی، اسپانیایی، عربی و… در نشریاتی چون: Lyrikline- Europe-(universe (a united nation of poetry به چاپ رسیدهاست.
جوایز گروس عبدالملکیان:
جایزه شعر امروز ایران- کارنامه/ برگزیده کتاب سال شعر جوان ایران/ جایزه سراسری شعرجوان کشور- بندرعباس(2 دوره)/ جایزه سراسری شعر جوان امروز (شاخه نبات شیراز)/ جایزه شعر شبهای شهریور
دوشنبه 8 آذرماه 1400* شماره 73، هفته یازدهم* شعر
نقد اجتماعی شعر معاصر عراق
اهمیت ترویج فرهنگ پایداری و به ویژه محدودیت منابع مرتبط با ادبیات پایداری عربی در ایران، مهمترین انگیزه نویسنده برای نگارش این کتاب بوده است. شعر عراق با وجود بحرانهای فراوان سیاسی و اقتصادی این کشور، در عرصه شعر عربی از جایگاهی شایسته برخوردار است. کشور عراق سالیان بسیاری است که به دلیل موقعیت استراتژیکی و نیز برخورداری از ذخایر سرشار زیرزمینی، عرصه جنگهای فراوان داخلی و خارجی بوده است به طوری که این شرایط، زمینه شکلگیری اندیشه پایداری در شعر معاصر عراق را فراهم و آن را به بستر مناسبی برای پژوهشهایی در این حوزه مبدل کرده است.
هشت شاعر معاصر و برجسته عراقی برای این پژوهش برگزیده شدهاند. چهار شاعر ـ نازک الملائکه، بدر شاکرالسیاب، عبدالوهاب البیاتی و بلند الحیدری ـ از شاعران نسل اول شعر نوی عراق و چهار شاعر ـ مظفر النواب، سعدی یوسف، احمد مطر و عدنان الصائغ ـ از شاعران نسل دوم.
مقدمه و نیز بخشهایی از مطالب مرتبط با شاعران نسل اول برگرفته از پایاننامه دکتری نویسنده با عنوان «نقد اجتماعی شعر معاصر عراق» است که با تغییرات و اصلاحاتی نیز همراه بوده است.
به دلیل گستردگی دامنه پژوهش، یافتههای مرتبط با فصلهای پنجم و هفتم یعنی ویژگیهای سبکی شاعران برگزیده، تا حد امکان به طور خلاصه ارائه شده و به ناچار از ذکر شواهد شعری صرف نظر شده است. همچنین در پارهای موارد که یک قصیده به چند موضوع مختلف اشاره داشته، در ذیل عناوین گوناگون آورده شده است. بنابراین اگر چه ممکن است برخی شواهد شعری به ظاهر تکراری به نظر آید اما با در نظر گرفتن موضوعات گوناگون مطرح شده، قابل توجیه خواهد بود.
اگر چه مقالات و پایاننامههای چندی درباره اشعار شاعران برگزیده این پژوهش به طور پراکنده و جزئی نوشته شده اما پژوهشی جامع و کلی دربارۀ شعر پایداری عراق صورت نگرفته است. از سوی دیگر این کتاب، تنها به جنبه محتوایی اشعار پرداخته است و جنبۀ سبکشناختی آن مغفول مانده است. افزون بر این، جنبۀ مقایسهای بودن شعر پایداری شاعران نسل اول و دوم نیز دلیل دیگری بر نو برودن این کتاب است.
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار / تاریخ سیاسی و ادبی عراق / معرفی شاعران برگزیده / تعریف ادبیات پایداری / عناصر پایداری در شعر شاعران نسل اول / ویژگیهای سبکشناختی اشعار شاعران نسل اول / عناصر پایداری در شعر شاعران نسل دوم / ویژگیهای سبکشناختی شعر شاعران نسل دوم
* آشنایی مختصر درباره هشت شاعر مطرح شده در این کتاب:
- نازک الملائکه:
نازک صادق الملائکه مشهور به نازک الملائکه (متولد 23 اوت 1923 در بغداد - درگذشته در قاهره 20 ژوئن 2007) شاعر عراقی است. وی را یکی از بنیانگذاران شعر نو عربی میدانند. برخی شعر مشهور وی «کولیرا» (وبا) را نخستین شعر آزاد در ادبیات عربی میدانند. اگر چه وی خود بعدها در یکی از کتابهای خویش این مسئله را رد کردهاست. معمولاً نازک الملائکه را در ایران از لحاظ ابداع شعر نو در برابر افرادی همچون نیما یوشیج و از لحاظ مضامین و احساسات شاعرانه در برابر فروغ فرخزاد میدانند.
- بدر شاکرالسیاب
سیاب در اوایل سال 1926 در روستای جیکور در نزدیکی شهر بصره در جنوب عراق تولد یافت. در شش سالگی مادرش را از دست داد، و داغ دوری از آغوش مادر تا دم مرگ زندگی و شعر او را دنبال کرد. عشق به دهکده زادگاهش مضمونی است که در بسیاری از شعرهای او بازتاب یافته است.. اشعاری از لویی آراگون، ناظم حکمت، فدریکو گارسیا لورکا و پابلو نرودا را به عربی ترجمه کرد و از تی اس الیوت، ادیت سیتول و ازرا پاند تأثیر گرفت. چند بار به زندان افتاد و سرانجام در سال 1952 در زمان نخست وزیری دکتر محمد مصدق به ایران گریخت و پس از یک اقامت هفتاد روزه در ایران، به کویت و سپس لبنان رفت. او در سال 1960 مهمترین شعر خود "سرود باران" را انتشار داد که معروف ترین شعر اوست و امروزه یکی از بهترین نمونه های شعر معاصر عرب به شمار می رود. امروزه شاعران نوگرای عرب مانند محمود درویش و آدونیس، آثار بدر شاکر السیاب را والاترین دستاورد شعر معاصر عرب می دانند.
عنوان کتاب: شعر پایداری در عراق معاصر
نویسنده: معصومه نعمتی قزوینی
ناشر: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
- عبدالوهاب البیاتی
عبدالوهاب البیاتی در 1926 در بغداد به دنیا آمد . ارتباط او با کسانی مانند ناظم حکمت، اوکتاویو پاز، پابلو نرودا، گابریل گارسیا مارکز و یاشار کمال از نکات مهم زندگی اوست. او در سال 1991م سفری هم به ایران داشت؛ و درباره ایران و ادبیات آن گفت:«این نخستین سفر من به کشوری است که در سالهای کودکی آرزوی دیدنش را داشتم و شاید هم آخرین دیدار من از این جا باشد. وقتی بچه بودم، خانه ما در نزدیکی مزار عارف بزرگ عبدالقادر گیلانی در بغداد بود. تابستانها اطرافیانمان به ایران سفر میکردند و در بازگشت، برای ما از طبیعت، از مردم ایران و از زیباییها و خوبیها سخن میگفتند؛ البته آنها به اقتضای گرایششان سخنی از ادبیات به میان نمیآوردند. اولین برخورد من با ایران در دوره ابتدایی بود که من ترجمه شعر عمر خیام را به عربی خواندم و شیفته این شاعر شدم. بعد از خیام، در همان دوران کودکی، مولانا را در کتابخانه پدربزرگم پیدا کردم. به ایشان گفتم برای من شرح بده که او چه گفته است؛ امّا پدربزرگ میگفت این متون شرح پذیر نیستند. اینها متون معجزهآمیزی هستند که فقط باید خواند و درک کرد. نه به آن افزود و نه باید از آن کاست.». این شاعر و مبارز آزاده که تبعید، آوارگی و سلب تابعیت را تجربه کرده بود در سال 1999 در دمشق فوت کرد.
- بلند الحیدری:
بلند الحیدری در 26 سپتامبر سال 1926 در شهر سلیمانیه عراق زاده شد. اصلیت او کرد و خانوادهاش از خاندانی معروف بودند حیدری در سال 1996 میلادی در اثر عارضه قلبی در بیمارستان رویال لندن درگذشت. در طول زندگی پرفراز و نشیب حیدری، تجربههای شعری او بیانگر زندگی عملی او بوده است. وارد شدن «بلند» به صحنه سیاست و تحوّلات موجود در عراق، باعث به زندان افتادن او و همسرش و مهاجرت آنها به بیروت شد. بلند در سالهای غربت نامههای جدایی نوشت و نگاه رمانتیک او در اولین دیوانش به دیدگاهی انتقادی و تحلیلگر نسبت به مسائل مختلف تبدیل گردیده، محور آن را وطن شاعر تشکیل میدهد. البته وطن «حیدری» در مرزهای عراق محدود نمیشود. او در شعر خود، معنای وطن را یک پدیدهی جهانی ذکر کرده است. محوریترین عامل شعر حیدری را همان ظلم و استبداد و خفقان موجود در جامعه قرار داده است که به دنبال آن به بیان پیامدهای این مشکل و اثر آن بر نسل جدید عراق نمودار میگردد.
- مظفر عبدالمجید النواب
مظفر عبدالمجید النواب (زاده 1934 میلادی در بغداد) شاعر معاصر عراقی است. وی از خانواده النواب است و در محله شیعه نشین کرخ بغداد به دنیا آمد. تحصیلات خود را در دانشکده ادبیات بغداد به پایان برد. در سال 1963 ناچار به فرار شد. او از طریق بصره به اهواز گریخت و قصد سفر به شوروی داشت ولی توسط ساواک دستگیر و به استخبارات عراق تحویل داده شد. دادگاه نظامی عراق او را به اعدام محکوم کرد اما با تلاشهای خانواده و دوستانش، این حکم به زندان ابد تقلیل یافت و در زندان بیابانی نقره سلیمان، نزدیک مرزهای عراق و عربستان سعودی زندانی شد. پس از آنکه مدتی را در زندان گذراند به زندانی دیگر در شهر حله در جنوب عراق منتقل شد.
- سعدی یوسف
این شاعر که در سال 1934 در بصره متولد شد میراثی متشکل از چندین کتاب شعر، نثر و خاطرات از خود به جای گذاشت. «یوسف» همچنین به عنوان منتقد ادبی شناخته میشد. بیشتر عمر خود را صرف نوشتن کرد. از جمله مجموعه شعرهای مهم این شاعر به «شعرهای نمایان» و «درختان ایتاکا» میتوان اشاره کرد. «یوسف» همچنین آثار بسیاری از نویسندگان و شاعران نامدار را به زبان عربی ترجمه کرد.شعرهای خودش نیز به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و ایتالیایی ترجمه شدهاند.
- احمد مطر
احمد مطر (زاده 1956 روستای التنومه در حومه شهر بصره) از شاعران مشهور عراقی است و به خاطر شعرهای بسیار گزنده و طنزآمیز خویش در مورد سران عرب، مشهور میباشد. احمد مطر با کاریکاتوریست مشهور ناجی علی در انتشار روزنامه «بلا فتنة» همکاری میکرد. احمد مطر در سال 1986 به لندن مهاجرت کرد و از آن سال تا به حال ساکن لندن است.واشعار بسیار زیبا و دل انگیزی را سروده است. او شاعری عراقی است که از وطنش تبعید شد و در راه آزادی و وطن مجاهدت نمود، از این رو، شاعر تبعید و به ویژه شاعر شعرهای پلاکارد (لافتات) از بارزترین لقب های وی است. شاعر مبارزی که با شعرش به جنگ زور و ستم می رود. شعر احمد مطر گامی است به سوی آزادی مردم عرب از قید و بندهای نادانی و سلطه..
- عدنان الصائغ
عدنان الصائغ (متولد 1955 در کوفه ، عراق) یکی از صداهای نسل شاعران عراقی است که به جنبش دهه هشتاد معروف است. عدنان از سخنان خود به عنوان سلاحی برای نکوهش ویرانی جنگ و وحشت های دیکتاتوری استفاده می کند. در سال 1993 ، انتقاد وی از ظلم و بی عدالتی منجر به تبعید به اردن و لبنان شد. پس از محکومیت به اعدام در عراق در سال 1996 ، به دلیل انتشار "سرود اوروک" ، شعر طولانی که وی در آن ناامیدی عمیق از تجربه عراق را بیان می کرد ، به سوئد پناه برد. وی در سال 1996 موفق به دریافت جایزه "هلمن همت" در نیویورک گردید. این جایزه ابداع و آزادی بیان، هر سال به کسانی تعلق می گیرد که به خاطر نویسندگی مورد آزار و پیگرد قرار می گیرند. او همچنین برنده جایزه جشنواره بین المللی شعر روتردام در سال 1997 شد. مجموعه شعری زیادی از این شاعر چاپ و شعرهای زیادی نیز به زبانهای سوئدی، انگلیسی، هلندی و اسپانیایی ترجمه شده است.
سرزمین وحی به روایت سفرنامه نویسان معاصر، چاپ اول 1399
(سفر از دیرباز یکی از راههای انسان برای پاسخگویی به نیاز فطری او برای دانستن و کشف ناشناختهها بوده است. سفر بهترین راه برای آشنایی با ملتها، فرهنگ و تمدن اقوام دیگر، زدودن خستگی و فرسودگی جسمی و روحی، پیبردن به عظمت آفرینش، پالایش نفس و خودسازی است. مهمترین انگیزههای سفر از گذشته تاکنون عبارت بودهاند از: انگیزههای علمی، سیاسی، دینی، فرهنگی، گردشگری و درمانی. رونق سفرها و علاقهمندی انسان به سفر، دستاورد فرهنگی ـ ادبی ارزندهای بهنام ادبیات سفرنامهای را درپی داشته است. به فراخور تنوع سفرها، طبیعی است که سفرنامههای گوناگونی نیز بهوجود آمده باشد، مانند سفرنامههای علمی، گردشگری و دینی. یکی از انواع سفرها سفرهای دینی است که پیشینهای بسیار دیرینه دارد. امروزه سفر حج بهعنوان یکی از مهمترین و، درعینحال، باشکوهترین سفرهای دینی بهشمار میآید که، افزون بر بُعد دینی، با مسائل سیاسی، فرهنگی و حتی اقتصادی نیز پیوند خورده است.
حج همچنین یکی از بزرگترین جریانهای ارتباطی میانفردی و میانفرهنگی امت اسلامی است که برپایه صلح و امنیت و فارغ از همه ملاکهای مادی مانند نام، شغل، تابعیت، ملیت، نژاد، لباس، ثروت و قدرت برگزار میشود. ازآنجاییکه یکی از مهمترین دستاوردهای این سفر تحققبخشیدن به آرمان وحدت امت اسلامی است، سفر حج همواره در کانون توجه جوامع اسلامی قرار داشته و، به تبع آن، بخشی از تولیدات فرهنگی و ادبی آنان را به خود اختصاص داده است. ازسویی دیگر، از آنجایی که سفرنامهنویسان از ملیتهای متفاوت و با پیشینه فرهنگی متمایز رهسپار این سفر میشوند، طبیعی است که هرکدام، در طول این سفر و در انجام مناسک حج، از زاویهای متفاوت بدان نگریسته باشند.
از این منظر، مطالعه این دست متون و مقایسه آنها با هم، در کنار مطالعه بسترهای تاریخی و اجتماعی آنها، میتواند یافتههای ارزشمندی را در این حوزه بازیابی کند. افزون براین، مطالعه تطبیقی این آثار میتواند ابعاد بیشتری از روابط تاریخی و فرهنگی ملتها را در مواجهه با یکدیگر تبیین و ریشهیابی کند. بنابراین، یکی از فواید مطالعه تطبیقی سفرنامهها این است که، از خلال آن، میتوان به تصویرشناسی ملتها در ادبیات یکدیگر دست یافت. بازنگری و بازخوانی سفرنامهها بهعنوان اسنادی مهم در شناخت هویت ملتها میتواند ما را در شناخت ریشههای سوء تفاهمات موجود، که میان آنها شکل گرفته، یاری کند. در کنار آنچه درباره اهمیت سفرنامهها بیان شد، جستوجوهای انجامگرفته حاکی از آن است که، ازنظر مقایسهای، تاکنون پژوهشی میان سفرنامههای فارسی و عربی انجام نشده است. بر این اساس، کتاب سرزمین وحی به روایت سفرنامه نویسان معاصر به تحلیل و مقایسه سفرنامههای حج عربی و فارسی مربوط به سالهای 1330 ـ 1360 ق اختصاص یافت.)
1 آذر 1400* شماره 66، هفته دهم*شعر
عرصه ادبیات فارسی، اصفهان و شاعران آن، به خصوص از سده ششم هجری به بعد در حیات ادبی ایران نقش اساسی و موثر داشتهاند، تا جایی که در دوره صفویه، که اصفهان به پایتختی برگزیده شد، سبکی خاص در شعر فارسی شکل گرفت که آن را سبک اصفهانی نامیدهاند. در دوره بعد نیز اصفهان و مجمعهای ادبی آن در ایجاد سبک معروف به "سبک بازگشت ادبی" از عناصر مهم و اصلی به شمار میآیند. بر این اساس نگارنده در کتاب حاضر ضمن تبیین ویژگیهای برجسته اصفهان در ابعاد مختلف و معرفی شخصیتهای مهم علمی، فرهنگی و ادبی آن از گذشتههای دور تا عصر حاضر، نقش این شهر تاریخی فرهنگی در روند تحول شعر پارسی را بررسی میکند. وی سعی میکند تا نشان دهد اصفهان چنان که در تحولات فکری، فرهنگی، هنری، و سیاسی ایران موثر بوده در تحول و جهتدهی شعر پارسی نیز مقام خاصی داشته است و از این منظر باید مورد توجه قرار گیرد. در فصل نخست کتاب سابقه تاریخی و فرهنگی شهر اصفهان بررسی میگردد و در فصل دوم شخصیتهای برجسته و تاریخی اصفهان معرفی میشوند. اصفهان در نگاه شاعران موضوع فصل سوم کتاب است. رابطه اصفهان با شعر سده ششم هجری و همچنین سبکهای ادبی از مباحث مطرح در فصول چهارم و پنجم به شمار میرود. دو فصل بعد نیز به بررسی شعر پارسی در دوره صفویه و پس از آن در اصفهان اختصاص دارد. از شعر معاصر اصفهان و نمایندگان آن نیز در فصل پایانی کتاب سخن میرود.
عنوان کتاب: نقش اصفهان در تحول شعر فارسی
نویسنده: اسحاق طغیانی اسفرجانی
ناشر: دانشگاه اصفهان
تعداد صفحات: 354
(نویسنده عضو هیات علمی گروه ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان می باشد و در کنار فعالیت های دانشگاهی مانند مقالات مختلف کتاب های زیر را نیز در کارنامه کاری خود دارد)- علوم قرآنی و تاثیر قرآن و حدیث در ادب پارسی
- فرهنگ، هنر و ادبیات دوره ساسانی- آموزش خط زبان پهلوی (فارسی میانه)و تاریخچه خطوط ، زبان ها و ادبیات ایران باستان
- تفکر شیعه و شعر دوره صفویه- گزیده سخن پارسی و دانش های ادبی
- گزیده غزلیات صائب و دیگر شاعران سبک هندی (به همراه تحلیل شعر دوره صفویه)- شرح مشکلات حدیقه سنائی
- آثار و احوال استاد جلال الدین همایی- واژه یاب مخزن الاسرار نظامی
دوشنبه 24 آبان ماه 1400* شماره 59، هفته نهم* شعر
- منتخب شعر؛ شاعران: مارینا تسوِهتایوا: شاعره برگزیده قرن بیستم (نسیم دانش، 1380)؛ کلمات ساده عشق: یاروسلاو سایفرت (نگاه، 1384؛ بر روی جلد، عنوان دیگری آمده است)؛ بلاگا دیمیترُوا: شاعر ملی بلغارستان (علم، 1385)؛ زیبایی دوست داشتن: جبران خلیل جبران (با رشید مصطفوی، علم، 1385)؛ خون آدونیس (نگاه، 1386).
دوشنبه 17 آبان ماه 1400* شماره 52، هفته هشتم* شعر
علامه اقبال لاهوری
شاید در روزگار معاصر کمتر شاعر فارسی سرایی بیرون از ایران را مانند علامه اقبال لاهوری بتوانیم پیدا کنیم. او یک چهره ملی و یک شاعر خاص پاکستانی و یک متفکر و مصلح در نزد همه آزادگان و به خصوص ایرانیان است. کتاب ها، مقاله ها و مطالب بسیاری درباره این شاعر در ایران وجود دارد. اصلا اقبال شناسی در ایران اگر بیشتر از پاکستان، رواج نداشته باشد کمتر نیست. کتاب حاضر همان طور که از عنوان آن پیداست، سعی کرده تا حدودی اقبال را در آیینه اشعارش به مخاطب معرفی کند. از اقبال و ایران تا اقبال و اسلام و اقبال و غرب را می توان در آن دید تا سلوک نظری و عملی، اسرار خودی، مراحل تربیت، رمز بیخودی، اجتهاد و تقلید، شرافت امت محمدی، اقبال و زن و ده ها موضوع دیگر را می توان در این کتاب دنبال کرد و البته شیرینی اشعار اقبال را چشید.
*درباره اقبال:
علامه محمد اقبال لاهوری در سال 1873 میلادی در شهر سیالکوت ایالت پنجاب هند به دنیا آمد. در لاهور تحصیل کرد و سپس در کمبریج و مونیخ به مطالعه در فلسفه و حقوق پرداخت. سپس به لاهور بازگشت و به وکالت مشغول شد.اقبال معتقد است که روح قرآن با تعلیمات یونانی سازگاری ندارد و بسیاری از گرفتاریها از اعتماد به یونانیها ناشی شده است. تشویق اقبال به بازگشت اسلام به صحنه سیاست و ضدیت با تمدن غرب و رد دستاوردهای فرهنگی و علمی غرب از مسائلی است که مورد توجه و استقبال و گاه مورد انتقاد گروههایی از اندیشمندان است. وی به سال 1938 میلادی بدرود حیات گفت.
آثار اقبال:
علمالاقتصاد / اسرار خودی (منظوم، فارسی) / رموز بیخودی (منظوم، فارسی) / پیام مشرق (منظوم، فارسی) /
بانگ درا (منظوم، اردو) / زبور عجم (منظوم، فارسی) / جاویدنامه (منظوم، فارسی) /
پس چه باید کرد ای اقوام شرق (منظوم، فارسی) / احیای فکر دینی در اسلام (انگلیسی) /
توسعه (سیر) حکمت در ایران (انگلیسی) / مثنوی مسافر / بال جبرئیل / ضرب کلیم / ارمغان حجاز /
یادداشتهای پراکنده / حقیقت و حیرت: مطالعه بیدل در پرتو اندیشههای برگسون
یکی از مهمترین آثار اقبال، کتاب تجدید بنای اندیشه دینی در اسلام (ترجمه فارسی توسط محمد مسعود نوروزی) است که از 7 فصل با نامهای زیر تشکیل شدهاست:
فصل 1: «دانش و تجربه دینی»/ فصل 2: «آزمون فلسفی جهت رازگشایی از تجربه دینی»/ فصل 3: «تصور خدا و معنای نیایش»/
فصل 4: «خودانسانی:آزادی و جاودانگی اش» / فصل 5: «روح فرهنگ اسلامی» /
فصل 6: «اصل حرکت در ساختار اسلام» / فصل 7: «آیا دین امکانپذیر است؟».
همچنین کتاب «سخنرانیها، مقالات و نامههای علامه اقبال» اثری است که از انگلیسی در سال 1394 ش به فارسی در 450 صفحه توسط محمد مسعود نوروزی ترجمه شدهاست. مقالات این کتاب عبارتند از: وحدت وجود از نگاه جیلانی، تثلیث مسیحی، دیدگاه اسلام درباره جهان و انسان، اصل برابری و نفی برده داری در اسلام، دموکراسی آرمان سیاسی اسلام، تئوری سلطنت انتخابی، نیچه و مولوی، رد حقالهی برای حکومت، فلسفه مگ تاگارت، معاد جسمانی، مقام زن در شرق، اسلام و قادیانیسم، پاسخی به نهرو درباره ارتداد، و... که شامل مصاحبهها و نطقهای سیاسی اقبال در مجلس نمایندگان نیز هست.
گلچینی از اشعار اقبال لاهوری:
دیوانه و دلبسته اقبال خودت باش!/ سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش!
یک لحظه نخور حسرت آن را که نداری/ راضی به همین چند قلم مال خودت باش!
دنبال کسی باش که دنبال تو باشد!/ اینگونه اگر نیست به دنبال خودت باش!
پرواز قشنگ است ولی بی غم و منت/ منت نکش از غیر و پر و بال خودت باش!
صد سال اگر زنده بمانی گذرانی/ پس شاکر هر لحظه و هر سال خودت باش!
***
رمز عشق تو به ارباب هوس نتوان گفت/ سخن از تاب و تب شعله به خس نتوان گفت
تو مرا ذوق بیان دادی و گفتی که بگوی/ هست در سینه من آنچه به کس نتوان گفت
از نهانخانه دل خوش غزلی میخیزد/ سر شاخی همه گویم به قفس نتوان گفت
شوق اگر زنده جاوید نباشد عجب است/ که حدیث تو درین یک دو نفس نتوان گفت
آنچه از خاک تو رُست ای مرد حرّ / آن فروش و آن بپوش و آن بخور
آن جهانبینان که خود را دیدهاند/ خود گلیم خویش را بافیدهاند
ای امین دولت تهذیب و دین/ آن ید بیضا برآر از آستین
خیز و از کار اُمم بگشا گره/ نقشه اَفرنگ را از سر بنه
نقشی از جمعیت خاور فکن/ واستان خود را ز دست اهرمن
ای اسیر رنگ، پاک از رنگ شو/ مؤمن خود، کافر افرنگ شو
رشته سود و زیان در دست / آبروی خاوران در دست توست
اهل حق را زندگی از قوّت است/ قوّت هر ملّت از جمعیت است
دانی از افرنگ و از کار فرنگ/ تا کجا در بند زُنّار فرنگ؟
زخم از او، نشتر از او، سوزن از او/ ما و جوی خون و امید رفو؟
گر تو میدانی حسابش را درست/ از حریرش نرمتر، کرباس توست
بوریای خود به قالینش مده/ بیدق خود را به فرزینش مده
هوشمندی از خُم او مِی نخورد/ هر که خورد، اندر همین میخانه مُرد
چون چراغ لاله سوزم در خیابان شما/ ای جوانان عجم جان من و جان شما
غوطهها زد در خمیر زندگی اندیشهام/ تا به دست آوردهام افکار پنهان شما
مهر و مه دیدم نگاهم برتر از پروین گذشت/ ریختم طرح حرم در کافرستان شما
فکر رنگینم کند نذر تهی دستان شرق/ پاره لعلی که دارم از بدخشان شما
میرسد مردی که زنجیر غلامان بشکند/ دیدهام از روزن دیوار زندان شما
حلقه گرد من زنید ای پیکران آب و گل/ آتشی در سینه دارم از نیاکان شما
نهنگی بچه خود را چه خوش گفت/ به دین ما حرام آمد کرانه
به موج آویز و از ساحل بپرهیز/ همه دریاست ما را آشیانه
ساحل افتاده گفت گرچه بسی زیستم/ هیچ نه معلوم گشت آه که من کیستم
موج زخود رفتهای تیز خرامید و گفت/ هستم اگر میروم گر نروم نیستم
گر خدا داری ز غم آزاد شو/ از خیال بیش و کم آزاد شو
عنوان کتاب: اقبال در آیینه ی اشعارش همراه با گزیده ی اشعار
شاعر: محمد اقبال لاهوری
ناشر: موسسه فرهنگی اکو
تعداد صفحه: 232
*اقبال متولد 18 آبان 1256 است.
دوشنبه 10 آبان ماه 1400*شماره 45، هفته هفتم*شعر
وقت رفتن است
در مجموعه حاضر، اشعار مختلفی از قیصر امین پور با این مختصات انتخاب شده و به طبع رسیده است : شانزده شعر از « تازه ها»، بیست و هفت شعر از «آینه های ناگهان ( دفتر اول )» ، نه شعراز « آینه های ناگهان (دفتر دوم)» ، نه شعر از «تنفس صبح» و چهارده شعر از «در کوچه آفتاب». در ابتدای مجموعه ، سخنی از سراینده، سپس مقوله «پنج پرسش بی پاسخ» به طبع رسیده است. این پنج پرسش ـ که درباره هریک توضیح مختصری می آید ـ چنین اند : «شعر چیست ؟»، «نخستین شعر را چه کسی سرود؟»، «نقطه شروع شما در چه زمانی بوده است؟»، «در لحظه سرودن شعر چه احساسی دارید ؟» و «شاعر و نویسنده به چه کسی می گویند و آیا در نویسندگی و سرودن باید همه قواعد فنی مثل دستور زبان را رعایت کرد ؟». قیصر در پیشگفتار چنین آورده است: «چاپ چنین گزیده ای را چند سال پیش مدیر پیگیر انتشارات مروارید، پیشنهاد و یادآوری می کردند
که مثلا می خواهیم در کنار گزینه اشعار نسل پیشین از کارهای نسل پسین یا سپسین هم گزینه هایی منتشر کنیم. از قضای روزگار و یاری یا بدیاری بخت و اقبال قرعه فال به نام من دیوانه زدند. و من هر بار از زیر این بار شانه خالی می کردم و عذر می آوردم مثلا آسیا به نوبت کو فرصت و فراغت؟ می گفت: کاری ندارد تو فقط بهترین شعر ها را در دفتر هایت علامت بزن باقی کارها با ما».
نمونه اشعار این کتاب:
«حسرت همیشگی» از اشعار برگزیده دفتر اول آینه های ناگهان است، دفتری که باعث شد امین پور به عنوان شاعری تأثیرگذار در طیف هنرمندان معاصر تثبیت شود:
حرف های ما هنوز ناتمام.../ تا نگاه می کنی:/ وقت رفتن است/ باز هم همان حکایت همیشگی!/ پیش از آن که باخبر شوی/
لحظه عزیمت تو ناگزیر می شود/ آی.../ ای دریغ و حسرت همیشگی!/ ناگهان چقدر زود دیر می شود!
درباره قیصر امین پور:
قیصر امینپور در 2 اردیبهشت 1338 در شهرستان گتوند استان خوزستان به دنیا آمد. در سال 1363 بار دیگر، اما در رشته زبان و ادبیات فارسی به دانشگاه رفت و این رشته را تا مقطع دکترا گذراند و در سال 1376 از رساله دکتری خود با راهنمایی محمدرضا شفیعی کدکنی با عنوان «سنّت و نوآوری در شعر معاصر» دفاع کرد. این پایاننامه در سال 1383 و از سوی انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شد. این اثر، کتاب بسیار مناسبی برای همه علاقمندان به حوزه شعر و هنر و همه دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم انسانی و هنر محسوب می شود.
قیصر امینپور، تدریس در دانشگاه را در سال 1367 و در دانشگاه الزهرا آغاز کرد و سپس در سال 1369 در دانشگاه تهران مشغول تدریس شد. وی همچنین در سال 1368 موفق به کسب جایزه نیما یوشیج، موسوم به مرغ آمین بلورین شد. قیصر در سال 1382 بهعنوان عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزیده شد. وی در سال 1386 بر اثر بیماری کلیه و قلب در بیمارستان دی تهران دار فانی را وداع گفت.
این شاعر علاوه بر اشعاری که به زبان فارسی میسرود، به زبان لری بختیاری هم اشعاری سروده، که از محبوبیت خاصی در منطقه بختیاری برخوردار است.
شعرهای قیصر از حیث بلاغی ارزشمند بوده و بر ظرفیتها و توانمندی زبان فارسی افزودهاست. استفاده از آرایه ایهام یکی از برجستهترین شگردهای او در شعر است. او توانسته ویژگیهای سبکی و بلاغی شعر کلاسیک و شعر نیمایی را با شعرهایش تلفیق کند. یکی از عواملی که در نهایت، باعث برجستگی سبکی اوست، نوآوری در بلاغت و درک انتظار مخاطبان امروز از شعر است. وی شاعری است با
عنوان کتاب: گزینه اشعار قیصر امین پور
نویسنده: قیصر امین پور
ناشر: مروارید
قلمی نو، روان و لطیف؛ شاعری که به باور برخی از اهل ادب، لایق لقب "سعدی نو" است. هوشیاری و دقتنظر امینپور از او شاعری مضمونیاب و نکتهپرداز ساخت، اما مضمون یابی و نکتهپردازی او را از واقعیتها دور نساخت، بلکه نازکاندیشیهای معماگونه را، همچون شاعران سبک هندی به ذهن و زبانش روانه کرد. زبان او در عین سادگی و روانی از زیبایی چشمگیری برخوردار است.
امینپور در شعرهای خود میکوشید از زبان امروزی در نهایت سلاست و روانی استفاده کند و از طرفی رعایت کامل قوانین استفاده از فرهنگ کنایات و استعارات به جمعیت زبان او کمک میکند. موضوعات برگزیده او عام و متعلق به نوجوانان و مردم بوده و از تازگی و طراوت برخوردار است که گستردگی ذهن او را نشان میدهد.
پیام تسلیت رهبر انقلاب به مناسبت در گذشت قیصر امین پور:
«بسم الله الرحمن الرحیم
با اندوه و دریغ، خبر تلخ درگذشت شاعر فرزانهی انقلاب دکتر قیصر امینپور را دریافت کردم. از دست دادن او برای اینجانب و برای همهی اصحاب شعر و ادب، خسارتبار است. او شاعری خلاق و برجسته بود و همچنان به سمت قلههای این هنر بزرگ پیش می رفت. درگذشت او آرزوهائی را خاک کرد، ولی راه فتح قلهها را امید است دوستان و یاران نزدیک و شاگردان این عزیز، ادامه دهند. او و دوستانش نخستین رویشهای زیبا و مبارک انقلاب در عرصهی شعر بودند و بخش مهمی از طراوت و جلوهی این بوستان، مرهون ظهور و رشد آن عزیز و دیگر دوستان همراه اوست. خداوند پاداش خوبی های او را امروز که بیش از گذشته به آن نیازمند است، با کرم و فضل به او برگرداند و او را در آغوش رحمت و مغفرت خویش بگیرد. به خاندان و بازماندگان و دوستان و شاگردان آن عزیز صمیمانه تسلیت می گویم. سیدعلی خامنهای 9/ آبان/1386»
از دیگر آثار قیصر امین پور می توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
1. آینه های ناگهان / (موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان)/ 2. طوفان در پرانتز (نثر ادبی، 1365)/
3. منظومه ظهر روز دهم (شعر نوجوان، 1365)/ 4. مثل چشمه، مثل رود (شعر نوجوان، 1368)/
5. بیبال پریدن (نثر ادبی، 1370)/ 6. مجموعه شعر آینههای ناگهان(1372)/ 7. به قول پرستو (شعر نوجوان، 1375)/
8. گزینه اشعار (1378، مروارید)/ 9. نیمایی ها / (موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان)/
10. مجموعه شعر گلها همه آفتابگردانند (1380، مروارید)(موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان)/
11. مجموعه شعر دستور زبان عشق (1386، مروارید)/ 12. کتاب شعر و کودکی(1385، مروارید)/
13. مجموعه کامل اشعار قیصر امین پور (مروارید)/ (موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان)/
14. سنت و نوآوری در شعر معاصر(موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان)/
* «دستور زبان عشق» آخرین دفتر شعر قیصر امین پور بود که تابستان 1386 در تهران منتشر شد و در کمتر از یک ماه به چاپ دوم رفت.
* مجموعه ای از آثار قیصر امین پور نیز توسط علیرضا افتخاری در آلبوم نیلوفرانه خوانده شدهاست که این مجموعه یکی از پرفروشترین آلبوم موسیقی سنتی ایران میباشد.
* پایان نامه ها و رساله های متعددی در ایران و خارج از ایران به موضوع اشعار قیصر امین پور پرداخته است. همچنین کارهای وی به زبان های مختلف دنیا ترجمه شده است.
دوشنبه 3 آبان 1400* شماره 38، هفته ششم*شعر
«زنبورهای عسل دیابت گرفتهاند»
دومین مجموعه شعر طنز از سری شعرهای فرانویی است که چاپ نخست آن در سال 1385 در انتشارات ابتکار نو منتشر و در سال 1386 برنده جایزه 10 سال طنز مکتوب از طرف دفتر طنز حوزه هنری تهران شد. این مجموعه در همان سال نامزد کتاب سال کشور و برگزیده منتقدان مطبوعات شد.
مجموعه شعر طنز «زنبورهای عسل دیابت گرفتهاند» شامل 80 قطعه شعر کوتاه ساده طنزآمیز است که به مسایل انسان شهرنشین و محیط زیست نگاهی طنزآمیز دارد و به خاطر نگاه طنز آن به مفاهیم عالی اجتماعی از طرف مخاطبان مورد توجه خاص قرار گرفته است.
«شعر به یک معنا عبارت است از واداشتن زبان به گفتن چیزهایی که عادت به گفتن آنها ندارد». این تعریف اکسیر از شعر است. تفاوت او با سایر شاعران متاخر نه در شعرهایش و نه حتی در تشخص بخشیدن به آنها با ابداع عنوان «شعر فرانو» است، چیزی که اکسیر را از سایرین متفاوت میکند، نگاهش به جهان پیرامون و نقد برندهاش بر مسائل روزگار ماست. او گشایشگر راه است، شاعر آن و لحظه، شاعر رمانتیک مخاطب شناس نیست، او شاعر آینده است .
اهمیت شعر اکسیر در شعار بودنش، شعارهایی رندانه که کمتر آزار میدهند و بیشتر به جان مینشینند است. شعر اکسیر شعری است اجتماعی که طنز را به شیوهای کلاسیک به مدد گرفته است تا بیگزند روزگار، بگوید آنچه را که مجاز نیست بگوید، یا شیرین بگوید تا نرنجانده باشد و در این راه از خود هم کم، مایه نمیگذارد. طنز اکبر اکسیر، طنزی زیرپوستی و گزنده و اغلب مازوخیستی است. او صلابت و تقدس کلمات را شکسته و با هویت بخشیدن به آنها که مهجور و پیش پا افتاده به نظر میرسند، در نهایت با اتفاقی شاعرانه و غیرمترقبه به طنز میرسد.
عنوان کتاب: زنبورهای عسل، دیابت گرفته اند!
شاعر: اکبر اکسیر
ناشر: ابتکار نو
تعداد صفحه: 86
دیگر آثا اکبر اکسیر:
پسته لال سکوت دندان شکن است
بفرمایید بنشینید صندلی عزیز!
ملخ های حاصلخیز
مالاریا
شعرهای گاوی
*
صفر را بستند
تا ما به بیرون زنگ نزنیم
از شما چه پنهان
ما از درون زنگ میزنیم.
رخش، گاری کشی میکند
رستم کنار پیادهرو سیگار میفروشد
سهراب، ته جوب به خود میپیچد
گردآفرید، از خانه زده بیرون
مردان خیابانی، برای تهمینه بوق میزنند
ابوالقاسم، برای شبکه سه سریال جنگی میسازد
-وای ...
موریانهها به آخر شاهنامه رسیدهاند!!
دوشنبه 26 مهر 1400*شماره 31، هفته پنجم*شعر
سوانح اوقات
کتاب با این مصرع بیدل شروع می شود: «شعرم یکسر سوانح اوقات است». این دفتر شعر گزیده ای از دفترهای شعر «پیاده آمده بودم ...» و «کفران» محمدکاظم کاظمی شاعر افغانستانی است. که بسیاری از شعرها با آنچه در این سال ها بر مردم و کشور افغانستان گذشته است، پیوند دارد. هر چند منکر احتمال تاویل های دیگر برای بعضی شعرها نیز نمی توان بود، که گاه به عمد بوده است و گاه به اتفاق. وی، شاعری افغانستانی است، اما در تحلیل و تبیین وضع و حال امروز ایرانیان، از بسیاری از شاعران ایرانی بهتر و دقیق تر سخن گفته است.
«پیاده آمده بودم ...» اولین مجموعه شعر کاظمی، نام او را به عنوان شاعری چیره دست در جامعه شعری ایران و افغانستان مطرح ساخت، هرچند کاستی هایی هم در آن مجموعه بود که کاظمی خود به آنها اعتراف کرده و آنها را پذیرفته است. اما هرچه گذشت، ذهن و زبان و تفکر شاعرانه کاظمی پخته تر شد و اکنون در نقطه ای ایستاده است که او را می توان از مثنوی سرایان موفق دو سه دهه اخیر به
شمار آورد. «قصه سنگ و خشت » شامل بخش اعظم شعرهای «پیاده آمده بودم ...» به اضافه گزینه ای از شعرهای جدید کاظمی است. «قصه سنگ و خشت » با شعر «سقف های بی دیوار» سروده سال 1367 آغاز می شود و با شعر «عمو زنجیر باف » از سال 1382 پایان می یابد.
شاعر در مقدمه چنین آورده است:
اینها، گزیدهای از نوشتههایی است که تاکنون به گمان شعر نگاشتهام؛ یعنی سرودههایی از کتاب «پیاده آمده بودم...» و منتخبی از شعرهای تازه. البته شعرهای تازه به طور کامل در کتابی دیگر گرد آمده است با نام «کفران» که هنوز منتشر نشده است. ... بسیاری از شعرهای این دفتر، با آنچه در این سالها بر مردم و کشور ما (افغانستان) گذشته است، پیوندی دارد. خواننده آشنا با وقایع این کشور در این چند دهه، از روی تاریخ هر سروده، میتواند دریافت که شعر در ارتباط با چه واقعه یا ماجرایی شکل گرفته است. البته منکر احتمال تأویل های دیگر برای بعضی شعرها نیز نمیتوان بود، که گاه به عمد بوده است و گاه به اتفاق.
نمونه ای از شعرهای این کتاب:
در صفحه 122 کتاب شعر زیر را که تقدیم به «به نوجوانان کارگر هموطنم» شده است، می خوانیم:
دیدمت صبحدم در آخر صف، کوله سرنوشت در دستت/ کولهباری که بود از آن پدر و پدر رفت و هِشت، در دستت/ گرچه با آسمان در افتادی تا که طرحی دگر دراندازی/ باز این فالگیر آبله رو طالعت را نوشت در دستت/ بس که با سنگ و گچ عجین گشته، تکه چوبی در آستین گشته/ بس که با خاک و گِل بهسر برده، می توان سبزه کشت در دستت/ شب میافتد و میرسی از راه با غروری نگفتنی در چشم/ یک سبد نان تازه در بغلت و کلید بهشت در دستت/ کاش میشد ببینمت روزی پشتِ میزی که از پدر نرسید/ و کتابی که کس نگفته در آن قصه سنگ و خشت، در دستت/ بازی ات را کسی به هم نزند دفترت را کسی قلم نزند/ و تو با اختیار خط بکشی، خط یک سرنوشت.
و آتش چنان سوخت بال و پرت را/ که حتی ندیدیم خاکسترت را/ به دنبال دفترچهی خاطراتت/ دلم گشت هر گوشهی سنگرت را/ و پیدا نکردم در آن کنج غربت/ به جز آخرین صفحهی دفترت را/... .
عنوان کتاب: قصه سنگ و خشت
شاعر: محمد کاظم کاظمی
ناشر: کتاب نیستان
محمدکاظم کاظمی (متولد 1346، هرات) شاعر و نویسنده افغانستانی است. کاظمی عضو گروه علمی برون مرزی فرهنگستان زبان و ادب فارسی میباشد. وی در سال 1395 به عنوان دبیر علمی یازدهمین جشنواره شعر فجر انتخاب شد. او برگزیده نخستین دوره جشنواره بین المللی شعر فجر در بخش فارسی زبانان بود.
دیگر آثار این نویسنده:
- گزیده رباعیات بیدل
- این قند پارسی، فارسی دری در افغانستان امروز
- مرقع صدرنگ: صد رباعی از بیدل
- ده شاعر انقلاب
- شعر مقاومت افغانستان
- گزیده ادبیات معاصر، مجموعه شعر 49؛ کتاب نیستان
- گزیده دیوان بیدل
- شمشیر و جغرافیا،
- پیاده آمده بودم
- روزنه
- شعر پارسی
- کلید در باز
- همزبانی و بیزبانی
- رصد صبح
- کفران
- گزیده غزلیات بیدل
دوشنبه 19 مهرماه 1400* شماره 24، هفته چهارم* شعر
مجموعه شعر«جهان ساعتش را با چشمهای تو تنظیم میکند»، مجموعه ای لطیف و عاشقانه از نزار قبّانی، شاعر معاصر سوری است. تمامی دوست داران شعر معاصر جهان، به ویژه اشعار عاشقانه را به خواندن همه کتاب ها و شعرهای نزار قبانی دعوت میکنیم.
نزار قبانی در سال 1923 در دمشق به دنیا آمد. از 16 سالگی به سرودن شعر روی آورد و در دانشگاه به تحصیل رشتهی حقوق پرداخت. به علت شغلش که کار در وزارت خارجه بود به کشورهای زیادی سفر کرد و همین سفرها تاثیرات بسیاری از زبان اشعار او گذاشتند. نزار قبانی بیشتر شهرتش را مدیون اشعار عاشقانهاش است که به اکثر زبانها زندهی دنیا ترجمه شدهاند.
خوانندگان بسیاری شعرهای او را خواندهاند. نزار قبانی شاعری است که چهره معشوق را در شعر عرب تغییر داد. این شاعر با بازآفرینی چهره معشوق به وطن تصویر جدیدی در شعر عرب ساخت. زبان پربار و ذهن خیالپرداز عربی همواره خاستگاه شعر و موسیقی بوده است و از عصر جاهلی تا به امروز زبان عربی همیشه به ساختن کلمه پرداخته و معنای جدید خلق کرده است. قبانی یکی از کسانی است که این ویژگی را در اشعارش به حد اعلای خود رسانده است.
سبک شعری او ترکیبی از سادگی و ظرافت در کاوش موضوعات عشق، اروتیسم، فمینیسم، دین و ناسیونالیسم عربی میباشد. شاعری است که با شعرهای عاشقانه اش مشهور است؛ زن و عشق موضوع اصلی شعر قبانی اند. با شکست و عقب نشینی اعراب در مسئله فلسطین، از شعر عاشقانه به شعر سیاسی و شعر مقاومت رویآورد.
*نمونه ای از شعر کتاب
1-
«سرشتِ ما دریاست
جنون و تحولش در ماست
خروشِ کفِ آب هاییم ما
جهالتِ خیزاب ها
به جدالِ هم برخاسته ایم
به شکستنِ خویش
و هنگامی که بادِ سخت بیارامد
ساحل را غلت میزنیم
چون دو کودک
در تعطیلاتِ مدرسه»
2-
«روزی شاعری نزد خدا رفت
تا از ارگان های سرکوب گر شکایت کند
خداوند نگاهی به زیرِ آسمان ها افکند و گفت:
فرزندم!
در را وقتِ آمدن
پشتِ سرت
محکم بسته ای؟!»
3-
«پیش از آنکه معشوقه ام شوی
هندیان و پارسیان و چینیان و مصریان
هر کدام تقویم هایی داشتند
شمارِ روزان و شبان را
و آنگاه که معشوقه ام شدی
مردمان زمان را چنین میخوانند:
هزاره ای پیش از چشم های تو یا هزاره ای بعد از آن»
عنوان کتاب: جهان ساعتش را با چشم های تو تنظیم میکند
نویسنده: نزار قبانی
مترجم: سهند آقایی
ناشر: جوانه طوس
«باران یعنی تو برمیگردی»،
«بیروت، عشق و باران»،
« عشق پشت چراغ قرمز نمیماند»،
«در بندر آبی چشمانت»،
« تا سبز شوم از عشق»،
«گنجشمها ویزا نمیخواهند» و
دوشنبه 13 مهرماه 1400*شماره 17، هفته سوم* شعر
دسته گل محمدی
از قدیمی ترین زمان تا عصر حاضر از هر شاعر یک نمونه و به ندرت بیش از یک نمونه شعر در مدح پیامبر اکرم(ص) انتخاب شده است. ترتیب زمانی رعایت شده و لفات و ترکیبات دشوار توضیح داده شده است. به آیات و اخبار، در حدا مقدور، اشارتی رفته. این کتاب دریچه ای است به تعظیم پارسی سرایان در مقابل حضرت پیامبر نور و رحمت. قبل از ارائه هر شعر، نگاهی کوتاه به زندگی و آثار آن شاعر نیز شده است.
در مقدمه کتاب این گونه آمده است: «گردآوری مدایح محمدی (ص) در زبان فارسی، کاری است که از عهده یک تن، آن هم ناتوانی همچون من برنمی آید. بسیاری از شاعران نامبردار زبان فارسی قصایدی بلند و چکامه هایی ارجمند پرداخته اند: نظامی گنجوی و خاقانی و جمال الدین عبدالرزاق و کمال الدین اسماعیل و سعدی و مولوی و... اشعار زیادی در آثار خود را به نعت آن سرور عالم اختصاص داده اند. بدین سبب، برای این مجموعه که فعلا در دسترس شماست تنها از اشعار سی و شش تن از شاعران بهره برده ام که این همه (نمی) است از (یمی) و خوشه ای است از خرمنی. گزینش این مجموعه و این دسته گل محمدی (ص) از گلستانی عطرآگین و گل آذین کاری دشوار بود. بدین جهت قبل از هر چیز، از قصوری که رفته است پوزش می خواهم. امید است خوانندگان عزیز بر من ببخشایند...»
عنوان کتاب: مدایح محمدی در شعر فارسی
نویسنده: احمد احمد بیرجندی
ناشر: بنیاد پژوهشهای اسلامی
آستان قدس رضوی
تعداد صفحات : 160ص.
احمد احمدى بیرجندى (1301-1377ش)، مؤلف و مترجم 107 کتاب و مقاله ادبی و مذهبی و مدرس که ریاست کتابخانه جامع گوهرشاد (1362) و پژوهشگر بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی و مرکز خراسان شناسی نیز محسوب می شود؛ قرآن و کتابهاى مذهبى را در مکتب خانه آموخت و در سال 1324 برای ادامه تحصیل روانه تهران شده در رشته زبان و ادبیات فرانسه به دانشاندوزى پرداخت. در همین سالها درسهاى فرعى ادبیات را در محضر دکتر محمد معین، دکتر خانلرى، دکتر یحیى مهدوى و عالم ربانى الهى قمشهاى آموخت و ادبیات فارسی در دل و جانش پرورش یافت. مرحوم احمدى که از نویسندگان بنیاد پژوهشهاى آستان قدس رضوى به شمار مىرفت به سال 1377 در شهر مقدس مشهد دار فانى را وداع گفت.
- مدایح رضوی(ع) در شعر فارسی.
- مناقب و مراثی اهل بیت علیهمالسلام.
- اشک خون: مناقب و مراثى حضرت سیدالشهداء (علیهالسلام).
- جلوههای ولایت در شعر فارسی (تا سده نهم).
- زندگی و افکار ولتر.
- مناقب فاطمی در شعر فارسی.
- مناقب علوی در شعر فارسی.
- نو بهار عالم جان (مناقب مهدوی در شعر فارسی).
- مدایح و مراثی حضرت ابوالفضل(ع) در شعر فارسی.
- شرح حال اقبال لاهوری.